• خانه 
  • تماس  

چرا حجاب

22 آذر 1395 توسط مدیریت استانی قم

چارلز دانشجوی انگلیسی با طعنه به دوست و همکلاسی ایرانی اش همایون می گه : چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون کنن !؟؟ یعنی مردای ایرانی اینقدر کارنامه خرابی دارند و خودشون رو نمیتونن کنترل کنن؟؟ همایون لبخندی میزنه و میگه :ملکه انگلستان میتونه با هر مردی دست بده ؟ و هر مردی می تونه ملکه انگلستان رو لمس کنه؟ چارلز با عصبانیت می گه :نه! مگه ملکه فرد عادیه ؟!! فقط افراد خاصی می تونن با ایشون دست بدن و در رابطه باشن!!! همایون هم بی درنگ می گه : خانوم های ایرونی همشون ملکه هستند.

 

 

 نظر دهید »

جشن پوریم تراژدی غمبار ایرانیان

22 آذر 1395 توسط مدیریت استانی قم

جشن «پوریم» تراژدی غمبار ایرانیان

جشن پوریم که در برخی از نقاط اروپا و آمریکا برگزار می‌شود به جشن ایرانی‌کشی نیز مشهور است. این جشن براساس داستانی در تورات است .در این 3 روز 70 هزار نفر از ایرانیان که در میانشان زنان و کودکان نیز قرار داشتند با بی‌رحمی تمام به قتل رسیدند و اموالشان به غارت برده شد. این نسل‌کشی بی‌سابقه مطابق با روز 13 فروردین بوده است. جشن پوریم که در برخی از نقاط اروپا و آمریکا برگزار می‌شود به جشن ایران‌کشی نیز مشهور است. این جشن براساس داستانی در تورات است . نام این جشن از کلمه پور به معنای قرعه گرفته شده است. از آن جهت که هامان برای یافتن مناسب‌ترین روز برای اجرای نقشه این قرعه را انداخت.بر مبنای کتاب استر, خشایار شاه در روز جشن تاجگذاری در حال مستی از ملکه «وشتی» می‌خواهد در برابر مردان آمده تا زیبایی او را به رخ میهمانان بکشد. اما ملکه به دلیل حجب و حیا و عفت ایرانی‌اش قبول نمی‌کند و پادشاه خشمگین شخص دیگری را به عنوان ملکه انتخاب می‌کند. ملکه جدید که «هدسه یا استر» نام دارد, به همراه عده‌ای از زنان زیبا به قصر آمده تا با همکاری پسر عمویش مردخای که قیم او نیز هست هامان وزیر خشایار شاه را برکنار کرده و بکشند. بعد از هامان, مردخای را جانشین وی می‌کنند. آنها سپس از خشایار شاه اجازه کشتن دشمنان یهود را در 3 روز متوالی می‌گیرند. این جمع در این 3 روز 70 هزار نفر از ایرانیان که در میانشان زنان و کودکان نیز قرار داشتند, با بی‌رحمی تمام به قتل رسانده و اموالشان را به غارت می‌برند. گفتنی است یهودیان هنوز هم با گذشت 26 قرن به مناسبت این پیروزی و قتل عام بی‌سابقه تاریخی جشن می‌گیرند. آنها در این روز لباس‌هایی شبیه شخصیت‌های داستان پوشیده و با بازی‌ کردن نقش‌های آنها این جنایت بزرگ را تجدید خاطره می‌کنند. این نسل‌کشی بی‌سابقه مطابق با روز 13 فروردین بوده است. این نحسی 13 که برخی از آن اسم می برند مرتبط با پوریم و این نسل کشی است. ایرانیان از همان زمان, سیزدهم فروردین را به عنوان نماد مبارزه و اعتراض به جنایت برخی یهودیان آن زمان که آنها را سراسیمه از خانه و کاشانه‌اشان فراری داده‌ بودند, برگزیده و سر به کوه و صحرا می‌گذارند. این نسل‌کشی را می‌توان نوعی هولوکاست به حساب آورد. هولوکاستی که در طی 3 روز 70 هزار ایرانی (البته بسیاری از منابع و کارشناسان این رقم آورده شده در تورات را دور از ذهن می دانند)به قتل رسید. هولوکاستی که تبدیل به یکی از بزرگترین جشن‌های آیینی یهودیان شده است. یهودیان در این روز برای شکرگزاری به درگاه خدا روز گرفته و به رقص و پایکوبی می‌پردازند. استر نام آخرين دفتر از كتاب تورات است. اين كتاب در اواخر عهد هخامنشي و يا پس از آن نوشته شده است. بنابر نوشته بسیاری از مورخین و کارشناسان تاریخ, مطالب كتاب استر تماما در خدمت مصالح رباخواران حاكم بر جهان ، يعني صهيونيست ها و فراماسون ها است. اين كتاب عمق نفرت و انزجار تند برخی يهودیان نسبت به غير يهوديان به ويژه ايرانيان را نشان مي دهد. شدت و تندي نفرت بحدي است كه خاخام ها و فقيهان قوم يهود در سده اول ميلادي مطمئن و متفق القول نبودند كه آيا بايد كتاب استر را در كتاب مقدس بياورند يا نه؟ مارتين لوتر از رهبران پروتستان ها نقل شده است كه « اي كاش اين داستان وجود نداشت.» این جشن گرفتن یهویان در تمام دنیا در حالی صورت می‌گیرد که کشته شدن حتی یک انسان جنایتی بزرگ محسوب می‌شود. این جنایت چیزی جز نژاد پرستی و بی‌ارزشی یک قوم نیست. یهودیانی که, هیتلر را متهم به یهودی سوزی (هولوکاست) نموده‌اند, باید به پیشینه سیاه تاریخی خود برگردند و هولو کاست واقعی را در تاریخ اقوام خود جستجو کنند. در جنگ جهانی دوم یهودیان, میلیون‌ها مسیحی را کشتند و در ادامه, راه کشتار در فلسطین را در پیش گرفتند و هزاران تن از مسلمانان و مسیحیان به دست صهیونیست‌ها قتل عام می‌شوند. صهیونیستها تمام اقوام به جز خودشان را از جنس اسب می دانند. آنها در گذشته به سپاهیان خود می گفتند که به سرزمین ایران و یا اعراب و یا حتی مسیحی‌ها رسیدید رحم نکنید. زنان، کودکان، الاغ، شتر و چهارپایانشان را بکشید تا دو سوم جهان تمام شود و تنها یک سوم جهان که همان یهودی‌ها هستند بمانند. این کشتار فقط برای یافتن سرزمینی برای یهودیان و صهیونیستهای بی جا ومکان صورت می گرفت. از کشتارهای عصر جدید به دست صهیونیست‌ها می‌توان ترور کندی رئیس جمهور اسبق آمریکا را نام برد که هنوز به صورت معمایی باقی مانده است. صهیونیستها, در حالی که فریاد حمایت از آزادی و نجات بشر سر می دهند هر روز هولوکاست تازه ای رقم می زند. از نمونه های بارز این جنایتها قتل عام اخير مردم غزه است. در روزی که یهودیان در اکثر نقاط دنیا به جشن و پایکوبی برای مراسم پوریم دارند صدها کودک و زن فلسطینی به شهادت می رسند. يک بار ديگر صهیونیزم در جنگي بدون مرز و با عنوان نبرد پيشگيرانه به کشتار زنان ، کودکان ، انديشمندان و نخبگان مسلمان دست يازيده است. سربازان تا دندان مسلح آمريکايي و انگليسي بدون هيچگونه پشتوانه فکري و عقلي با بيرحمانه ترين شيوه ها آمال و آرزوي سران يهودي دنيا را برآورده مي سازند.

منبع

مطالعه شده از سایتhttp://www.fardanews.com/fa/news

 نظر دهید »

**

06 آذر 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

تذکر وتلنگر

06 آذر 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

پیاده تا کربلا

18 آبان 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

حضرت زینب بعد از کربلا

25 مهر 1395 توسط مدیریت استانی قم

پرسش :

حضرت زينب بعد از حادثه كربلا چه قدر عمر كرد و چه كارهايي انجام داد؟


پاسخ :

در خصوص تاريخ درگذشت حضرت زينب (س) اختلاف نظر است . برخي تاريخ وفات وي را سال 63 هجري قمري دانسته‌اند(1) و بعضي ديگر 65 هجري قمري (2) . ولي مشهور آن است كه وي در سال 62 هجري قمري درگذشته است بر اين اساس حضرت بعد از حادثه عاشورا تنها يك سال و اندي زنده بود.(3)

حضرت زينب (س) بعد از حادثه عاشورا به پاسداري از قيام امام حسين(ع) پرداخته و سرپرستي اهل بيت را بر عهده گرفت. بي‌ترديد اگر خطبه هاي آتشين و آموزنده حضرت نبود، يزيد و يزيديان ، نهضت عاشورا را تحريف و خون شهدا را پايمال مي‌كردند.

حضرت زينب (س) در كوفه خطبه خواند تا مردم را از خواب غفلت بيدار كند و افكار عمومي را متحول نمايد . خطبه حضرت در كوفه به گونه اي مؤثر بود كه زمينه‌هاي قيام توابين را فراهم كرد و نگرش مردم كوفه را نسبت به قيام امام و اهداف حضرت تغيير داد. افزون بر آن، آنان را از رفتارشان نسبت به اهل بيت پشيمان كرد.

حضرت زينب (س) در شام با خطبه خواندن و اتخاذ سياست‌هاي منطقي، افكار عمومي حاكم بر شام را نيز تغيير داد. هر كلمه خطبه او همانند رعد و برق بر كاخ يزيد فرود مي‌آمد. بعد از خطبه خواندن امام سجاد(ع) و حضرت زينب ، چنان مردم تحت تأثير قرار گرفتند، كه يزيد مجبور شد اهل بيت امام حسين(ع) را به مدينه بفرستد و از كار خود اعلام نارضايتي كند.

اهل بيت(ع) در شام به معرفي امام حسين و اهداف قيام او پرداخته و از مظلوميت ايشان سخن گفته و جنايات يزيد و يزيديان را معرفي كردند.

زينب (س) بعد از برگشت به مدينه نيز به پاسداري از قيام امام حسين(ع) پرداخته و ظلم و ستم يزيد را بيان نمود. فعاليت هاي حضرت در قالب روضه خواني، عزاداري و … ظهور نمود.

وجود بانوي بانوان، زينب در مدينه كافي بود كه آتش حزن بر شهيدان را شعله‌ور كند و مردم را بر ضد ستمكاران بشوراند. كار به جايي رسيد كه نزديك شد شورش بر ضد بني‌اميه صورت گيرد. فرماندار مدينه به يزيد گزارش داد: ” بودن زينب ميان اهل مدينه، احساسات را بر مي انگيزاند. او زني است فصيح، خردمند و دانا. او و كساني كه با وي هستند، تصميم گرفته‌اند براي خون خواهي قيام كنند.” يزيد دستور داد باقي مانده اهل بيت را به شهرها و نقاط مختلف تبعيد كرده و پراكنده سازند. فرماندار از حضرت زينب (س) خواست از مدينه بيرون رود و هر جاي كه مي‌خواهد اقامت كند.(4)

فعاليت هاي حضرت زينب (س) بعد از حادثه عاشورا در حفظ و پاسداري از قيام امام ارزنده و چشمگير بود، تا آنجا كه شاعران گفته اند:

سرّ ني در نينوا مي ماند اگر زينب نبود

كربلا در كربلا مي‌ماند اگر زينب نبود

چهره سرخ حقيقت بعد از طوفان رنگ

پشت ابري از ريا مي‌ماند اگر زينب نبود

چشم فرياد مظلوميت لب تشنگان

در كوير تفته جا مي‌ماند اگر زينب نبود

در عبور از بستر تاريخ، سيل انقلاب

پشت كوه فتنه‌ها مي‌ماند اگر زينب نبود.(5)

پي نوشت:

1 - دايره المعارف تشيع ، ج 8 ، ص 603.

2 - جواد محدثي، فرهنگ عاشورا، ص 216 - 217.

3 - جعفر شهيدي ، زندگاني فاطمه، ص 261 - 262.

4 - عائشه بنت الشاطي، بانوي كربلا حضرت زينب (ع)، ترجمه رضا صور، ص 157.

5 - جواد محدثي، فرهنگ عاشورا، ص 217.

www.eporsesh.com

 نظر دهید »

روز شمار ماه محرم

15 مهر 1395 توسط مدیریت استانی قم

4 محرم الحرام
به درک واصل شدن نمرود
صدور فتواي قاضي شُرَيْح(61 ق)
درگذشت آیت الله مجتهدی تهرانی (سال 1429 هجری قمری)
درگذشت دکتر سید جعفر شهیدی (سال 1429 هجری قمری)

 نظر دهید »

جملاتی از رهبر درباره محرم

15 مهر 1395 توسط مدیریت استانی قم

* در زندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه‌ی برجسته، مثل قله‌ای که همه‌ی دامنه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، وجود دارد و آن عاشورا است.

* تحقیقاً یکی از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست.

* یکی از بزرگترین نعمتها، نعمت خاطره و یاد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یعنی نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم ونعمت عاشورا برای جامعه شیعیِ ماست.

* قدر مجالس عزاداری را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیله‌ای برای ایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکم‌تر میان خودشان و حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند.

 نظر دهید »

سلام بر دردانه امام حسین(ع)

14 مهر 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

مصیبت های حضرت رقیه

14 مهر 1395 توسط مدیریت استانی قم

شهادت غم انگيز حضرت فاطمه صغري و يا رقيه عليها سلام، دختر امام حسين(ع) چنين است:

عصر روز سه شنبه در خرابه در كنار حضرت زينب(س) نشسته بود. جمعي از كودكان شامي را ديد كه در رفت و آمد هستند.

پرسيد: عمه جان! اينان كجا مي روند؟ حضرت زينب(س)فرمود: عزيزم اين ها به خانه هايشان مي روند. پرسيد: عمه! مگر ما خانه نداريم؟ فرمودند: چرا عزيزم، خانه ما در مدينه است. تا نام مدينه را شنيد، خاطرات زيباي همراهي با پدر در ذهن او آمد.

بلافاصله پرسيد: عمه! پدرم كجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل ديگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوي غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسي از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤيا پدر را ديد. سراسيمه از خواب بيدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جويي نمود، به گونه اي كه با صداي ناله و گريه او تمام اهل خرابه به شيون و ناله پرداختند.

خبر را به يزيد رساندند، دستور داد سر بريده پدرش را برايش ببرند. رأس مطهر سيد الشهدا را در ميان طَبَق جاي داده، وارد خرابه كردند و مقابل اين دختر قرار دادند. سرپوش طبق را كنار زد، سر مطهر سيد الشهدا را ديد، سر را برداشت و د رآغوش كشيد.

بر پيشاني و لبهاي پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: پدر جان چه كسي صورت شما را به خونت رنگين كرد؟ پدر جان چه كسي رگهاي گردنت را بريده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذي أَيتَمَني علي صِغَرِ سِنِّيِ» چه كسي مرا در كودكي يتيم كرد؟ پدر جان يتيم به چه كسي پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان كاش خاك را بالش زير سرم قرار مي دادم، ولي محاسنت را خضاب شده به خونت نمي ديدم.

دختر خردسال حسين(ع) آن قدر شيرين زباني كرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خيال كردند به خواب رفته. وقتي به سراغ او آمدند، از دنيا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.

 نظر دهید »

تقویم روز شمار ایام محرم

14 مهر 1395 توسط مدیریت استانی قم

سوم محرم الحرام 

نجات یوسف علیه السلام از زندان

ورود عمر بن سعد به كربلا (سال 61 هجری قمری)

بركناري مستعين عباسي از خلافت (سال 252 هجری قمری)

 نظر دهید »

جلوه ايثار و عشق

13 مهر 1395 توسط مدیریت استانی قم


باز صدای نوحه جانان از این وادی به گوش می رسد و ناقوس جانها به لرزه می افتد آنگاه که با بالا رفتن دستهای حسینیان ،اشکهای زینب فرو می ریزد . این چه سریست در کالبد هستی که با نام حسین و ناله بر مظلومیتش، تمام گناهان بخشوده می شود ؟ پایتخت نشینان دیار شور و شعور حسینی، در سرزمینی کوچک با دلی بزرگ به بلندای بیرق حسین همنوا با ناله آسمان و زمین، دوشادوش هم، نوای یالثارات الحسین سر می دهند و یا حسین گویان دل در گرو یار دارند . یوسف زهرا ؛بیا که حسینیان چشم به راه دم مسیحاییت به سوگ حسین نشسته اند. بیا و داغ زینب را در غم از دست دادن برادر التیام بخش . با شميم روحاني ماه خون و قيام ،تكايا و حسينيه ها با حضور عاشقان ابا عبدالله، جلوه ای دیگر از ارادت و اخلاص را به نمایش خواهد گذاشت و چه شیرین است آن زمان که کودک بیمار دیروز با پای برهنه سر بر آستانش می گذارد تا شکر گزار شفای تنش، نذری قربانی کند و چه شیرین تر است آن زمان که مادری به رسم شکر گزاری از معبود و شفای فرزندش، خادم همیشگی اهل بیتش می شود. عزاداران ابا عبدالله الحسین ظهری دیگر از غم و اندوه را به نظاره خواهند نشست و وا اسَفا گویان در میان دسته عظیم حسینیه ،واگویه های خود را با حسین و معبودش نجوا خواهند كرد. آیا آزاده ای هست تا مرا یاری کند؟ کجاست آزادمرد دشت نینوا که ببیند آوای بلندش در طنین فریاد عزادارانش به گوش میرسد؟

حسینیان …

محرم با همه شور و نوایش آمد …

هر که دارد هوس کربُ بلا بسم ا...

 نظر دهید »

ما چه قدر زود باوریم

05 مهر 1395 توسط مدیریت استانی قم

دانش جویی که سال آخر دانشکده را می گذراند،به سبب پژوهشی که انجام داده بود جایزه اول را گرفت.او در طرح خود از ۵۰ نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل سخت یا حذف ماده شیمیایی “دی هیدروژن مونوکسید"را امضا کنند.و برای درخواست خود،این علل را عنوان کرد:

ـ مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد و استفراغ می شود.

ـ عنصر اصلی باران های اسیدی است.

ـ وقتی به حالت گاز در می آید بسیار سوزانده است.

ـ استنشاق تصادفی آن باعث مرگ فرد می شود.

ـ باعث فرسایش اجسام می شود.

ـ حتی روی ترمز اتومبیل ها اثر منفی می گذارد.

ـ در تومور های سرطانی یافت شده.

.

.

از ۵۰ نفر،۴۳ نفر دادخواست را امضا کردند.۶ نفر به طور کلی علاقه ای نشان ندادند و…فقط یک نفر فهمید که ماده شیمیایی “دی هیدروژن مونوکسید” در واقع همان آب است!

عنوان تحقیق این دانشجو این بود:ما چه قدر زود باوریم!

 نظر دهید »

رفتار انسان ها

05 مهر 1395 توسط مدیریت استانی قم

ماهی توی آکواریوم ما ، هی میخواست یه چیزی بهم بگه ! تا دهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه !!! دست کردم تو آکواریوم درش آوردم و شروع کرد از خوشالی بالا پایین پریدن ! دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو… اینقده بالا پایین پرید تا خسه شد خوابید !!! دیدم بهترین موقع تا خوابه دوباره بندازمش تو آب، ولی الان چندساعته بیدار نشده… یعنی فکرکنم بیدار شده دیده انداختمش اون تو قهر کرده خودشو زده به خواب !

***این داستان رفتار بعضی از آدم هایی است که کنارمونند، دوستشون داریم و دوستمون دارند ولی ما رونمی فهمند و فقط تو دنیای خودشون دارند بهترین رفتار را با ما میکنند…!

 نظر دهید »

عمومیت استفاده از مباهله

05 مهر 1395 توسط مدیریت استانی قم

شکی نیست که آیه مباهله خطاب به پیامبر اسلام(ص) بوده و متضمن دستور کلی به مسلمانان برای انجام این عمل نمی باشد، ولی در آیات و روایات، منعی از انجام این عمل توسط مسلمانان وارد نشده است، بلکه از روایات عمومیت این حکم استفاده می شود؛ برای مثال از امام صادق (ع) روایت شده است که اگر مخالفان مذهبی سخنان و استدلال های شما را نپذیرفتند، آن ها را به مباهله دعوت کنید.

راوی می گوید: پرسیدم: چگونه مباهله کنم؟

امام (ع) فرمود: خود را سه روز اصلاح اخلاقی کن…؛ روزه بگیر و غسل کن، و با کسی که می خواهی مباهله کنی به صحرا برو؛ سپس انگشتان دست راستت را در انگشتان راست او بیفکن و از خودت آغاز کن و بگو: «خداوندا! تو پروردگار آسمان های هفتگانه و زمین های هفتگانه ای و از اسرار نهان آگاه هستی، و رحمن و رحیمی، اگر من حقی را انکار و باطلی را ادعا می کنم، بلایی از آسمان بر من بفرست، و اگر این شخص حق را انکار کرده و ادعای باطلی می کند، بلایی از آسمان بر او بفرست؛ سپس فرمود: چیزی نخواهد گذشت که نتیجه این دعا آشکار خواهد شد. به خدا سوگند! هیچ کسی را نیافتم که حاضر شود این گونه با من مباهله کند.[1]»

الان در همان مکان، مسجدی به نام مسجد مباهله، یا مسجد الاجابه است. این مسجد در فاصله 300 متری شمال شرقی بقیع واقع شده و هرگاه مردم مدینه بنای خواندن نماز باران دارند، به مسجد الاجابه رفته، نماز باران می‌خوانند.
(1) اصول کافی، ج2، ص482.

 نظر دهید »

فضیلت اهل بیت(علیهم السلام) در داستان مباهله

05 مهر 1395 توسط مدیریت استانی قم

مفسران و محدثان شیعه و سنی تصریح کرده اند که پیامبر گرامی اسلام تنها کسانی را که همراه خود برای مباهله برد: فرزندانش، حسن و حسین(علیهما السلام)(أبناءنا) و دخترش فاطمه(علیها السلام) (نساءنا) و از میان مردان تنها علی بن ابی طالب(علیه السلام)(أنفسنا) بودند.

شهید قاضی نور الله شوشتری، در کتاب شریف «احقاق الحق»، اتفاق نظر مفسران را د راین باره بیان می کند؛ سپس آیة الله مرعشی نجفی (ره) در پاورقی این کتاب، از حدود شصت نفر از بزرگان عامه نقل می کند که معتقدند آیه ی مباهله در شأن و منزلت اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) نازل شده است؛ برای مثال مسلم بن حجاج در صحیح خود ـ که دومین صحیح از صحاح ششگانه عامه است ـ می نویسد: «معاویه به سعد وقاص گفت: چرا علی را دشنام نمی گوئی؟ پاسخ گفت: به دلیل سه ویژگی که علی داشت و من آرزو می کنم که یکی از آن ها را دارا بودم…؛ (یکی از آن ها این بود که (چون آیه ی مباهله نازل شد، پیامبر تنها از فاطمه و حسن و حسین و علی دعوت کرد؛ وقتی همگی جمع شدند، فرمود: اللهم هؤلاء اهلی؛ خداوندا ایشان اهل بیت من هستند.[1]»

داستان مباهله گواه بزرگی بر فضیلت و برتری این خانواده است. پیامبر(صلی الله علیه وآله) از میان تمام صحابه و یاران خود، تنها این چند نفر را شایسته و مصداق آیه دانست و در کنار خود به میدان مباهله آورد.
(1)صحیح مسلم، ج7، ص120.

 نظر دهید »

داعشی ها عزا گرفتند

04 مهر 1395 توسط مدیریت استانی قم

«یک منبع نظامی در عملیات “البنیان المرصوص” اعلام کرد که “ابومهاجر السودانی” از سرکردگان برجسته داعش در “سرت” لیبی کشته شد.»

به نوشته الوسط، ابومهاجر السودانی مربی ارشد تک تیراندازان داعش و از خشن ترین پیکارجویان این گروهک تروریستی است. کشته شدن وی در حالی است که داعش، منطقه “الهلال النفتی” در لیبی را از دست داد.

بنا بر این گزارش، طی درگیری های دیروز البنیان المرصوص لیبی با داعش، 8 داعشی کشته و 50 تن دیگر زخمی شده اند.

 نظر دهید »

گناهان یک شهید 16 ساله

04 مهر 1395 توسط مدیریت استانی قم

 

در تفحص شهدا، دفترچه یادداشت یک شهید 16 ساله پیدا شد ، که گناهان هر روزش را در آن یادداشت می کرد ،

گناهان یک روز او این ها بود:

سجده نماز ظهر طولانی نبود !

زیاد خندیدم !

هنگام فوتبال شوت خوبی زدم که از خودم خوشم آمد !

 نظر دهید »

مأموریت‌های امام حسین(ع) پس از رجعت چیست

04 مهر 1395 توسط مدیریت استانی قم

«انتقام از دشمنان، کمک به امام مهدی(عج) و خاکسپاری پیکر حضرت و تشکیل حکومت جهانی» برخی از مهم‌ترین مأموریت‌های سیدالشهدا(ع) پس از رجعت در آخرالزمان است.

بین امام مهدی(عج) و جد بزرگوارش سیدالشهدا(ع) ارتباط و پیوندهای بسیاری وجود دارد، نویسنده کتاب «عاشورا و انتظار» ده‌ها گونه ارتباط بین امام حسین(ع) و امام مهدی(عج) فرزند گرامی‌اش، ذکر کرده که یکی از آ‌نها مسئله رجعت است.

*چه ارتباطی بین ظهور و رجعت امام حسین(ع) وجود دارد؟

در ادامه به چند نمونه از تحلیل‌های این کتاب اشاره می‌شود:

1ـ عاشورا؛ پشتوانه فرهنگی انتظار: فرهنگ عاشورا، زمینه فرهنگ انتظار را می‌سازد، انتظار، ادامه عاشورا و چشم به راه حسین دیگری است. رجعت امام حسین(ع) هم یعنی ظهور پشتوانه نهضت مهدوی.

2ـ اشتراک اهداف: هدف امام حسین(ع) نجات انسان‌ها از گمراهی و نادانی بود، امام مهدی(عج) هم انسان‌ها را از گمراهی و نادانی نجات می‌دهد، بنابراین یکی از حکمت‌های رجعت امام حسین(ع) همین مسئله است، امام مهدی(عج) زمینه را برای تبلور اهداف قیام عاشورا و هدف نهضت حسینی مهیا می‌کند و رجعت امام حسین(ع) حرکت در راستای هدف کربلاست.

3ـ الهام‌پذیری هر دو فرهنگ: فرهنگ حسینی (قیام و شهادت) و فرهنگ مهدوی (انتظار) در روز ظهور و با رجعت امام حسین(ع) به هم می‌پیوندند، بذری که امام حسین(ع) در کربلا کاشت و دیگر امامان آن را بارور کردند و امام مهدی(عج) در دوران غیبت به حراست آن همت گماشت، روز ظهور شکوفا می‌شود و رجعت امام حسین(ع) یعنی برافراشتن شکوه ثمرات درخت بارور و تنومند اسلام.

*برنامه‌های امام حسین(ع) در رجعت چیست؟

برخی از مهم‌ترین برنامه‌های امام حسین(ع) عبارت‌اند از:

1ـ انتقام از دشمنان: در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: امام حسین(ع) و یزید با یارانشان می‌آیند و امام(ع) آنان را می‌کشد، البته انتقام‌گیری در زمان قیام امام زمان(عج) است؛ از این رو در دعای ندبه می‌خوانیم: کجاست کسی (امام زمان) که به خون‌خواهی امام حسین(ع) بر می‌خیزد، پس انتقام‌گیری به هر دو امام نسبت داده شده است.

2ـ کمک به امام مهدی(عج): امام حسین(ع) به امام مهدی(عج) برای جهانی‌سازی اسلام یاری می‌رساند. در روایتی امام حسین(ع) می‌فرماید: حضرت امیر شمشیر پیامبر(ص) را به من می‌دهد و مرا به شرق و غرب عالم می‌فرستد.

3ـ خاکسپاری امام مهدی(عج): براساس روایات، مراسم غسل و دفن هر امام فقط توسط امام دیگر انجام می‌شود، رجعت دوم امام حسین(ع) در اواخر عمر امام زمان(عج) است، همچنین حاکم بعد از امام مهدی(عج) امام حسین(ع) است، طبق روایات، امام حسین(ع) امام مهدی(عج) را غسل، کفن، حنوط و دفن می‌‌کند.

4ـ تشکیل حکومت جهانی: مهم‌ترین برنامه امام حسین(ع) تشکیل حکومت پس از امام مهدی(عج) است. مدت حکومت آن حضرت طبق روایت مؤثق، 309 سال است، چندین روایت نقل شده است که امام حسین(ع) آن قدر حکومت می‌کند که به واسطه پیری ابروهایش روی چشمانش قرار می‌گیرد، برخی از این روایات مؤثق هستند.

 نظر دهید »

چهارشاهد بر اشتباه بودن اعتقاد اهل سنت در مورد غدیر

29 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

واقعه غدیر، ماجرایی است که کتمان وقوع آن، غیرممکن است و اساساً نامعقول ودر طول تاریخ، دیده نشده که مورخ و محدثی، منکر وقوع جریان غدیر باشد; مگر تعداد انگشت شماری که آنها نیز مدرک مورد وثوقی برای مخاطب خود ندارند. پس انکار چنین واقعه ای شدنی نیست، چرا که یکصد و ده تن از اصحاب ،روایت گر حماسه پرشکوه غدیرند و سیصد و شصت محدّث و مورّخ، اثر خود را به نقل آن آراسته اند. با این وجود، پس چه چیزی عامل ایجاد این انحراف شد؟

چه شد که دارنده مدال افتخار « من کنت مولا، فهذا علیّ مولاه » خانه نشین شد؟ چه شد که نخستین بیعت کنندگان با علی(علیه السلام)، در پیمان شکنی نیز پیشگام و پیشتاز گشتند!!؟؟ و چه شد که کمتر از سه ماه پس از واقعه، شد آنچه که نباید می شد؟بی شک می توان گفت که مهمترین عامل این انحراف و اختلاف، و علت اصلی این تغییر مسیر، بحث و جدالی است که بر سر واژه «مولا» در حدیث نبوی وجود دارد . چرا که به پندار آنها، این کلمه به معنای دوست و یاور است، نه «امام و رهبر» اما آیا واقعا اینطور است؟ آیا واژه «مولا» در آن حدیث شریف،به معنای دوست و محبوب است؟ شواهدی که ثابت می کند «مولا» در حدیث غدیر به معنای « امام و رهبر» است برای پاسخ به سوال بالا به4 گواه و شاهد متمسّک می شویم. شهودی که ثابت می کنند این پندار، وهم و شبهه ای بیش نیست: شاهد اول «یا أیّها الرّسول بلّغ ما اُنزل اِلیک من رّبک وإن لّم تفعل فما بلّغت رسالته» « ای پیامبر،آنچه را ازخداوند بر تو نازل شده است ابلاغ کن که اگر چنین نکنی،ابلاغ رسالت خدا نکرده ای » این آیه 67 سوره مائده است که در زمان بازگشت پیامبر به مدینه، به ایشان نازل شد. حال سوال اینجاست که این چه پیامیست که نرساندن آن به مردم، به تباه ساختن تمامی کوشش های 23 ساله حضرت در مکه و مدینه می انجامید؟ آیا واقعا این پیام بزرگ، اعلام دوستی و یاوری علی(علیه السلام) است یا اینکه پیام، پیام دیگری ست و آن هم اعلام امامت ایشان؟؟ شاهد دوم در انتهای همین آیه ، خداوند دو نکته کلیدی دیگر ذکر می کند: « ألّله یعصمک من النّاس » و « إن الله لا یهدی القوم الکافرین » و سوال اینجاست که مگر این چه سخن خطرناکی بود که رسول خدا از اعلام آن به مردم بیمناک و هراسان بود که خداوند به او می فرماید: ما تو را از شرّ مردم حفظ خواهیم کرد؟ و سوال دیگر اینکه چرا خداوند به صورت کنایی، مخالفین این پیام را کافر شمرده است؟؟ شاهد سوم « ألیوم أکملت لکم دینکم أتممت علیکم نعمتی و رضیّت لکم ألاسلام دینا » «امروز دین شما را به کمال رساندم و نعمت را بر شما تمام کردم ودین اسلام را برایتان برگزیدم » این آیه، آیه 3 همان سوره مبارکه مائده است که پس از اعلام امامت علی(علیه السلام) بر پیامبر نازل شد; مگر می شود که اعلام اینکه علی دوست و یاور مسلمین است،پیامی باشد که کامل کننده دین وتکمیل کننده نعمت بر مسلمین باشد؟؟ آیا چنین چیزی که همه مردم از آن خبر داشتند وبرهیچ کس پوشیده نبود می تواند کامل کننده دین باشد؟ یا اینکه نه;خبر، خبر دیگریست و آن اعلام امامت و جانشینی علی بن ابی طالب است که خداوند آن را به اکمال دین و اتمام نعمات تعبیر کرده است؟

شاهد چهارم چهارمین شاهد در خصوص اثبات این که ،این واژه به معنای (امام ورهبر)است، سخن حضرت رسول(صل الله علیه وآله) و مقدمه ایست که حضرت قبل از ایراد این حدیث ذکر می کنند. سخنی که در خود قرینه هایی گنجانده که دیگر جای هیچ بحث وشبهه ای را باقی نمی گذارد; آنجا که حضرت با زیرکی و هوشیاری پیش از اقرارگیری به نبوت و رسالت خویش، از مسلمانان به یگانگی و ولایت الهی اعتراف گرفت تا به همگان بفهماند که ولایت من و علی، شاخه ایست از ولایت حق: چرا که ابتدا پیامبر از مردم اعتراف می گیرد که :« چه کسی است سزاوارتر از شما به شما؟» و همه پاسخ می دهند که «خدا و رسولش» بلافاصله بعد از اقرار آنها می گوید که « هر کس را که من سرپرست اویم این علی سرپرست اوست» و خلاصه مطلب اینکه آمدن کلمه «اولی» به همراه «من انفسکم» در جمله «من اولی بکم من انفسکم» قرینه قاطعی است که مولا نیز به همین معناست.

 نظر دهید »

برداشتن حجاب؛ پروژه فعال آمریکا برای براندازی ایران

27 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

برداشتن حجاب؛ پروژه فعال آمریکا برای براندازی ایران (تحلیل خبری) زمانی که دفتر امور ایرانیان ایجاد شد بسیاری از رسانه‌های آمریکایی از قول منابعی آگاه در وزارت خارجه آمریکا آن را روی‌کرد نوین واشنگتن در قبال ایران عنوان کرده و به تشریح اهداف آن پرداختند. در گزارش رسانه‌های آمریکایی در آن زمان حتی یک مورد نمی‌توان یافت که هدف از ایجاد این دفتر را پیگیری پروژهای غیر از براندازی نرم عنوان کرده باشد. دیوید کیو: ما با جمهوری اسلامی مبارزه سیاسی نخواهیم کرد؛ بلکه کا ما صرفا فرهنگی و اصولا استراتژی جدید ما، مبارزه فرهنگی است. ما باید بینش و فرهنگ مردم را عوض کنیم تا جمهوری اسلامی ساقط شود جوزف نای (استاد هاروارد): تغییرات فرهنگی و اجتماعی در دراز مدت به سمت مطلوب غرب در حال حرکت است. مارتین اینیدیک: پروژه فعلی ما این است که حجاب زنان ایران را بگیریم

 نظر دهید »

عید قربان در روایات

20 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 

رسول الله صلى الله علیه و آله : مَن أحیَا اللَّیالِیَ الأَربَعَ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ : لَیلَةَ التَّروِیَةِ ، ولَیلَةَ عَرَفَةَ ، ولَیلَةَ النَّحرِ ، ولَیلَةَ الفِطرِ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر كس این چهار شب را

شب زنده دارى كند، بهشت براى او واجب است: شبِ ترویه، شب عرفه، شب عید قربان و شب عیدفطر.

کتاب «حج و عمره در قرآن و حدیث» ، صفحه 343

 نظر دهید »

شعر عید قربان برای وبلاگی ها

20 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

بندگی کن تا که سلطانت کنند … تن رها کن تا همه جانت کنند

خوی حیوانی سزاوار تو نیست … ترک این خو کن که انسانت کنند

چون نداری درد، درمان هم مخواه … درد پیدا کن که درمانت کنند

بنده ی شیطانی و داری امید … که ستایش همچو یزدانت کنند؟!

سوی حق نارفته چون داری طمع؟ … همسر موسی بن عمرانت کنن

 

شکر و تسلیم سليمانیت کو؟ … ای که می خواهی سلیمانت کنند

از چَهِ شهوت، قدم بیرون گذار … تا عزیز مصر و کنعانت کنند

بگذر از فرزند و مال و جان خویش … تا خلیل الله دورانت کنند

سر بنه در کف برو در کوی دوست … تا چو اسماعیل قربانت کنند

در ضلالت مانده ای چون سامری … آرزو داری که لقمانت کنند

چشم لاهوتی اگر داری بیا … تا به بزم قرب مهمانت کنند

چون علی در عالم مردانگی … فرد شو تا شاه مردانت کنند

همچو سلمان در مسلمانی بکوش … ای مسلمان تا که سلمانت کنند

تا توانی در گلستان جهان … خار شو تا گل به دامانت کنند

همچو خاک افتادگی کن پیش از آن … که به زیر خاک پنهانت کنند

خوانده ای گر تو یحب الصابرین … صبر کن تا از محبانت کنند

با یتیمان مهربانی پیشه کن … تا پس از تو با یتیمانت کنند

همچو ذاکر ذکر حق کن روز و شب … تا مگر از اهل ایمانت کنند

کلیات خزائن الاشعار، ص

 نظر دهید »

حدیث روز

20 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

اعمال روز عرفه

20 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 

 

اعمال روز عرفه

روز نهم روز عرفه و از اعیاد عظیمه است اگرچه به اسم عید نامیده نشده است و روزى است که حق تعالى بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود خوانده و مَوائد جُود و احسان خود را براى ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر و رانده تر و خشمناکترین اوقات خواهد بود و روایت شده که حضرت امام زین العابدین علیه السلام شنید در روز عرفه صداى سائلى را که از مردم سؤ ال مى نمود فرمود به او واى بر تو آیا از غیر خدا سؤ ال مى کنى در این روز و حال آنکه امید مى رود در این روز براى بچّه هاى در شکم آنکه فضل خدا شامل آنها شود و سعید شوند و از براى این روز اعمال چند است اول غسل دوّم زیارت امام حسین علیه السلام که مقابل هزار حجّ و هزار عمره و هزار جهاد بلکه بالاتر است و احادیث در کثرت فضیلت زیارت آن حضرت در این روز متواتر است و اگر کسى توفیق یابد که در این روز در تحت قُبّه مقدّسه آن حضرت باشد ثوابش کمتر از کسى که در عرفات باشد نیست بلکه زیاده و مقدّم است و کیفیت زیارت آن حضرت بعد از این در باب زیارات بیاید انشاءالله تعالى سوّم بعد از نماز عصر پیش از آنکه مشغول بخواندن دعاهاى عرفه شود دو رکعت نماز بجا آورد در زیر آسمان و اعتراف و اقرار کند نزد حق تعالى به گناهان خود تا فایز شود به ثواب عرفات و گناهانش آمرزیده گردد پس مشغول شود به اعمال و ادعیه عرفه که از حُجَج طاهِرِهِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم روایت شده و آنها زیاده از آن است که در این مختصر ذکر شود لکن ما به مقدارى که این کتاب گنجایش آن را داشته باشد نقل مى کنیم شیخ کفعمى در مصباح فرموده مستحب است روزه روز عرفه براى کسى که ضعف پیدا نکند از دعا خواندن و مستحب است غسل پیش از زوال و زیارت امام حسین علیه السلام در روز و شب عرفه و چون وقت زوال شد زیر آسمان رَوَد و نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو به عمل آورد و چون فارغ شود دو رکعت نماز کند در رکعت اوّل بعد از حمد توحید و در دویم بعد از حمد قُل یا اَیهَا الْکافِروُنَ بخواند بعد از آن چهار رکعت نماز گذارد در هر رکعت بعد از حمد توحید پنجاه مرتبه بخواند فقیر گوید که این نماز همان نماز حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام است که در اعمال روز جمعه گذشت

 نظر دهید »

پا به پای امام حسین

20 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

الهی! عرفه‏ام، باحسین علیه‏السلام از عرفات کوچ کرد و رحل اقامت در کربلاگزید؛ پس تو رامی خوانم به زبانی که امامم حسین علیه‏السلام در روز عرفه و در ودایش با سرزمین عرفات خواند. الهی تو را می‏خوانم، با اشک‏هایی که به ترنم آخرین نوای آسمانی مولایم حسین علیه‏السلام در روز عرفه، بر صورت شرمسارم روان شده است. الهی! تو را می‏خوانم به پاکی و خلوص بندگی در صحرای عرفات، به تکاپوی حاجیان؛ آن‏گاه که جان مشتاق را برای لقای تو روانه آسمان زلال عرفه می‏کنند. خدای من! دلم برای آشنایی و آشتی با تو، بی‏تاب‏تر از همیشه است و تنها دارایی‏ام در پیشگاه تو، دعایی است که به آن وعده اجابت داده‏ای. چگونه تو را دریابم و کدام باد موافق، این خس دورافتاده از آستانت را به کوی شناخت و دلدادگی به تو رهنمون می‏سازد؟ الهی! تو نوری؛ آشکارتر از آنی که به مدد آثار خلقتت، شناخته شوی. تو نوری و روشن‏تر از آنی که در پناه سایه درآیی. خدای من! چه وقت از دیده‏ام نهان شدی تا برای اثبات بودن تو، دست به دامن برهان و استدلال ببرم؟ تو آنقدر ظاهری که رسیدن به تو از راه مشاهده آثارت، راه دراز پیمودن و به بیراهه رفتن است. پس خدای من! چنان به عشق خود مرا بنواز و یاری‏ام کن تا دیده‏ام؛ به فراتر از نشانه‏هایت دل مشغول دارد و از درک نور تو که آفاق را روشن کرده، بازنماند. بارالها! چنان خود را به من بنما که بی‏واسطه و با شهود قلب، شیفته جمال نورانی تو شوم.

 نظر دهید »

واقعه ۱۷ شهریور

17 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 

 

واقعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ معروف به «جمعهٔ سیاه» که در منابع از آن با عنوان «کشتار ۱۷ شهریور» نیز یاد می‌شود، 

واقعه‌ای در جریان ناآرامی‌هایی بود که در نهایت به وقوع انقلاب ۱۳۵۷ ایران انجامید، در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ خورشیدی، تظاهرات مخالفین و انقلابیون در محلات جنوبی، خیابان ژاله(۱۷شهریور) و میدان ژالهٔ (شهدا) در تهران، منجر به سرکوب خونین تظاهرکنندگان توسط نیروهای نظامی ارتش شاهنشاهی ایران شد. ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ اغلب به عنوان آغاز پایان کار رژیم شاهنشاهی ایران در نظر گرفته می‌شود که هر گونه امید به مصالحه میان انقلابیون و سلطنت‌طلبان را از میان برد. وقایع این روز عملاً امکان به ثمر رسیدن اصلاحات تدریجی، آرام و لیبرالی را عقیم گذارد. وقایع روی داده در جمعهٔ سیاه در روزگار خود، در افواه هزاران کشته یافته بود؛ هرچند بعدها توسط عمادالدین باقی و دیگران بر طبق آمار منابع رسمی وقت (بنیاد شهید) ادعا شد که تعداد کشته شدگان حدود ۹۰ نفر بوده‌است

 نظر دهید »

پاسخ به یک شبهه؛

17 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

آیه ۲۵ سوره فتح چه ارتباطی با فاجعه منا دارد؟

مدعیان این خبر به آیه 25 سوره فتح استناد کرده و با ارائه ترجمه آیه یا ترغیب و تشویق مخاطبان به مطالعه آن، چنین القا می کنند که این آیه درباره فاجعه منا است و دقیقا حوادث روی داده در منا را بیان می کند درحالی که شان نزول این آیه ماجرایی کاملا متفاوت دارد.
گروه قران و معارف خبرگزاری شبستان در همین رابطه گفتگویی داشته است با حجت الاسلام علیرضا شاه فضل، از کارشناسان قرانی شبکه قران و معارف و مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی کاشان که علاوه بر تخصص در مسایل قرانی، خود از حافظان قران کریم است. آنچه در ادامه می خوانید پاسخ حجت الاسلام شاه فضل به این شبهه و تبیین عدم ارتباط آیه 25 سوره مبارکه فتح با فاجعه منا است.
آیه 25 سوره فتح می فرماید: (هُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ الْهَدْیَ مَعْکُوفاً أَنْ یَبْلُغَ مَحِلَّهُ آنها (دشمنان شما) کسانى هستند که کافر شدند، و شما را از (زیارت) مسجد الحرام و رسیدن قربانی هایتان به محل قربانگاه باز داشتند.
این آیه در رابطه با ماجرای فتح مکه است. زمانی که مسلمانان مکه را فتح کردند عده ای از اطرافیان پیامبرصل الله علیه و آله اینگونه شعار دادند که امروز روز انتقام است و ما باید به خاطر این که مشرکان مکه ما را آزار و اذیت کرده و اجازه نمی دادند تا در مسجد الحرام عبادت کنیم امروز پیروز شده ایم، از ایشان انتقام بگیریم.
اما پیامبرصل الله علیه وآله به حکم همین آیه اعلام کردند که امروز روز مرحمت است: «الیوم، یوم المرحمه!» و این عبارت تاریخی ازرسول خدا صل الله علیه وآله ثبت و نقل شده است.
به همین دلیل پیامبر دستور عفو عمومی داده و فرمودند: ما در این هیچ مرد، هیچ زن و هیچ کودکی را مورد تعرض قرار نمی دهیم و تمامی مشرکین امروز در امان هستند. حتی کسانی که مایل نیستند اسلام را بپذیرند و می خواهند به کفر و شرک خود باقی بمانند به خانه ابوسفیان بروند. این در حالی است که ابوسفیان سردسته مشرکان مکه بود.

قران این واقعه را نقل کرده است و می فرماید: «هُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ الْهَدْیَ مَعْکُوفاً أَنْ یَبْلُغَ مَحِلَّهُ » اینان کسانی هستند که کفر ورزیدند و شما را از ورود به مسجدالحرام باز داشتند اما در ادامه آیه فرموده است:« وَ لَوْ لا رِجالٌ مُؤْمِنُونَ وَ نِساءٌ مُؤْمِناتٌ لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَنْ تَطَؤُهُمْ فَتُصِیبَکُمْ مِنْهُمْ مَعَرَّةٌ بِغَیْرِعِلْمٍ» هر گاه مردان و زنان با ایمانى در این میان بدون آگاهى شما زیر دست و پا، از بین نمى‏رفتند که از این راه عیب و عارى نا آگاهانه به شما مى‏رسید» خداوند هرگز مانع این جنگ نمى‏شد و شما را بر آنها مسلط مى‏ساخت…

این آیه اشاره به گروهى از مردان و زنان مسلمان می کند که به اسلام پیوستند ولى به دلایلی قادر به مهاجرت نشده و در مکه مانده بودند. بنابراین اگر شما بخواهید از مشرکان انتقام بگیرید ممکن است که به آنها نیز ظلمی روا داشته شود به همین دلیل برای این که این ظلم نسبت به آن زنان و مردان بی گناه اتفاق نیفتد شما همگان را ببخشید و نسبت به هیچ کس تعرضی نداشته باشید.
فلذا عبارتی که می فرماید: « لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَنْ تَطَؤُهُمْ فَتُصِیبَکُمْ مِنْهُمْ مَعَرَّةٌ بِغَیْرِعِلْمٍ » - این که شما آنها را نشناسید و آنها را زیردست و پا له کنید- این عبارت خطاب به مسلمانان است که ممکن است شما عده ای بی گناه را زیر دست و پا له کنید و برای این که این اتفاق نیفتد عفو عمومی اعلام کنید و متعرض کسی نشوید.
حالا ممکن است عده ای چون در این آیه اشاره شده که عده ای زیر دست و پا له می شوند، ناآگاهانه و یا از روی تعمد خواسته اند این موضوع را به حادثه منا ارتباط دهند اما با توجه به شان نزول آیه و مفهومی که در کلمات آیه وجود دارد مراد آیه ماجرای فتح مکه است و ربطی به منا ندارد.

 نظر دهید »

وضو

14 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

اسمش علی بود .جانباز شیمیایی 8 سال دفاع مقدس . دیروز مراسم سومین روز
شهادت او را برگزار کردند.26 سال قبل من و علی در مدرسه ابتدایی علوی
درس می خواندیم. شیطان بودیم و شلوغ . گاهی اوقات برای در آوردن لج ناظم
مدرسه موقع نماز بدون مسح پا وضو می گرفتیم. سه سال قبل که دانش
آموختگان سال های قبل دورهم جمع شده بودند، علی باز هم بدون مسح پا وضو

گرفت . پاهای سردار شهید آذری قبل از خودش وارد بهشت شده بودند

 نظر دهید »

وصیتنامه مدافع حرم شهید مهدی طهماسبی

14 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

وصیتنامه# تکان دهنده# مدافع حرم #شهید مهدی طهماسبی
والله والله بنده هیچ نگرانی و سر سوزن دلواپسی به همسر و فرزندانم ندارم که بعد از من چه می کنند زیرا اگر آنان در خط حق و ولایت باشند پس یقینا اهل من هستند و خداوند وعده داده که خودش خون بهای شهیدان است و حال کدام یک از مدعیان جرات دارد قیمتی بر این خون بها بگذارد که قرار است به اهل من برسد.

به گزارش خبرگزاری بسیج از مازندران، شهید مهدی طهماسبی از مدافعان حرم استان قم است که 16 خرداد در دفاع از حرم عمه سادات و در مقابله با تکفیری ها در جنوب حلب به درجه رفیع شهادت نائل شد.

 نظر دهید »

طب سنتی

14 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

ادامه »

 نظر دهید »

#غلام آزاد

14 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

روزی شخصی در کوچه ای می گذشت ناگهان غلامی را دید
از اینکه چشم بر زمین دوخته خوشحال شد
و قصد خریدنش را کرد از او پرسید
می توانم تو را به غلامی برگزینم گفت:
آری
گفت: نامت چیست
گفت: هرچه تو بگویی
گفت: از کجا آمده ای
گفت: هر کجا که تو بخواهی
گفت: چه کار می کنی؟
گفت: هر چه تو بگویی
ناگهان صاحب به گریه افتاد و گفت:
ما نیز باید برای صاحبمان خدا اینگونه باشیم
و رو به غلام کرد و گفت:
تو آزادی…

 نظر دهید »

با شهدا وصیت نامه شهید محمد جهان آرا

13 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 

 

شهیدمحمد جهان آرا ، فرمانده سپاه خرمشهر بود که خاطره مقاومت جانانه او نیروهای تحت امرش در این شهر ، بخشی از تاریخ ایران است. او به هنگام آزادی خرمشهر ، به خیل شهدا پیوسته بود و همرزمانش بعد از فتح خرمشهر ، به یادش می خواندند: ” ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته… ” از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم. «ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین». بارپرودگارا، ای رب العالمین، ای غیاث المستغیثین و ای حبیب قلبو الصالحین. تو را شکر می گیوم که شربت شهادت این گونه راه رسیدن انسان به خودت را به من بنده ی فقیر و حقیر و گناهکار خود ارزانی داشتی. من برای کسی وصیتی ندارم ولی یک مشت درد و رنج دارم که بر این صفحه ی کاغذ می خواهم همچون تیری بر قلب سیاه دلانی که این آزادی را حس نکرده اند و بر سر اموال این دنیا ملتی را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی می کشانند، فرو آورم. خداوندا! تو خود شاهدی که من تعهد این آزادی را با گذراندن تمام وقت و هستی خویش ارج نهادم. با تمام دردها و رنج هایی که بعد از انقلاب بر جانم وارد شد صبر و شکیبایی کردم ولی این را می دانم که این سران تازه به دوران رسیده، نعمت آزادی را درک نکرده اند چون دربند نبوده اند یا در گوشه های تریاهای پاریس، لندن و هامبورگ بوده اند و یا در … و تو ای امامم! ای که به اندازه ی تمام قرنها سختی ها و رنج ها کشیدی از دست این نابخردان خرد همه چیزدان! لحظه لحظه ای این زندگی بر تو همچن نوح، موسی و عیسی و محمد (ص) گذشت. ولی تو ای امام و ای عصاره ی تاریخ بدان که با حرکتت، حرکت اسلام را در تاریخ جدید شروع کردی و آزادی مستضعفان جهان را تضمین کردی. ولی ای امام کیست که این همه رنجها و دردهای تو را درک کند؟! کیست که دریابد لحظه ای کوتاهی از این حرکت به هر عنوان، خیانتی به تاریخ انسانیت و کلیه انسان های حاغضر و آینده تاریخ می باشد؟ ای امام! درد تو را، رنج تو را می دانم چه کسانی با جان می خرند، جوان با ایمان، که هستی و زندگی تازه ی خویش را در راه هدف رسیدن حکومت عدل اسلامی فدا می کند. بله ای امام! درد تو را جوانان درک می کنند، اینان که از مال دنیا فقط و فقط رهبری تو را دارند و جان خویش را برای هدفت که اسلام است فدا می کنند. ای امام تا لحظه ای که خون در رگ های ما جوانان پاک اسلام وجود دارد لحظه ای نمی گذاریم که خط پیامبر گونه تو که به خط انبیاء و اولیاء وصل است به انحراف کشیده شود. ای امام! من به عنوان کسی که شاید کربلای حسینی را در کربلای خرمشهر دیده ام سخنی با تو دارم که از اعماق جانم و از پرپر شدن جوانان خرمشهری برمی خیزد و آن، این است؛ ای امام! از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد من یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم هر روز که حمله ی دشمن بر برادران سخت می شد و فریاد آنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می رفتم، گریه را آغاز می کردم و فریاد می زدم ای رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خواری را.

 نظر دهید »

نقاشی کودک

13 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

درباره نقاشی کودکان
نوشته زیر برگرفته از کتاب «نسیم مهر» (متن پیاده شده برنامه پرسش و پاسخ رادیویی استاد حسین دهنوی) می باشد.
سؤال 1ـ توانمندى كودكان در سنین مختلف براى نقاشى كردن در چه حدى است؟
كودك از 1 سالگى شروع به خط خطى كردن مى‏‌كند و در 1 نیم سالگى خطوط مستقیم و دایره‏‌وار و فنرى شكل مى‏‌كشد كه شبیه دایره است.
حدود 2/5 سالگى با استفاده از یك گردى، آدمكى را رسم مى‏‌كند كه به آن‏‌ها دو میله (دو پا) و غالبا دو میله دیگر (دست‏‌ها) متصل است و در 4 سالگى براى آن، چشم و دهان و ناف هم مى‏‌گذارد.
حدود 5 سالگى به بعد، گردى دومى را به آن شكل مى‏‌افزاید كه بازوهایى بدان متصلند. در این سن مى‏‌تواند جزئیات چهره را به اندازه كافى در نقاشى‏‌هایش مشخص كند؛ اما قادر به كشیدن چهره به صورت نیمرخ نیست. او از 5 سالگى به بعد به تدریج از شكل‏‌هاى هندسى دیگر مثل مربع، مثلث، لوزى و شكل‏‌هاى پیچیده‏‌تر در نقاشى‏‌هایش استفاده مى‏‌كند.
در 6 سالگى بدن كامل و داراى مفاصل را رسم مى‏‌كند.
براساس پژوهش‏‌ها، اكثر كودكان در 8 تا 12 سالگى نقاشى را كنار مى‏‌گذارند.
سؤال 2ـ چگونه مى‏‌توانیم با استفاده از نقاشى‏‌هاى كودكان به احساسات و هیجانات آنان پى ببریم؟
نقاشى كودك، یكى از بهترین راه‏‌هایى است كه مى‏‌توان از طریق آن به عمیق‏‌ترین احساسات، رؤیاها، آرزوها و هیجانات او پى برد؛ زیرا افزون بر سرگرمى و نوعى بازى، وسیله‏‌اى براى انتقال پیام است و مطالبى را كه در دل دارد و نمى‏‌تواند یا نمى‏‌خواهد با زبان خود بگوید، با نقاشى منتقل مى‏‌سازد.
فشار كودك بر نوك مداد و برعكس، چگونگى ترسیم خطها، خط خوردگى، استفاده از رنگ‏‌ها، فقدان رنگ در قسمتى یا تمام نقاشى، كوچك و بزرگ بودن نقاشى، استفاده از تمام فضاى صفحه یا استفاده از گوشه آن، حتى استفاده از فضاهاى مختلف (بالا، پایین، چپ و راست)، الفبایى براى بیان دنیاى هیجانى و احساسى، مشكلات عاطفى، شخصیت و تعارض‏‌هاى عمیق او هستند.
از طریق نقاشى كودك مى‏‌توان به دغدغه‏‌هاى او (تبعیض، مقایسه، تنبیه بدنى، نامهربانى و بى‏‌توجهى والدین، احساس گناه، خودكم‏‌بینى، خودبزرگ‏‌بینى، ترس، نفرت از جنس خود، حسادت به فرزند دوم یا خواهر و برادر) پى برد.
این ابزار، امروزه آنقدر اهمیت یافته كه با استفاده از آن، افزون بر شخصیت كودك، میزان هوش او را نیز مى‏‌توان دریافت. با استفاده از تست‏‌هاى نقاشى از جمله تست ترسیم خانواده و تست گودیناف (GOODENOUGH) كه به تست «آدمك» معروف است مى‏‌توان به این نتایج رسید.
سؤال 3ـ نقاشى كودكان چه مفهومى دارد و والدین چگونه مى‏‌توانند به این مفاهیم پى ببرند؟
نكات گوناگونى در نقاشى كودك وجود دارد كه مى‏‌تواند مفهوم خاصى داشته باشد. با آگاهى از این نكات، شما پدر یا مادر گرامى مى‏‌توانید تا حدودى با مفاهیم نقاشى فرزندتان آشنا شوید و در صورت مشاهده نكته‏‌اى نگران كننده، با روان‏‌شناس بالینى یا مشاور آگاه ارتباط برقرار كنید و اطلاعات دقیق‏‌ترى را به دست آورید.
مشاور یا روان‏‌شناس بالینى با توجه به ویژگى‏‌هاى نقاشى‏‌ها و محتواى آن‏‌ها و نیز براساس توضیحات كودك درباره نقاشى خود و رفتارهاى او به نتایج دقیق‏‌ترى مى‏‌رسد.
در اینجا به برخى از این مفاهیم اشاره مى‏‌شود:
مفاهیم خطوط:
خطوط كمرنگ، از یك سو ظرافت احساسات و معنویت را نشان مى‏‌دهد، و از سوى دیگر غالبا بیان كننده كمرویى، اضطراب و پریشانى است.
خطوط پر رنگ، نشانه خشونت و گاهى واكنش در برابر ترس از ناتوانى، اضطراب و پریشانى است.
خطوط معمول، امنیت و سازگارى را نشان مى‏‌دهد.
خط خطى كردن چهره‏‌اى كه كشیده، به معناى محو عامل ترس است.
مفاهیم شكل‏‌ها:
كشیدن آدمك كوچك كه به طور معمول در گوشه كنار كاغذ ترسیم مى‏‌شود، به معناى كمرویى، و چشم‏‌هاى درشت (دایره‏‌هاى بزرگ) كه وسط آن‏‌ها نقطه گذاشته مى‏‌شود، بیانگر ترس كودك است.
حذف برادر یا خواهر در نقاشى به معناى حسادت به آن‏‌ها است.
مفاهیم رنگ‏‌ها:
استفاده از رنگ‏‌هاى سیاه و تیره، به معناى ترس، اضطراب و غمگینى و ناامیدى است. رنگ خاكسترى، رنگى خنثاست و چیزى را بیان نمى‏‌كند.
رنگ قهوه‏‌اى به معناى مقابله با فشار والدین براى نظافت است.
بنفش به معناى تمایل به چیزهاى مخالف و استفاده زیاد از آن، نشانه اضطراب است.
رنگ آبى، صلح و آرامش و تسلیم و درونگرایى را بیان مى‏‌كند.
سبز نشانه نیاز به جلب توجه و میل به محبوبیت، گرایش به ارتباط، و پایدارى و سرسختى است.
قرمز، نیاز به حركت و برونگرایى و عمل را نشان مى‏‌دهد.
زرد نشانه شادى و خوشبینى و میل به مشاركت است.
پرتقالى نشانه نشاط و پویایى و میل به كامیابى است.
رنگ صورتى، صلح و تعادل را نشان مى‏‌دهد.
استفاده از 1 یا 2 رنگ، نشانه گوشه‏‌گیرى و انزوا و استفاده از 5 رنگ، نشانه سازگارى است.
فقدان رنگ در قسمتى یا تمام نقاشى مى‏‌تواند گویاى خلأ عاطفى یا دلیلى بر گرایش‏‌هاى ضد اجتماعى باشد.
مفاهیم فضاها:
استفاده از فضاهاى مختلف صفحه نیز مى‏‌تواند مفاهیم ویژه‏‌اى داشته باشد.
استفاده از بالاى صفحه، به معناى آرمان‏‌گرایى و رؤیاپردازى؛ استفاده از پایین صفحه، به معناى افسردگى؛ استفاده از چپ، بازگشت به كودكى (واپس روى)، و استفاده از قسمت راست صفحه به معناى نگاه به آینده است.
توجه داشته باشید كه نشانه‏‌هاى پیش گفته هیچ یك واقع نمایى دقیق ندارد و فقط مى‏‌تواند قرینه‏‌اى بر وجود نشانه‏‌ها باشد.
سؤال 4ـ فرزند 5 ساله‏‌ام علاقه فراوانى به نقاشى دارد. براى شكوفایى استعداد او چه كنم؟
این سن، بهترین سن شكوفایى استعدادهاى هنرى كودكان است؛ زیرا خلاقیت هنرى در آنان از 5 سالگى به بعد شكوفا مى‏‌شود.
براى شكوفایى این استعداد به نكات ذیل توجه كنید:
تا پیش از ورود به مدرسه:
1 ارتباط او را با كانون پرورش فكرى كودكان و نوجوانان برقرار سازید؛
2 تحسین و تشویق، مهم‏‌ترین عامل شكوفایى استعداد او است و یكى از بهترین تشویق‏‌ها این است كه نقاشى‏‌هایش را بر دیوار اتاقش یا قسمتى از منزل نصب، و نقاشى‏‌هاى بهترش را به تدریج جایگزین كنید. اگر برخى از نقاشى‏‌هاى بهترش را قاب بگیرید، تأثیر بیشترى دارد؛
3 او را ترغیب كنید تا خاطرات خود را در یك دفتر نقاشى، نقاشى كند؛
4 اگر خودتان نیز نقاشى كنید، در پشتكار او مؤثرتر خواهد بود. گاهى به اتفاق فرزندتان درباره موضوعى نقاشى كنید؛ یعنى نوعى مكالمه تصویرى داشته باشید؛
5در حال حاضر از نقاشى‏‌هایش انتقاد نكنید؛ حتى اگر خطوطى بى‏‌معنا و مفهوم رسم كند. نقاشى او را با دیگر همسالانش مقایسه نكنید؛
6اجازه دهید آزادانه نقاشى كند. اصرار شما بر نقاشى درباره یك موضوع خاص ممكن است اشتیاق او را به نقاشى از بین ببرد. او را در انتخاب رنگ‏‌ها نیز آزاد بگذارید.
با ورود به مدرسه:
1 او را در كلاس‏‌هاى رسمى نقاشى ثبت‏‌نام كنید؛
2 محل مناسبى را در منزل به نقاشى كردن او اختصاص دهید؛
3امكانات لازم را براى این كار فراهم آورید. تهیه سه پایه نقاشى با محفظه‏‌اى براى نگهدارى وسایل مربوط به آن، میزى مناسب، مدادهاى رنگى مرغوب، مداد شمعى، آبرنگ، گچ‏‌هاى رنگى، پاستل، كاغذ و مقوا در ابعاد مختلف، خمیربازى براى نقاشى كلاژ (تكه چسبانى با پارچه، كاغذ، چوب، خمیر و…) در شكوفایى استعداد او بسیار مؤثر است؛
4ارتباط او را با طبیعت بیشتر كنید. لمس طبیعت (درخت، گل، آب و…) در ترسیم گویاتر آن‏‌ها مؤثر خواهد بود؛
5-بازدید از نمایشگاه‏‌هاى نقاشى و موزه‏‌ها و دیدار نقاشان ماهر، علاقه او را به نقاشى بیشتر مى‏‌كند.
_____________________________
منبع:
نسیم مهر جلد 3، پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان؛ حسین دهنوی

 نظر دهید »

حدیث روز

13 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

تلاقي دو دريا

13 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

تلاقی دو دریا «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ * بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ * فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ * يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ *» جمعی از مفسّرین مثل «مرحوم فیض رحمه اللَّه» در «صافی» (28) و علّامه حلّی رحمه اللَّه در «کشف الیقین» (29) و ملا فتح الله رحمه اللَّه در «منهج الصّادقین» (30) و علّامه مجلسی رحمه اللَّه در «بحار الانوار» (31) و صاحب «مجمع البیان» در تفسیر خود (32) ، از حضرت صادق علیه السلام روایت می کنند که فرمود: مراد از بحرین در «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ» (33) علی مرتضی و فاطمه زهرا علیهاالسلام است، و مراد از برزخ در «بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ» (34) پیغمبر خدا صلی اللَّه علیه و آله است، و مراد از لؤلؤ و مرجان در «یَخْرجُ مِنْهُما الّلؤلؤ و الْمَرْجانُ» (35) حسن مجتبی و سیّدالشّهداء علیهماالسلام است. یعنی چون علی علیه السلام که بحر آسمان علم و امامت و خلافت باشد، ملاقات و مباشرت فرمود با بحر زمین عصمت و طهارت، که حضرت صدّیقه باشد قطره هایی که در صلب علی بود در صدف رحم حضرت صدّیقه قرار گیرد و میانه آن دو بزرگوار برزخی است که مراد حضرت رسول بوده، چه آن حضرت میان آن دو بزرگوار برزخ و واسطه بود و در محاکمات رجوع به آن حضرت می نمودند. چنانچه نقل شده که حضرت رسول صلی اللَّه علیه و آله حکم فرمود میانه آن دو بزرگوار که بیرون خانه خدمتش با علی مرتضی باشد و خدمت درون خانه با صدّیقه کبری باشد.( 36) در حدیثی از حضرت امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیات کریمه نقل شده: «عَلی وَ فاطِمةُ علیهما السلام بَحْران عَمیقان لایَبْغی اَحَدهُما عَلی صاحِبه، یَخْرُجُ مِنْهُماَ، الّلُؤلُؤ وَ الْمَرْجان، قال: الحَسَنُ وَ الَحُسین علیهما السلام»؛ (37) علی و فاطمه دو دریای ژرف و عمیقند که هیچیک بر دیگری تجاوز نمی کند و از این دو دریای ژرف لؤلؤ و مرجان یعنی حسن و حسین خارج شده اند. آری منظور از بحرین، فاطمه بحر نبوت و علی بحر ولایت، برزخ، رسول خدا است. لؤلؤ امام حسن است و مرجان امام حسین سلام الله علیهم. علامه سبط ابن جوزی می گوید: «ثعلبی در تفسیر خود در تأویل و تفسیر آیه از سفیان ثوری و سعید بن جبیر نقل کرده است: مقصود از دو دریا علی و فاطمه و برزخ پیامبر صلی الله علیه و آله و لؤلؤ و مرجان که از آن دو دریا بیرون می آید، حسن و حسین علیهماالسلام می باشند». (38) علامه خوارزمی از ابن عباس در قول خداوند: «مرج البحرین، قال علی و فاطمة بینهما برزخ لا یبغیان قال: ود لا یتباغضان، یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان قال الحسن و الحسین.»؛ (39) «گفته است بحرین علی و فاطمه و برزخ دوستی است که غضب نمی کند و لؤلؤ و مرجان که از آن دو دریا خارج می شود حسن و حسین می باشند». علامه سیوطی می گوید: «ابن مردویه از ابن عباس آورده است: بحرین ملاقات کننده علی و فاطمه علیهما السلام و برزخی که بین آن دو هست و بر دیگری غلبه نمی کنند، پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و لؤلؤ و مرجان که از آن دو دریا خارج می شوند، حسن و حسین علیهماالسلام می باشند». (40) و خوارزمی نیز همین روایت را از مردویه و از انس بن مالک آورده است. علامه شیخ سلیمان قندوزی می گوید: «ابونعیم و ثعلبی و مالکی با سندهای خودشان آورده اند و سفیان ثوری همه آنها را از ابی سعید خدری و ابن عباس و انس بن مالک روایت کرده است و آنها گفته اند: دو دریای عمیق علی و فاطمه هستند که هیچکدام بر دیگری ظلم و غضب نمی کند، برزخ بین آن دو دریا، رسول خدا صلی الله علیه و آله و لؤلؤ و مرجان که از آن دو دریای عمیق خارج می شوند حسن و حسین می باشند». باز هم قندوزی می گوید: «در مناقب از امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده که فرموده است: ابوذر گفته است: همانا این آیه شریفه (دو دریای که با هم ملاقات می کنند و بین آنها برزخی است که بر یکدیگر غضب نمی کنند و از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان خارج می شود) در شأن نبی اکرم صلی الله علیه و آله و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام نازل شده است، آنان را دوست ندارد مگر مؤمن و غضب و دشمن نمی دارد مگر کافر، پس به دوستی آنان دوست باشید و به واسطه دشمنی آنان کافر نشوید در این صورت آتش را ملاقات کرده و داخل می شوید»
(41) (28) تفسیر صافی، ج 5، ص 109. (29) کشف الیقین، ص 400. (30) منهج الصادقین، ج 9، ص 122. (31) بحارالانوار، ج 43، ص 32. (32) مجمع البیان، ج 9، ص 201؛ دلائل الصدق، ج 2، ص 204؛ شواهد التنزیل، ج 2، ص 284، ح 918 و 919؛ مناقب، ج 3، ص 319. (33) الرحمن، آیه 19. (34) الرحمن، آیه 20. (35) الرحمن، آیه 22. (36) قرب الاسناد، ص 58، ح 160؛ بحار الانوار، ج 43، ص 81 ، ح 1؛ عوالم، ج 11، ص 217، ح 2. (37) تفسیر نمونه، ج 23، ص 133 نقل از تفسیر قمی، ج 2، ص 344. (38) تذکره سبط ابن جوزی، ص 245. (39) مقتل خوارزمی، ص 112. (40) الدر المنثور، ج 6، مناقب مرتضوی، ص 70. (41) ینابیع المودة، ص 118.

 نظر دهید »

نیکی به پدر پس از مرگ

11 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

آنان که از نعمت حضور پدر محروم شده‏اند، فرصت نیکی کردن به او را تمام شده نپندارند. بی‏شک، پدر و مادر ما پس از مرگ، بینواتر و نیازمندتر از همیشه‏اند و اگر چه دستشان کوتاه گشته و فرصت عملشان تمام شده است، ولی چشم به راه احسان مایند. درباره شیوه‏های احسان به پدر و مادر پس از هجرت ابدی‏شان، به روایتی از رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله استناد می‏کنیم: «مردی درباره نیکی کردن به پدر و مادر پس از مرگ، از پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله پرسید. آن حضرت این وظایف را معیّن کرد: نماز خواندن برای آنان، آمرزش‏خواهی برای ایشان، وفا کردن به پیمان‏هایشان و بزرگ‏داشت دوستان آنان».

 نظر دهید »

فولاد خام

11 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

آهنگری بود که پس از گذران جوانی پر شر و شور،تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند. سالها با علاقه کار کرد، اما با تمام پرهیزگاری، در زندگیش چیزی درست به نظر نمی آمد، حتی مشکلاتش مدام بیشتر می شد!
روزی دوستی به دیدنش آمده بود پس از اطلاع از وضعیت دشوارش به او گفت:
“واقعا عجیب است! درست بعد از اینکه تصمیم گرفتی مرد خدا ترسی بشوی، زندگیت بدتر شده. نمی خواهم ایمانت را تضعیف کنم اما با وجود تمام تلاشهایت در مسیر روحانی، هیچ چیز بهتر نشده!”
آهنگر بلافاصله پاسخ نداد. او هم بارها همین فکر را کرده بودو نمی فهمید چه بر سر زندگیش آمده است!
اما نمی خواست سؤال دوستش را بدون پاسخ بگذارد، کمی فکر کرد و ناگهان پاسخی را که می خواست یافت.
این پاسخ آهنگر بود:
در این کارگاه، فولاد خام برایم می آورند که باید از آن شمشیر بسازم. میدانی چه طور این کار را میکنم؟ اول فولاد را به اندازه جهنم حرارت میدهم تا سرخ شود. بعد با بی رحمی، سنگین ترین پتک را بر میدارم و پشت سر هم به آن ضربه میزنم تا اینکه فولاد شکلی را بگیرد که میخواهم. بعد آن را در ظرف آب سرد فرو میکنم، بطوریکه تمام این کارگاه را بخار فرا می گیرد. فولاد به خاطر این تغییر ناگهانی دما، ناله میکند و رنج می برد. یک بار کافی نیست، باید این کار را آن قدر تکرار کنم تا به شمشیر مورد نظرم دست بیابم…
آهنگر لحظه ای سکوت کرد. سپس ادامه داد:
گاهی فولاد نمی تواند تاب این عملیات را بیاورد. حرارت، ضربات پتک و آب سرد باعث ترک خوردنش میشود. میدانم که از این فولاد هرگز شمشیر مناسبی در نخواهد آمد لذا آن را کنار می گذارم.
آهنگر باز مکث کرد و بعد ادامه داد:
می دانم که خدا دارد مرا در آتش رنج فرو می برد. ضربات پتکی را که بر زندگی من وارد کرده پذیرفته ام و گاهی به شدت احساس سرما میکنم، انگار فولادی باشم که از آب دیده شدن رنج می برد. اما تنها چیزی که می خواهم این است:
“خدای من، از کارت دست نکش، تا شکلی که تو میخواهی، به خود بگیرم…
با هر روشی که می پسندی، ادامه بده،هر مدت که لازم است، ادامه بده…اما هرگز مرا به میان فولادهای بی فایده پرتاب نکن!”

 نظر دهید »

شهادت امام جواد(ع) تسلیت

11 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

خدمت به مردم در سیره امام جواد علیه السلام

11 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

1- بایدها و نبایدها در خدمت به مردم

خداوند بندگانی دارد که نعمتهایش را به آنان اختصاص داده است و مقرر کرده است که از آن بذل و بخشش کنند و اگر خودداری کنند، از آنان می گیرد و به دیگران منتقل می کند. اخلاص

شرط پذیرش هر عملی، از جمله خدمت به مردم، اخلاص است و مؤمن باید به انگیزه جلب رضایت الهی خدمتگزار «عیال الله» باشد و هرچه ناخالصی در عمل بیشتر باشد، درجه مطلوبیت آن هم پایین تر خواهد آمد. از دیدگاه امام جواد علیه السلام، علاوه بر دخالت اخلاص در اصل عمل، در تداوم اعمال نیز باید اخلاص جاری باشد. چه بسا عملی که انجام آن با خلوص است، ولی عامل به آن بعد از عمل، آن را به ریا و ناخالصی آلوده و از درجه مقبولیت الهی ساقط می کند؛ لذا امام جواد علیه السلام فرمود: «اَلإبْقاءُ عَلَی الْعَمَلِ اَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ»؛ بقای بر عمل سخت تر از خود عمل است. و آن گاه که پرسیدند بقای بر عمل یعنی چه؟ امام فرمود: «یَصِلُ الرَّجُلُ بِصِلَةٍ وَیُنْفِقُ نَفَقَةً لِلهِ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ فَکُتِبَ لَهُ سِرّا ثُمَّ یَذْکُرُها وتُمْحی فَتُکْتَبُ لَهُ عَلانِیَةً، ثُمَّ یَذْکُرُها فَتُمْحی وَتُکْتَبُ لَهُ رِیاءً»(1)؛ مردی هدیه ای می دهد و برای خدای یگانه انفاقی می کند، پس برایش به عنوان «عمل پنهانی» نوشته می شود. سپس او کارش را یادآوری می کند، در این وقت عنوان قبلی محو می شود و «عمل آشکار» برایش نوشته می شود. آن مرد دوباره عملش را یادآوری می کند، پس عنوان قبلی محو می شود و برایش «عمل ریایی» نوشته می شود.

2خدمت در حد توان

مردی خدمت امام جواد علیه السلام آمد و گفت: به اندازه جوانمردی ات به من کمک کن. امام فرمود: این قدر نمی توانم. گفت پس به اندازه جوانمردی خودم، کمک کن. فرمود: این را می توانم. سپس به غلام خود فرمود: ای غلام! صد دینار به او بده.(2) نابودی نعمت امام جواد علیه السلام می فرماید: «اِنَّ لِلهِ عِبادا یَخُصُّهُمْ بِالنِّعَمِ وَیُقِرُّها فیهِمْ ما بَذَلُوها فَإِذا مَنَعُوها نَزَعَها عَنْهُمْ وَحَوَّلَها اِلی غَیْرِهِمْ»(3)؛ خداوند بندگانی دارد که نعمتهایش را به آنان اختصاص داده است و مقرر کرده است که از آن بذل و بخشش کنند و اگر خودداری کنند، از آنان می گیرد و به دیگران منتقل می کند. بر این اساس، امام جواد علیه السلام قرار گرفتن و تمرکز نعمتها در دست برخی افراد را سنّت و خواسته ای الهی می داند که امری هدفمند است و هدف از آن هم، واگذاری به دیگران می باشد؛ لذا صاحبان مال و جاه و مقام و موقعیت باید آنچه را به دست می آورند، اولاً نعمت و سپرده الهی بدانند و ثانیا واگذاری و خدمت به مردم را وظیفه خود بدانند و ثالثا مطمئن باشند که در صورت ترک وظیفه، همان خدایی که این نعمتها و امکانات را به آنان سپرده است، توان بازپس گیری و واگذاری آن را به افراد دیگر دارد. امام جواد علیه السلام در حدیثی دیگر، به طبیعی بودن این وضعیت و سنت الهی بودن آن چنین اشاره می کند: «ما عَظُمَتْ نِعْمَةُ الله عَلی اَحَدٍ اِلاّ عَظُمَتْ عَلَیْهِ حَوائِجُ النّاسِ، فَمَنْ لَمْ یَحْتَمِلْ تِلْکَ الْمَؤونَةَ عَرَضَ النِّعْمَةَ لِلزَّوالِ»(4)؛ نعمت خدا بر کسی زیاد نمی شود، مگر اینکه نیاز مردم هم به او بیشتر می شود. پس کسی که این زحمت را تحمل نکند، نعمت را در معرض زوال قرار می دهد.

_________________________ پی نوشت: 1. کافی، ج2، ص296؛ بحارالانوار، ج67، ص233. 2. کشف الغمه، ج2، ص368؛ حلیة الابرار، ج2، ص408. 3. کشف الغمه، ج2، ص364؛ فصول المهمه، ص261؛ بحارالانوار، ج78، ص79. منبع: مبلغان - آذر و دی 1383، شماره 61

 نظر دهید »

شرح حدیث

10 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

ابو تراب عبدالله روياني از عبدالعظيم حسين نقل کرده که گفت: به امام جواد عليه السلام عرض کردم. اي فرزند رسول خدا! از پدرانت، حديثي برايم بيان فرما؛

حضرت فرمود: پدرم از جدم از پدرانش عليهما السلام برايم نقل کرده است که امير مؤمنان عليه السلام فرمود: اندک بودن عائله، يکي از دو آساني است. نباید گمان نمود که این روایت به کم فرزندی تشویق می نماید.

آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی در این خصوص می فرمایند: ديده‌ شده‌است‌ كه‌ بعضي‌ از غير مطّلعين‌ براي‌ رجحان‌ كاهش‌ فرزند استدلال‌ كرده‌اند به‌ روايت‌ «نهج‌ البلاغة‌»: قِلَّةُ الْعِيَالِ أَحَدُ الْيَسَارَيْنِ . «كمي‌ افراد نانخور انسان‌ يكي‌ از دو وسيله‌ توانگري‌ مي‌باشد» و ندانسته‌اند كه‌: عيال‌ در لغت‌ عرب‌ به‌ معني‌ فرزند نيست‌ ؛ چه‌ بسا فرزنداني‌ كه‌ نانخور انسان‌ نيستند، و چه‌ بسا عائله‌اي‌ كه‌ فرزند نمي‌باشند. عيال‌ به‌ معني‌ نانخور و در تحت‌ عيلوله‌ و مخارج‌ انسان‌ در آمدن‌ است‌ ؛ مانند خادم‌ و خادمه‌ و شاگردان‌ كسب‌ و غلام‌ و كنيز و ميهمانان‌ وارد بر انسان‌، و تكفّل‌ مخارج‌ بسياري‌ از اقوام‌ و محارم‌ و زوجه‌ و امثالها كه‌ تحت‌ مخارج‌ و عيلوله‌ انسان‌ زيست‌ ميكنند. بنابراين‌ نسبت‌ ميان‌ عيال‌ و اولاد، نسبت‌ عموم‌ و خصوص‌ مِن‌ وجه‌ مي‌باشد. ومنافات‌ ندارد كه‌ ترغيب‌ به كثرت‌ فرزندان‌ شده‌ باشد ؛ با وجود اين‌، توصيه‌ شده‌ باشد كه‌ هر چه‌ انسان‌ بتواند افراد تحت‌ عيلوله‌ خويشتن‌ را تقليل‌ كند يك‌ گونه‌ توانائي‌ و توانگري‌ را حائز گرديده‌ است‌. اين‌ از يك‌ ناحيه‌. و از ناحيه‌ ديگر، در جمله‌ أَحَدُ الْيَسَارَيْنِ، ترغيبي‌ و تحريضي‌ بدان‌ نيست‌ ؛ بلكه‌ توانگري‌ براي‌ انسان‌ از دو راه‌ تحصيل‌ مي‌شود: يكي‌ از راه‌ كسب‌ مال‌ و صرف‌ آن‌ بر عائله‌ كثيره‌ ؛ و ديگري‌ حصر عائله‌ در قلّت‌ با وجود قلّت‌ مال‌. هر كدام‌ را ميخواهي‌ انتخاب‌ كن‌ ! هذا أوّلاً . و ثانياً ايشان‌ توجّه‌ نكرده‌اند به‌ گفتار ديگر مولی‌ الموحّدين‌ أميرالمؤمنين‌ عليه‌ السّلام‌ قبل‌ از اين‌ حكمت‌ كه‌ مي‌فرمايد: تَنْزِلُ الْمَعُونَةُ عَلَی قَدْرِ الْمَئُونَةِ . («نهج‌ البلاغة‌» طبع‌ دكتر صبحي‌ صالح‌، باب‌ حكم‌، ص494، حكمت 139) «كمك‌ و مساعدت‌ آسماني‌ به‌ مقدار مؤونه‌ زندگي‌ و مخارج‌ لازم‌ فرود مي‌آيد» بنابراين‌: «هر كه‌ بامش‌ بيش‌ برفش‌ بيشتر» خداوندِ رازق‌ عالم‌ قادر حكيم‌، كه‌ از عوالم‌ غيب‌ روزي‌ را نازل‌ مي‌فرمايد براي‌ هر فرد بخصوصه‌ روزي‌ جداگانه‌ ميرساند ؛ براي‌ يكي‌، يكي‌ ؛ براي‌ هزار، هزار. (رساله نكاحيه: كاهش جمعيت ضربه‌اي سهمگين بر پيكر مسلمين، آية الله حاج سيد محمد حسين حسيني طهراني، ص 239)

منابع:

1فرهنگ جامع سخنان امام جواد، مسلم صاحبی، زمستان:1387، صص57-60.

2عیون اخبار الرضا علیه السلام، جلد2، ص

 نظر دهید »

اعتماد در زندگی

09 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

احترام به والدین

09 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

واجب بودن اطاعت پدر واجب بودن اطاعت و فرمان‏پذیری فرزندان از پدر، از حقوق ویژه‏ای است که اسلام برای تکریم و پاس‏داشت مقام پدران وضع کرده است. حضرت علی علیه‏السلام دراین‏باره می‏فرماید: «حق پدر آن است که فرزند در هر چیز جز معصیت خداوند از او اطاعت کند.» گفتنی است در فقه اسلامی به احکام ویژه‏ای برمی‏خوریم که با هدف عزیز و ارجمند شمردن پدر، اهمیت مقام او را گوشزد می‏کند. برای مثال، اگر پدر، فرزندش را از سفری نهی کند و فرزند اطاعت نکند و به سفر رود، باید نمازش را تمام بخواند و روزه‏اش را بگیرد؛ اگر چه سفر او از حد مسافت شرعی بیشتر باشد؛ چون این سفر، حرام است. یا اگر فرزند در نماز نافله باشد و پدر و مادر او را فرا خوانند، باید نماز را بشکند و به آنان پاسخ دهد. همچنین لازم است فرزند، قسم و عهد بدون اذن پدر را ترک گوید.

 نظر دهید »

شرطی برای هم حجره شدن با یک طلبه (داستانی از مقدس اردبیلی)

09 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

مرحوم مقدس اردبیلی در حجره ‏ای تنها زندگی می‏ کرد. یکی از طلاب مدرسه مایل شد که با مقدس هم حجره باشد و در این باره با شیخ حرف زد شیخ قبول نکرد او زیاد اصرار و التماس نمود شیخ فرمود قبول می‏ کنم با این شرط که هر چه از حال من اطلاع پیدا کنی به کسی نگوئی.
آن مرد قبول کرد مدتی باهم بودند تا آن که زمانی رسید که هر دو مبتلا به تنگی معاش شدند به حدی که قوت لایموت هم نداشتند و به کسی هم اظهار نمی ‏کردند، تا آنکه آثار ضعف و ناتوانی از چهره آن مرد نمودار شد در آن حال کسی از کنار آن مرد عبور می کرد حال او را دید و علت ضعف و بی‏ حالی او را پرسید، او چیزی نگفت ولی عابر زیاد اصرار ورزید و التماس نمود که علت را بگوید. آن مرد قضیه را فاش کرد که ما دو نفر طلبه علم دین مدت زیادی است غذا نخورده‏‌ایم. آن شخص تا مطلع شد رفت غذائی تهیه کرده با مقداری وجه به آن طلبه داد و گفت نصف این غذا و پول مال تو و نصف دیگر را به رفیقت بده. وقتی که مقدس وارد حجره شد و آنها را دید سوال کرد که از کجا رسیده، آن طلبه حکایت را نقل کرد مقدس فرمود دیگر هنگام جدائی ما شد پس آن غذا را خوردند، اتفاقاً همان شب مقدس محتلم شد پس زود بلند شد رفت به حمام که به نماز شب برسد .در حمام بسته بود حمامی در را قبل از وقت باز نکرد مقدس به اجرت حمام افزود باز قبول نکرد آن قدر افزود که رسید به آن مقداری که از آن وجه سهمش شده بود حمامی در را باز کرد تمامی آن وجه را داده غسل کرد نماز شب را بجا آورد. آری آنچه مقامات عالیه بدست آورد از برکت این گونه عبادتها و مجاهدتها و ریاضتها بوده است.

 نظر دهید »

دعا تو مستجاب شود

08 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

یك كشتی در یك سفر دریایی در میان طوفان در دریا شكست و غرق شد و تنها دو مرد توانستند نجات یابند و شنا كنان خود را به جزیره كوچكی برسانند.دو نجات یافته هیچ چاره ای به جز دعا كردن و كمك خواستن از خدا نداشتند.چون هر كدامشان ادعا می كردند كه به خدا نزدیك ترند و خدا دعایشان را زودتر استجاب می كند، تصمیم گرفتند كه جزیره را به 2 قسمت تقسیم كنند و هر كدام در قسمت متعلق به خودش دست به دعا بر دارد تا ببینند كدام زود تر به خواسته هایش می رسد.

نخستین چیزی كه هردو از خدا خواستند غذا بود. صبح روز بعد مرد اول میوه ای را بالای درختی در قسمت خودش دید و با آن گرسنگی اش را بر طرفكرد.اما سرزمین مرد دوم هنوز خالی از هر گیاه و نعمتی بود.اهفته بعد دو جزیره نشین احساس تنهایی كردند.مرد اول دست به دعابرداشت و از خدا طلب همسر كرد. روز بعد كشتی دیگری شكست و غرقشد و تنها نجات یافته آن یك زن بود كه به طرف بخشی كه مرد اول قرارداشت شنا كرد. در سمت دیگر مرد دوم هنوز هیچ همراه و همدمی نداشت.بزودی مرد اول از خداوند طلب خانه، لباس و غذا بیشتری نمود. در روز بعدمثل اینكه جادو شده باشه همه چیزهایی كه خواسته بود به او داده شد. اما مرد دوم هنوز هیچ چیز نداشت.سرانجام مرد اول از خدا طلب یك كشتی نمود تا او و همسرش آن جزیره را ترك كنند. صبح روز بعد آن مرد، یك كشتی كه در قسمت او و در كناره جزیره لنگر انداخته بود پیدا كرد. مرد با همسرش سوار كشتی شد و تصمیم گرفت جزیره را با مرد دوم كه تنها ساكن آن جزیره دور افتاده بود ترك كند.با خودش فكر می كرد كه دیگری شایسته دریافت نعمتهای الهی نیست چرا كه هیچ كدام از درخواستهای او از طرف پروردگار پاسخ داده نشده بود.هنگامی كه كشتی آماده ترك جزیره بود مرد اول ندایی از آسمان شنید :"چرا همراه خود را در جزیره ترك می كنی؟"مرد اول پاسخ داد:” نعمتها تنها برای خودم است چون كه من تنها كسی بودم كه برای آنها دعا و طلب كردم ، دعا های او مستجاب نشد و سزاوار هیچ كدام نیست “آن صدا سرزنش كنان ادامه داد :
“تو اشتباه می كنی او تنها كسی بود كه من دعاهایش را مستجاب كردم وگرنه تو هیچكدام از نعمتهای مرا دریافت نمی كردی"مرد پرسید:” به من بگو كه او چه دعایی كرده كه من باید بدهكارش باشم؟ “"او دعا كرد كه همه دعاهای تو مستجاب شود .

 نظر دهید »

حکمت الهی

08 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

آسمان گاه بارانی گاه صاف
اى مفضّل! در اينكه به خاطر مصلحت عالم، آسمان گاه صاف و گاه بارانى است نيك انديشه كن. اگر يكى از اين دو در هوا ماندگار مى‌‏شد بى‏شك زيانبار بود. نمى‏‌بينى وقتى كه يكسره باران مى‌‏آيد، گياهان و سبزي ها مى‏‌گندند؟ جسم حيوانات سست و بى‌‏حاصل مى‏‌شود؟ هوا سرد می ماند؟ بيماري ها پيدا و پراكنده مى‌‏شوند؟ و راه ها و گذرگاه ها نا امن مى‏‌گردند؟
چنانچه اگر هوا يكسره صاف و آفتابى باشد، زمين، خشك و تفتيده مى‏‌گردد. گياهان خشك مى‏‌شوند و مى‌‏سوزند. آب چشمه‌‏ساران و جويبارها فرو مى‏رود و اين پيامدها سخت به زيان مردم است. همانگونه که انواع بيماري ها پديد مى‌‏آيند.
امّا اگر در عالم، يكى پس از ديگرى پديدار گردد و آسمان گاه بتابد و گاه ببارد، هوا معتدل می ماند، هر كدام زيان ديگرى را دفع مى‌‏كنند و همه چيز نيكو و استوار مى‏‌گردد.
اگر كسى سوال کند که: چرا خداوند چنان خلق نکرد كه در هيچ كدام زيان نباشد؟ پاسخ آنکه،

حکمت الهی بر آن تعلق گرفته که انسان در دنیا قدرى در رنج و درد افتد تا که سبب دوری او از گناه فراهم آید. آنگونه كه انسان بيمار براى باز يافتن سلامت و شفاى كامل به داروهاى تلخ و ناگوار نيازمند است. آن زمان که طغيان مى‌‏كند و مى‏شورد ، به درد و سختى نيازمند است تا در ورطه پليدى در نيفتد و در راه راست بماند.

 نظر دهید »

تلنگر...

08 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 

 

 

 

 خدا نکند برای تعجیل فرج امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» دعا کنیم، ولی کارهایمان برای تبعید فرج آن حضرت باشد

 نظر دهید »

حدیث روز

08 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

ادامه مباحث فرهنگ انتظار در برابر فرهنگ ابتذال

08 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 

 

 

 

قطع رحم از معضلات و آسیب های خانوادگی دوره ی آخرالزمان،

.قطع رحم و ناآشنایی با آشنایان و بی وفائی و کم توجهی و عدم ارتباط بین اقوام و خویشان می باشد. این معضل خانوادگی در حالی است که ارتباطات اجتماعی و روابط با غیر اقوام در برخی موارد جدی گرفته شده و در آن افراط می شود. رسول خدا (ص) در این زمینه می فرمایند: (إذا قَطَعُوا الأرحام و مَنُّوا بِالطَّعام….) (16) «هنگامی که پیوند خویشاوندی قطع شود و برای اطعام و میهمانی دادن بر یکدیگر منت گذارند…»

همسایه آزاری یکی از آفات خانواده ها در آخرالزمان،

عدم رعایت حقوق همسایگان و همسایه آزاری به طرق گوناگون می باشد. امام صادق (ع) فرمودند: (یُؤذِی الجارُ جارَهُ، لَیسَ لَهُ مانِعٌ.) (17) «همسایه به همسایه اش آزار و اذیت می کند و کسی جلوگیری نمی کند.» * (و رأیتَ الجارَ یُؤری جارَهُ خوفاً من لسانِهِ.) (18) « و همسایه را می بینی که همسایه اش را اذیت می کند و همسایه از زبان او وحشت دارد.» ک

ثرت طلاق از دیگر آفات و آسیب های خانوادگی آخرالزمان،

سست شدن نهاد خانواده و فروپاشی روابط خانوادگی و گسستگی و سپس گسیختگی خانواده هاست و اخبار آخر الزمان از شیوع طلاق در آن دوره خبر می دهد. رسول خدا (ص) می فرمایند: * (إذا کَثُرَ الطَّلاقُ و لا یُقامُ حَدٌّ.) (19) «هنگامی که طلاق بسیار باشد و حدود الهی اقامه نشود.» .

لذت گرائی افراطی و غیر مشروع

امام صادق (ع) می فرمایند: (یکونُ هَمُّ النَّاسِ بُطُونُهُم و فروجُهُم، فَلا یُبالُونَ بِما أکَلُوا و لا بِما نَکَحُوا.) (20) «هم و غم مردم (در آخرالزمان) همه همت مردم به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه می شود، دیگر اهمیت نمی دهند که آنچه می خورند حلال است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟!» .

حرام خوری

یکی از وظایف والدین، هدیه رزق حلال و پاک به فرزندان و کسب تقوای اقتصادی است، به طوری که بایستی پرورش و تربیت فرزندان توأم با تقوی اقتصادی باشد، چرا که رزق ناپاک و آلوده، تأثیرات تخریبی عمیقی بر روح و روان و معنویت گرائی افراد خواهد داشت. قرآن کریم در این زمینه می فرمایند: (یا أیُّها الرُّسل کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَاعمَلُوا صالِحاً…) (21) «ای پیامبران، از غذاهای پاکیزه بخورید و کار شایسته انجام دهید….» در دوره آخرالزمان بحران معنوی به عرصه اقتصاد خانواده کشیده می شود و خانواده ها تقوای اقتصادی را از دست داده و خود را به انواع آلودگی های اقتصادی دچار می سازند، آلودگیهایی همچون ربا، کم فروشی، رشوه خواری، گران فروشی و… که اهل البیت (ع) به گوشه هایی از این انحرافات اشاره کرده اند. قال الصادق (ع): * (… وَ رَأیتَ الرَّجُل إذا مَرَّ به یومٌ و لَم یکسِب فیه الذَّنبَ العظیم مِن فُجورٍ أو بَخس مکیالٍ أو میزانٍ أو غَشیانِ حَرامٍ أو شُربٍ مُسکرٍ، کئیباً حزیناً، یحسِبُ أنَّ ذلک الیوم علیه ضَیعَهٌ مِن عُمرهِ.) (22) «هنگامی که ببینی که اگر مردی یک روز گناه بزرگی انجام نداده باشد از قبیل: فحشاء، کم فروشی، کلاهبرداری و شرب خمر، بسیار غمگین و اندوهگین می شود که گوئی آن روز عمرش تباه شده است.» * (و رأیتَ الرَّجلَ معیشتُهُ مِن بَخس المِکیال والمیزان) (23) « و می بینی که زندگی مرد از کم فروشی و تقلب تأمین می شود.» قال رسول الله (ص): * (إذا شارکَتِ النِّساءُ ازواجهنَّ فی التِّجاره حِرصاً عَلَی الدُّنیا.) (24) «هنگامی که زن ها برای طمع دنیا در داد و ستد همسرانشان شرکت کنند.» * (و عِندها یَظهَرُ الرِّبا و یَتَعامَلونَ بِالرُّشی و یُوضَعُ الدّینُ و تُرفَع الدُّنیا.) (25) « در آن زمان وبا شایع می شود. کارها با رشوه انجام می یابد، مقام و ارزش دین تنزّل می نماید و دنیا در نظر آنها ارزش پیدا می کند.» * (لَیَأتینَّ عَلَی النّاسِ زمانٌ، لا یبقی أحَدٌ إلاّ أکَلَ الرِّبا فَإن لَم یَأکُلهُ أضابَهُ غبارُهُ.) (26) «برای مردم زمانی پیش می آید که أحدی یافت نمی شود جز اینکه به ربا آلوده گردد، اگر مستقیماً هم ربا نخورد، گرد ربا به او می رسد.»

پی‌نوشت‌ها: 1. از آنجا که «حیا» به معنای التزام به قانون عقل و عرف است، « بی حیایی» به معنای شکستن قوانین عقل و عرف است. 2. روزگار رهایی، حدیث 1095. 3. حجاب، ص 62. 4. روزگار رهایی، حدیث 1087. 5. همان، حدیث 1090. 6. همان، حدیث 1106. 7. مجموعه آثار شهید مطهری (ره)، ج 19، ص 416. 8. روزگار رهایی، حدیث 1069. 9. روزگار رهایی، حدیث 1068. 10. جاثیه / 23. 11. روزگار رهایی، حدیث 1109. 12. روزگار رهایی، حدیث 991. 13. همان، حدیث 994. 14. همان، حدیث 997. 15. جامع الأخبار، ص 106. 16. روزگار رهایی، حدیث 996. 17. همان، حدیث 1042. 18. همان، حدیث 1043. 19. روزگار رهایی، حدیث 1013. 20. همان، حدیث 1058. 21. مؤمنون / 51. 22. روزگار رهایی، حدیث 1093. 23. همان، حدیث 1094. 24. همان، حدیث 1097. 25. روزگار رهایی، حدیث 969. 26. همان، حدیث 970. منبع: نیلی پور، مهدی؛ (1388)، خانواده مهدوی، اصفهان: مرغ سلیمان، چاپ سوم

 نظر دهید »

زوز زیارتی امام رضا

07 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

روز زیارتی امام رضا(ع) فرداست و دحوالارض دوشنبه 

زمان دریافت خبر : جمعه 05 شهریور 1395 ساعت 14:46 آیت الله علم الهدی در خطبه های نماز ظهر جمعه امروز مشهد گفت: برحسب آنچه در تقویم ها آمده، امروز، بیست و سوم ذی قعده روز زیارتی مخصوص امام هشتم (علیه الاسلام) است، اما در استهلالی که در سراسر کشور صورت گرفت، اول ماه برای مقام معظم رهبری و مراجع عالی قدر ثابت نشد و چون اول ماه ثابت نشده ، بنابراین روز زیارتی، فرداست و فردا به حساب واقعیت ماه، روز بیست و سوم ذی قعده است. به گزارش تابناک رضوی، آیت الله سید احمد علم الهدی در خطبه های نماز جمعه امروز مشهد در حرم مطهر رضوی اظهار کرد: ما دوتا زیارتی داریم، یک زیارتی روز بیست و سوم و یک زیارتی هم روز بیست و پنجم که روز دحو الارض است که آن روز هم روز زیارتی امام هشتم است. خطیب جمعه مشهد ادامه داد : از اعمال آن روز، زیارت امام رضا(ع) هست و درباره علت این که این دو روز زیارتی معرفی شده، علل مختلفی را بیان کرده اند اما بیست و سوم که فرداست، البته امروز هم اگر شما زیارت کنید رجائا بسیار به جاست اما بیست و سوم برحسب بعضی روایات، سالروز شهادت امام هشتم (علیه الاسلام) است چون روایت داریم که روز شهادت است، از این نظر روز زیارتی گفته اند. دحوالارض، روز حرکت امام رضا از مدینه به توس است آیت الله علم الهدی با بیان این که روز بیست و پنجم ذی قعده، روز دحوالارض نامیده می شود، عنوان کرد: روز بیست و پنجم که روز زیارتی خوانده اند، نقل هایی است که روز حرکت امام رضا از مدینه به طرف خراسان و روز دحوالارض است. نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی افزود: همه روز شنبه و هم روز دوشنبه را مقید باشند برای زیارت امام هشتم (علیه الاسلام) مشرف شوند به خصوص روز دحوالارض که معین شده به عنوان روز زیارتی که مصادف شده با روز حرکت، چون روز حرکت امام رضا (علیه الاسلام)، شاید مصیبت بارترین روزهای دوران شهادت امام هشتم است.

 نظر دهید »

روز بیاد ماندنی

07 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم


روز دحوالارض ـ روز گسترش زمین ـ روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژه ای دارد؛ از جمله:

۱. روزه داشتن که ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.

۲. احیا و شب زنده داری شب دحوالارض که برابر با یک سال عبادت است.

۳. ذکر و دعا.

۴. انجام غسل به نیت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن.


روز دحوالارض ـ روز گسترش زمین ـ روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژه ای دارد؛ از جمله:

۱. روزه داشتن که ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.

۲. احیا و شب زنده داری شب دحوالارض که برابر با یک سال عبادت است.

۳. ذکر و دعا.

۴. انجام غسل به نیت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن.


روز دحوالارض ـ روز گسترش زمین ـ روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژه ای دارد؛ از جمله:

۱. روزه داشتن که ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.

۲. احیا و شب زنده داری شب دحوالارض که برابر با یک سال عبادت است.

۳. ذکر و دعا.

۴. انجام غسل به نیت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن.

 نظر دهید »

کور شود اگر از تو کسی کم بخواهد

06 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

روزی مردی مستجاب الدعوه پای کوهی نشسته بود، به کوه نظری انداخت و گفت: خدایا این کوه را برایم تبدیل به طلا کن. در یک چشم بر هم زدن کوه تبدیل به طلا شد. مرد از دیدن این همه طلا به وجد آمد و دعا کرد: خدایا کور بشود هر کسی که از تو کم بخواهد.
در همان لحظه هر دو چشم مرد کور شد.

 نظر دهید »

دستش را تو بشور

06 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

روایتی درس‏ آموز

سیره گران‏قدر زندگانی اهل‏بیت علیهم ‏السلام از نکته‏ های درس ‏آموز در بزرگداشت مقام پدر سرشار است. در روایتی آمده است: مردی با پسرش میهمان حضرت علی علیه‏ السلام شد. آن حضرت با اکرام و احترام آنان را در صدر مجلس نشاند. پس از صرف غذا، حضرت خواست به رسم آن زمان، دست میهمان را بشوید. او خود را عقب کشید و گفت: چگونه ممکن است من دست‏هایم را بگیرم و شما آنها را بشویید. حضرت علی علیه‏السلام با فروتنی و اصرار خواست تا به شرافت خدمت کردن به برادر مؤمن برسد. آن حضرت، دست پدر را شست، ولی برای شستن دست فرزند میهمان، محمد حَنَفیّه، فرزندش را طلبید و فرمود: «دست پسر را تو بشوی. اگر پدر این پسر اینجا نبود و تنها این پسر میهمان ما بود، خودم دستش را می‏ شستم، ولی خداوند دوست دارد آنجا که پدر و پسری هر دو حاضرند، بین آنها در احترام گذاشتن فرق گذاشته شود».

 نظر دهید »

حدیث هفته

06 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

سخنان مقام معظم رهبر انقلاب اسلامی

06 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

مسئله «فرهنگ» پنجمین سرفصلی بود که رهبر انقلاب اسلامی به عنوان یک اولویت بسیار مهم کشور بر آن تأکید کردند و افزودند: فرهنگ شامل ادبیات، هنر، سبک زندگی، رفتار و اخلاق اجتماعی است و دستگاههای فرهنگی در تمام این بخشها مسئولیت و وظیفه دارند.
ایشان افزودند: بنده طرفدار جزم‌اندیشی، فشار و اختناق در عرصه فرهنگ نیستم بلکه به آزاداندیشی اعتقاد راسخ دارم اما آزاداندیشی به معنای ولنگاری و اجازه دادن به دشمن برای لطمه زدن نیست.
حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به انجام اغلب کارهای خوب و مفید کشور به‌دست جوانان مؤمن و انقلابی این سؤال را مطرح کردند که چرا باید تئاتر یا فیلمی تولید شود که تیشه به ریشه ایمان این جوان بزند؟
رهبر انقلاب اسلامی، عملکرد دستگاههای فرهنگی را در هر دو سطح «آفندی» و «پدافندی» ضعیف ارزیابی کردند و با تأکید بر اهمیت پرداختن به عرصه‌های متنوع فرهنگی و همچنین در نظر گرفتن انگیزه‌ها و سوابق شخصیتهای فرهنگی، افزودند: آیا نباید مسئولان فرهنگی، آن کسی را که عمرش را در خدمت به دین و انقلاب اسلامی گذرانده به فردی که در تمام عمر خود قدمی در راه دین و انقلاب برنداشته و حتی گاهی ضربه نیز زده است، ترجیح بدهند؟
حضرت آیت الله خامنه‌ای در جمع‌بندی این سرفصل تأکید کردند: در فرهنگ باید روحیه آزاداندیشی همراه با برنامه‌ریزی عادلانه وجود داشته باشد و با هدایت و کمک به رویشهای خوب جلوی ضربات فرهنگی گرفته شود.
ششمین سرفصل از اولویتهای کشور و نقشه راه دولت، موضوع اهمیت برنامه ششم توسعه و لزوم تسریع در نهایی کردن آن بود.

 نظر دهید »

مفهوم خدا در ذهن کودکان بخش دوم

04 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

رفتار ما دربرابر پرسش های خداشناسی کودک:

 لازم است به این پرسش ها جوابی صحیح و در عین حال ساده و روشن داده شود. ما می توانیم با بیانی ساده و کمک گرفتن از نعمت های خداوند که در اختیار همه بندگانش قرار داده است، به بهترین وجه و ساده ترین شکل خدا و برخی از صفات او را با برهان نظم به کودک اثبات کنیم. این برهان ساده ترین و عمومی ترین برهان برای اثبات خدا است. و در قرآن کریم و روایات نیز بسیار به این برهان اهمیت داده شده است. این برهان از مفاهیم و قواعد پیچیده فلسفی خالی است، از این رو همه می توانند از این برهان استفاده کنند. ب. کمک گرفتن از طبیعت: به خلقت آفریده های خدا اشاره کنیم و او را با عجایب آنها آشنا سازیم. قدرت خداوند را در آفرینش مخلوقاتش در آسمان و زمین و دریاها به فرزندان خود نشان دهیم. در قرآن آیات بسیاری وجود دارد که ما را به تدبر در طبیعت دعوت می کند؛ مثلاً در قرآن می خوانیم: «و خدا به زنبور عسل وحی کرد که از کوهها و درختان و سقف های رفیع منزل گیرید و سپس از میوه های شیرین تغذیه کنید و راه پروردگارتان را به اطاعت بپویید، آن گاه از درون آنها شربت شیرینی به رنگهای مختلف بیرون آید که در آن شفاء مردمان است». (68 و 69 نحل) همچنین ما را به دقت در خلقت شتر و آسمان و کوهها و زمین و…دعوت می کند و می فرماید: «آیا آنان به شتر نمى‏نگرند که چگونه آفریده شده است؟ و به آسمان نگاه نمى‏کنند که چگونه برافراشته شده؟! و به کوه‏ها که چگونه در جاى خود نصب گردیده! و به زمین که چگونه گسترده و هموار گشته است»؟!(( غاشیه،20-17”‌³ فَلَا ینظُرُونَ إِلىَ الْابِلِ کَیفَ خُلِقَتْ* وَ إِلىَ السَّمَاءِ کَیفَ رُفِعَتْ* وَ إِلىَ الجِْبَالِ کَیفَ نُصِبَتْ* وَ إِلىَ الْأَرْضِ کَیفَ سُطِحَتْ)) اگر عجایب و شگفتی های این مخلوقات خداوند را با زبانی ساده و کو دکانه بیان کنیم او را تا حد زیادی با خدا آشنا ساخته ایم. ج. پاسخ بسیاری از سؤالات کودک را می توانیم از قرآن بیابیم برای مثال اگر کودک پرسید خدا کیست می توانیم این آیه را بر وی بخوانیم: «خدا کسی است که آسمان ها و زمین را آفرید و آبی از آسمان فرو فرستاد و به وسیله آن میوه هایی را برای روزی شما از زمین بیرون آورد»(32 ابراهیم) به او بگوییم «او مهربان ترین مهربانان است». و مهربانی خدا را برای او به صورت ملموس تبیین کنیم.د. برای او بیان کنیم که ما بسیاری از چیزها را نمی بینیم، ولی وجود دارند؛ مثل هوا و عقل، ولی نمی توان وجود آنها را انکار کرد. خدای متعال هم قطعا وجود دارد، اما دیده نمی شود: «چشم ها نمی توانند او را ببینند». . بیان داستان های دینی مناسب: کودکان به قصه و داستان بسیار علاقه دارند به ساده سازی حکایات و داستان های قرآنی و دینی پیام های دینی را می توانیم غیر مستقیم و راحت منتقل کنیم. مثل داستان حضرت ابراهیم و بحث ها ی او با مشرکان و بت پرستان و استدلال های زیبای آن حضرت برای اثبات خدا و یگانگی او. و. استفاده از تجارب خود کودکان: برای تعیین مفهوم دین و نیاز ما به آن می توانیم از تجارب کودکان استفاده کنیم. برای مثال با نشان دادن برنامه هفتگی پرسش هایی را مطرح کنیم تا به تدریج کودک را به مقصود خود نزدیک سازیم و بعد نتیجه گیری کنیم برنامه ای که از طرف خدا و به وسیله پیامبران برای ما آورده شده است، دین نام دارد

 نظر دهید »

در محضر امام صادق(ع)

04 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

توبه ای که پذیرفته نشد

04 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

روزی امام علی علیه‌السلام با امام حسین علیه‌السلام به طواف خانه‌ی خدا رفته بودند صدای ناله‌ای را شنیدند که فردی در درگاه خدا از گناهان گذشته‌ی خود در حال توبه کردن بود. علی علیه‌السلام جوانی زیبا و خوش اندام با لباسهای گرانبها را مشاهده کرد. از او پرسید ناله و سوز و گدازت برای چیست؟

گفت: نافرمانی و نفرین پدرم اساس زندگیم را از هم گسست و سلامتی را از من ربود. مرد گفت: پدر پیرم خیلی مهربان بود ولی من به کارهای زشت و بیهوده می‌گذشت و هر چه او مرا نصیحت می‌نمود نمی‌پذیرفتم و گاهی او را آزار و اذیت می‌کردم و دشنام می‌دادم. روزی من به سراغ صندوق رفتم تا پولی که پدرم دارد بردارم، او جلوگیری کرد، من دستش را فشردم و او را بر زمین انداختم، خواست از جا برخیزد ولی از شدت کوفتگی و درد یا رای حرکت نداشت. او گفت: من به خانه‌ی خدا می‌روم و تو را نفرین می‌کنم. پدرم چند روز روزه گرفت و نمازها خواند پس از آن به خانه‌ی خدا سفر کرد، من مشاهده کردم پدرم پرده‌ی کعبه را گرفته است و با آهی سوزان مرا نفرین کرد. به خدا قسم هنوز نفرینش تمام نشده بود که بیچاره شدم و تندرستی از من سلب شد. در این موقع پیراهن خود را بالا زد دیدم یک طرف بدنش خشک شده و حسی و حرکتی ندارد. بعد از این پیشامد پشیمان شدم و نزد او رفته و عذرخواهی کردم. اما او نپذیرفت. سه سال از او پوزش می‌طلبیدم اما او رد می‌کرد. سال سوم ایام حج که فرا رسید. گفتم پدر جان برو همانجایی که مرا نفرین کردی دعا کن. شاید خدا بر برکت دعای تو سلامتی را بر من بازگرداند. قبول کرد وقتی بر وادی اراک رسیدیم شب تاریکی بود ناگاه مرغی از کنار جاده پرواز کرد و بر اثر بال و تیرزدن او شتر پدرم رمید. و او بر زمین افتاد پدرم میان دو سنگ قرار گرفت و فوت کرد او را همانجا دفن کردم و من هنوز گرفتار نفرین اویم.

امیرالمؤمنین دعایی از پیامبر به من تعلیم داد که بیچارگی، اندوه، در دو مرض فقر و تنگدستی از او برطرف می‌گردد و گناهانش آمرزیده می‌شود. این دعا همان دعای مشمول معروف است که محدت قمی در مفاتیح الجنان آورده است. در آیات و روایات ما سفارش زیادی به رای احترام به پدر و مادر شده، به خصوص مادر شده است .

در قرآن آمده است: و اگر پدر و مادر یا یکی از آنها پیر و سالخورده شدند از رحمت نگاهداری و حمایتشان شانه خالی نکنند و کلمه‌ی (اًف) که کوچکترین کلمه‌ی تلخ و ملال‌آور است به آنان نگویند و آزارشان نمایند. مراقب باشند که همواره بر آنان مؤدب سخن بگویند و گفتارشان آمیخته بر تکرم و احترام باشد.

 نظر دهید »

زندگی

03 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

خوب است آدمی جوری زندگی کند که آمدنش چیزی به این دنیا اضافه کند
و رفتنش چیزی از آن کم…
حضور آدمی باید وزنی در این دنیا داشته باشد
باید که جای پایش در این دنیا بماند،
آدم خوب است که آدم بماند و آدم تر از دنیا برود …
نیامده ایم تا جمع کنیم
آمده ایم تا عشق را ؛
ایمان را ؛
دوستی را ؛
با دیگران قسمت کنیم و غنی برویم …
آمده ایم تا جای خالی ای را پر کنیم
که فقط و فقط با وجود ما پر میشود و بس !
آمده یم تا بازیگر خوب صحنه ی زندگی خود باشیم …
پس بهترین بازی خود را به نمایش بگذاریم

 نظر دهید »

باهم بخندیم به هم نخندیم

03 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

کاسه چوبی که ... احترام به والدین

03 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

پیرمردی ضعیف و رنجور تصمیم گرفت با پسر و عروس و نوه ی چهارساله اش زندگی کند.دستان پیرمرد میلرزید،چشمانش تار شده بودو گام هایش مردد و لرزان بود. اعضای خانواده هر شب برای خوردن شام دور هم جمع میشدند،اما دستان لرزان پدربزرگ و ضعف چشمانش خوردن غذا را تقریبا برایش مشکل می ساخت. نخود فرنگی ها از توی قاشقش قل می خوردند و روی زمین می ریختند، یا وقتی لیوان را می گرفت غالبا شیر از داخل آن به روی رومیزی می ریخت.پسر و عروسش از آن همه ریخت و پاش کلافه شدند. پسر گفت: ” باید فکری برای پدربزرگ کرد.به قدر کافی ریختن شیر و غذا خوردن پر سر و صدا و ریختن غذا بر روی زمین را تحمل کرده ام.‌” پس زن و شوهر برای پیرمرد، در گوشه ای از اتاق میز کوچکی قرار دادند.در آنجا پیرمرد به تنهایی غذایش را میخورد،در حالی که سایر اعضای خانواده سر میز از غذایشان لذت میبردند و از آنجا که پیرمرد یکی دو ظرف راشکسته بود حالا در کاسه ای چوبی به او غذا میدادند. گهگاه آنها چشمشان به پیرمرد می افتاد و آن وقت متوجه می شدند هم چنان که در تنهایی غذایش را می خورد چشمانش پر از اشک است.اما تنها چیزی که این پسر و عروس به زبان می آوردند تذکرهای تند و گزنده ای بود که موقع افتادن چنگال یا ریختن غذا به او میدادند. اما کودک چهارساله اشان در سکوت شاهد تمام آن رفتارها بود.یک شب قبل از شام مرد جوان پسرش را سرگرم بازی با تکه های چوبی دید که روی زمین ریخته بود.با مهربانی از او پرسید: ” پسرم ، داری چی میسازی ؟‌” پسرک هم با ملایمت جواب داد : ” یک کاسه چوبی کوچک ، تا وقتی بزرگ شدم با اون به تو و مامان غذا بدهم .” وبعد لبخندی زد و به کارش ادامه داد. این سخن کودک آن چنان پدر و مادرش را تکان داد که زبانشان بند آمد و سپس اشک از چشمانشان جاری شد. آن شب مرد جوان دست پدر را گرفت و با مهربانی او را به سمت میز شام برد.

 نظر دهید »

چرا از غنیمت های جنگی چیزی بر نمی داری؟

03 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

زمانی کزروس به کوروش بزرگ گفت چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی. کوروش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟ … گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت. … کوروش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کوروش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کوروش را به گوششان رسانید. … … مردم هرچه در توان داشتند برای کوروش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود. کوروش رو به کزروس کرد و گفت : ثروت من اینجاست. اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم، همیشه باید نگران آنها بودم.

 نظر دهید »

بخش روانشناسی

03 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

ما ازدواج کردیم ولی تشریف نیاورید...

02 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 1 نظر

ادامه مباحث فرهنگ انتظار در برابر فرهنگ ابتذال

02 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

2. زن پرستی و شهوت پرستی
به تعبیر روایات یکی از آفات و ناهنجاری های خانوادگی در آخرالزمان، زن سالاری تا سرحد قبله قرار دادن زن می باشد.
قال رسول الله (ص):
* (یکونُ الرَّجُل هَمُّهُ بَطنُهُ و قِبلَتُهُ زوجَتُهُ و دینُه دراهِمُهُ!) (8)
[(در آخرالزمان) تمام همت یک مرد شکم او خواهد بود و قبله اش همسر او و دینش، درهم و دینار او.]
* (یُطیعُ الرَّجل زوجَتهُ و یَعصِی والِدَیه فیِ هَلاکِ أخیه و یَجفُو جارَهُ و یَقطَعُ رَحِمهُ و تَرتَفِعُ أصواتُ الفُجّار!) (9)
«مرد از همسرش اطاعت می کند ولی پدر و مادرش را نافرمانی می کند و برای به هلاکت رسانیدن برادرش تلاش می کند، به همسایه اش ستم روا می دارد و پیوند خویشاوندی را قطع می کند و صدای فاجران بلند می شود.»
تعبیر به قبله قرار دادن زنان، چندین معنا می تواند داشته باشد:
1. پرستش و آلهه قرار دادن زن، همانگونه که قرآن درباره ی هواپرستی می فرماید: (أفرأیتَ من اتَّخذَ إلهَهُ هواهُ…) (10)
«آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده.»
2. کانون توجه قرار دادن زن در همه زندگی به طور مطلق همانند رو به سوی قبله ایستادن در نماز و از همه به غیر از زن، سلب توجه و علاقه نمودن
3. تواضع و ذلت افراطی در برابر زن همانند فردی که در حال نماز رو به سوی قبله در برابر خداوند رکوع و سجود می کند.
قال رسول الله (ص):
* (إذا رأیت المرأهَ تَقهُرُ زَوجَها و تَعمَلُ مالایَشتَهی و تُنفِقُ عَلیه مِن کَسبِها فَیَرضی بِالدَّنیءِ مِنَ الطَّعام و الشَّرابِ!) (11)
«آخرالزمان هنگامی است که زن را ببینی با خشونت با همسرش رفتار می کند. آنچه را که او نمی خواهد انجام می دهد و از درآمد شخصی خود به شوهرش انفاق می کند و شوهرش برای چیزی اندک از متاع دنیا خشنود می شود و ناملایمات همسرش را تحمّل می کند.»

3. عدم احسان در رسیدگی به والدین
یکی از مشکلات خانوادگی در آخرالزمان ایجاد گسست و گسیختگی بین اعضاء خانواده و بی توجهی فرزندان نسبت به والدین می باشد.
قال رسول الله(ص):
* (….و رأیتَ العُقُوقَ قَد ظَهَرَ و استُخِفَّ بِالوالدین.) (12)
« و می بینی که عاقّ والدین شدن رواج یافته، پدر و مادر سبک شمرده می شوند.»
* (یَفتَری الوَلَدُ عَلی أبیه و یَدعُو عَلی والِدَیه و یفرَحُ بِمَوتِهِما.) (13)
«فرزند به پدرش تهمت می زند، پدر و مادرش را نفرین می کند و از مرگ آنها مسرور می شود.»

4. عدم توجه به معنویت و تربیت دینی فرزندان
یکی از ناهنجارهای دوره آخرالزمان، کم توجهی والدین به امور معنوی و دینی فرزندان و مانع تراشی آنان برای آشنایی علمی و گرایش های دینی می باشد. رسول خدا (ص) می فرمایند:
(یکونُ هلاکُ الرَّجُل عَلی یَدَی أبَوَیه فَإن لَم یَکُن لَهُ أبوانِ فَعَلی یَدَی زوجَتِهِ و وَلَدهِ فإن لم یکن له زوجَهٌ و وَلَدٌ فعلی یَدَی قَرابَتِهِ و جِیرانِهِ.) (14)
«هلاکت انسان به دست پدر و مادرش تحقق می یابد، اگر پدر و مادر نداشته باشد به دست همسر و فرزندانش و اگر همسر و فرزندی نداشته باشد، به دست خویشان و همسایگانش.»
روایت شده که روزی رسول خدا (ص) به برخی از کودکان نظری کرد و فرمود:
(ویلٌ لأولاد آخرالزّمان مِن آبائِهم ! فقیل: یا رسول الله! من آبائِهم المشرکین؟ فقال: لا مِن آبائِهم المؤمنین، لا یُعَلِّمُونَهُم شَیئاً مِنَ الفرائضِ و إذا تَعَلِّموا أولادَهم مَنَعُوهُم و رَضُوا عنهم بِعرَضٍ یَسیر مِن الدُّنیا فَأنَا مِنهم بَریءٌ وهم مِنّی براءٌ.) (15)
«وای بر فرزندان آخرالزمان از روش پدرانشان! عرض شد: یا رسول الله ! از پدران مشرک آنها؟ فرمود: نه، از پدران مسلمانشان که چیزی از فرائض دینی را به آنها یاد نمی دهند و اگر فرزندان خود از پی فراگیری بروند منعشان می کنند. و تنها از این خشنودند که آنها درآمد مالی داشته باشند هر چند ناچیز باشد. سپس فرمود: من از این پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.»

 نظر دهید »

در محضر رسول خدا(ص)

02 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

مفهوم خدا در کودکان 7تا11 سال بخش دوم

02 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

زماني كه كودك به مدرسه مي‌رود و يا به قول پياژه، وارد دوره عمليات عيني مي‌شود كه حدود 7 تا 11 سالگي است، رفته‌رفته توان غلبه بر محدوديت‌هاي فكري دوره قبل را پيدا مي‌كند. مثلاً مي تواند از چند بُعد به پديده‌ها بنگرد و هم‌چنين از حالت خودمحوري‌اش كاسته مي‌شود.
وي سعي مي‌كند از طريق توجيهات فيزيكي، پديده‌ها را توضيح دهد. بنابراين، كودكان دبستاني مي‌كوشند خدا را به عنوان يك انسان فرض كنند، يك انسان خارق‌العاده و اعجاب برانگيز. توجيه‌هاي آنها گاهي مادي و خام و گاه فوق مادي است. مثلاً گاهي خدا را مريي و قابل رؤيت و به شكل آتش و نور و گاه نامريي مي‌پندارند و اين مسئله نشان مي‌دهد كه كودك ميان مرحله تفكر شهودي و عيني معلق است. به اعتقاد گلدمن، اين انديشه تا نه سالگي ادامه دارد، ولي از نه تا سيزده سالگي، ديدگاه كودك درباره خدا از حالت يك انسان فوق‌العاده به موجودي فوق طبيعي تغيير مي‌يابد. گلدمن اين مرحله را به طور كلي، تفكر مذهبي ـ عيني مي‌خواند.
با رسيدن فرزندتان به سن ورود به مدرسه، متوجه مي‌شويد وارد مرحله جديدي از زندگي خود شده است. او با كودكان هم‌سن و سال خود ديدار دارد و دوستان جديدي مي‌يابد. در اين دوره، آموزگاران ديگري نيز وارد زندگي او و همانند والدين، به الگوي آموزشي وي بدل مي‌شوند و مي‌فهميد ديگر تنها معلم و الگوي او نيستيد. به مرور كه دنياي كودك بزرگ‌تر مي‌شود، ايمان او نيز توسعه مي‌يابد. زندگي معنوي او كه تاكنون درباره خودش بوده، اكنون دنياي بزرگ‌تري را در بر مي‌گيرد. او بهتر از گذشته مي‌تواند به جايگاهي پي ببرد كه به عنوان يك فرد در خانواده، مدرسه و جمع دوستان خود دارد.
قدرت بيان او به مهارت‌هاي جديد وي در زمينه خواندن و نوشتن اضافه مي‌شود. اين توانايي‌ها به او كمك مي‌كند تا بتواند تجارب و درك خود را براي ديگران توضيح دهد. بين پنج تا ده سالگي، كودكان مي‌آموزند كه به تدريج منطقي‌تر فكركنند و انسجام فكري آنها افزايش مي‌يابد. در اين دوره، ابتدا كودك باورهاي ساده را مي‌آموزد، آن‌گاه بينش وسيع‌تري مي‌يابد.
در پي توسعه ايمان در كودك، ويژگي‌هاي شخصيتي زير شكل مي‌گيرد و آشكار مي‌شود:
كودكان در اين دوره، قادر به درك و پذيرش داستان‌ها و باورهاي مذهبي هستند.
به دست آوردن قوه درك و فهم داستان‌ها، مرحله مهمي در رشد كودكان به شمار مي‌آيد. كودك در اين سن مي‌تواند باورهايش را با ساختن نمادهاي خوبي و بدي بيان كند؛ نمادهايي كه از داستان‌ها آموخته است. او قادر به درك حقايق ساده مذهبي است و مي‌تواند در مراسم مذهبي شركت و حتي تا حدودي معني اين مراسم را درك كند. در اين دوره كودكان قادرند درباره خود و ديگران صحبت كنند. نوشتن انشا و داستان، سبب مي‌شود كودك قدرت ابراز عقيده خود را پرورش و توانايي درك معنويات را در خود افزايش دهد. مناسب‌ترين داستان‌ها براي اين منظور، داستان‌هاي ساده و داراي پيام روشن است، زيرا كودكان ظاهر داستان‌ها را درك مي‌كنند و به خوبي معاني عميق آنها را نمي‌فهمند.
كودكان اين گروه سني را در مراسم مذهبي انفرادي و جمعي شركت دهيد. منظور و هدف اعمال مذهبي را به طور منطقي براي آنها توضيح دهيد. كودكان در اين دوره، تا حدودي توانايي درك آنها را دارند. هم‌چنين راه و روش درست انجام تكاليف مذهبي را به آنها آموزش بدهيد. آموزش مباني اعتقادي مذهبتان را مي‌توانيد در اين دوره آغاز كنيد. معمولاً كتاب‌هاي آموزشي مناسب با سن بچه‌ها در بازار يافت مي‌شود.

كودكاني كه در اين سن قرار دارند، بهتر از گذشته مي‌توانند به ديدگاه ديگران پي ببرند.
اين توانايي سبب مي‌شود اين سن جزو بهترين دوره‌ها براي آموزش احترام گذاشتن به ديگران و احساس همدردي با افراد دردمند و رنجور باشد. اين توانايي بيشتر به صورت عشق و علاقه به عدالت و انصاف در كودكان ظاهر مي‌شود. وقتي با آنها منصفانه، صادقانه و عادلانه رفتار كنيد، بسيار شادمان مي‌شوند. عدالت در ذهن آنها بخشي از جهان طبيعت است و مثل يك درخت يا اتومبيل يا باران، عينيت و واقعيت دارد. آنها تصور مي‌كنند بي‌عدالتي و بي‌انصافي، به معناي زير پا گذاشتن قانون جهان است. عدالت‌خواهي ممكن است سبب سرسختي و ايجاد حس حق به جانب بودن در كودكان شود، ولي اين احساس هنگامي كه با آموزش «رعايت حقوق ديگران» آميخته شود، به اساسي براي رشد اخلاقي كودكان در آينده بدل مي‌شود. اين كودكان، خدا را موجود عادلي مي‌دانند كه اگر كاري را براي رضاي او انجام دهند، خدا نيز جبران خواهد كرد.1
منبع

برگرفته از بخشی از مقاله منصور چاوشی
منتظر ادامه مباحث باشید

 نظر دهید »

هفته دولت وروز کارمند مبارک

02 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

احترام به والدین

02 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

داستانی جالب و خواندنی و تکان دهنده در مورد پدر مرد جوانی ، از دانشکده فارغ التحصیل شد . ماهها بود که ماشین اسپرت زیبایی ، پشت شیشه های یک نمایشگاه به سختی توجهش را جلب کرده بود و از ته دل آرزو می کرد که روزی صاحب آن ماشین شود . مرد جوان ، از پدرش خواسته بود که برای هدیه فارغ التحصیلی ، آن ماشین را برایش بخرد . او می دانست که پدر توانایی خرید آن را دارد . بالاخره روز فارغ التحصیلی فرا رسید و پدرش او را به اتاق مطالعه خصوصی اش فرا خواند و به او گفت : من از داشتن پسر خوبی مثل تو بی نهایت مغرور و شاد هستم و تو را بیش از هر کس دیگری در دنیا دوست دارم . سپس یک جعبه به دست او داد . پسر ، کنجکاو ولی ناامید ، جعبه را گشود و در آن یک کتاب زیبا ، که روی آن نام او طلاکوب شده بود ، یافت . با عصبانیت فریادی بر سر پدر کشید و گفت : با تمام مال و دارایی که داری ، یک انجیل به من می دهی ؟ کتاب را روی میز گذاشت و پدر را ترک کرد . سالها گذشت و مرد جوان در کار و تجارت موفق شد . خانه زیبایی داشت و خانواده ای فوق العاده . یک روز به این فکر افتاد که پدرش ، حتماً خیلی پیر شده و باید سری به او بزند . از روز فارغ التحصیلی دیگر او را ندیده بود . اما قبل از اینکه اقدامی بکند ، تلگرامی به دستش رسید که خبر فوت پدر در آن بود و حاکی از این بود که پدر ، تمام اموال خود را به او بخشیده است . بنابراین لازم بود فوراً خود را به خانه برساند و به امور رسیدگی نماید . هنگامی که به خانه پدر رسید ، در قلبش احساس غم و پشیمانی کرد . اوراق و کاغذ های مهم پدر را گشت و آنها را بررسی نمود و در آنجا ، همان کتاب قدیمی را باز یافت . در حالیکه اشک می ریخت کتاب را باز کرد و صفحات آن را ورق زد و کلید یک ماشین را پشت جلد آن پیدا کرد . در کنار آن ، یک برچسب با نام همان نمایشگاه که ماشین مورد نظر او را داشت ، وجود داشت . روی برچسب تاریخ روز فارغ التحصیلی اش بود و روی آن نوشته شده بود : تمام مبلغ پرداخت شده است .

بیاید قدر پدران و مادران را تاوقتی هستن  را بدانیم…

 نظر دهید »

مفهوم خدا در ذهن کودکان بخش اول

01 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

خدا در ذهن کودکان 2 تا 6سال

براساس نظريه روان‌شناسي «ژان پياژه» كودكان 2 تا 6 ساله از جهت شناخت در دوره پيش عملياتي قرار دارند. از ويژگي‌هاي تفكر در اين دوره مي‌توان به خودمحور بودن كودكان و تمركزگرايي آنان اشاره كرد. خودمحوري يعني اين كه كودك فقط از دريچه چشم خود و براساس مقدار توانايي‌هاي خود به پديده هاي جهان نگاه مي‌كند و نمي‌تواند به ديدگاه‌هاي ديگران توجه كند. تمركزگرايي به اين معناست كه كودك فقط مي تواند به يك جنبه از پديده‌ها توجه كند كه ممكن است آن جنبه مورد توجه، بُعد مهمي از پديده‌ها نباشد و بعد با اين شناخت آن را به بقيه موارد تعميم دهد. ازاين‌رو، كودك در اين دوره به بخش محدودي از يك مسئله توجه مي‌كند. كودكي كه در اين مرحله از تفكر قرار دارد، درباره مجردات هم اين‌چنين مي‌انديشد. مثلاً درباره مفهوم خدا، كودك وي را موجودي مادي و حتي به صورت يك انسان تصور مي‌كند. بنابراين، براي خدا دست و پا و سر و صورت قائل است. هم‌چنين برايش خانه‌اي تصور مي‌كند كه همان بهشت است و از آن‌جا به كارهاي ما نگاه مي‌كند و مواظب ماست يا از بهشت به زمين مي‌آيد تا كارهاي ما را درست كند، يا بهشت را باغ بزرگي مي‌داند كه انواع وسايل بازي و خوراكي دارد و مي‌توان در آنجا بازي كرد و خوش‌حال شد يا درباره جهنم، آن را جايي مي داند كه آتش بسياري دارد يا درباره شيطان، او را آدم زشتي تصور مي‌كند كه روي سرش شاخ دارد. البته بايد يادآور شد كه كودك اين موضوع‌ها را براساس گفته‌ها و شنيده‌ها تصور مي‌كند.
روان‌شناس ديگري به نام گلدمن، اين دوره را تفكر مذهبي شهودي مي نامد، دوره‌اي كه شناخت و تفكر در قالب تجارب و محسوسات حبس شده و محدوديت دارد.

در حدود سه- چهار سالگی بچه‌ها نام خداوند را یاد می‌گیرند و اگر رفتار خانواده افراد مذهبی داشته باشند ، کودک مذهب و رفتار مذهبی را می‌آموزد. کودک در ابتدا به دنبال قوی‌ترین فرد است و چون از نوازدی مادر نیازهایش را رفع نموده می‌پندارد مادر محکمترین تکیه‌گاه است ؛ ولی به زودی می‌فهمد مادر از خیلی چیزها می‌ترسد و چون پدر از آنها نمی‌ترسد پدر را تکیه‌گاه و قوی‌ترین آدم می‌یابد ولی پدر هم از بعضی چیزها می‌ترسد در این زمان است که از ما می‌پرسد کی قوی‌ترین است؟ به او می‌گوییم: «خدا» . این خدا کجاست؟ به او می‌گوییم بزرگتر که شدی برایت می‌گویم چون کودک سه- چهار ساله در مرحله تفکر ابتدائی است فقط آنچه را می‌بیند قبول دارد نمی‌توان به او گفت: خدا نادیدنی است و همه جا هست.

بررسی ها نشان می دهند كه كودك از حدودسه سالگی علاقه ای بسیار به دعا و سرودهای مذهبی دارد و از تكرار آن به ویژه اگر همراه با آوازهای جمعی باشد بسیار لذت می برد.1
1- مقاله آموزش مفهوم خدا به کودک، تهیه و تنظیم : زهرا طلائیان
منتظر ادامه مباحث باشید

 نظر دهید »

در محضر امام زین العابدین(ع)

01 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

فرهنگ انتظار در برابر فرهنگ ابتذال

01 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

يكي از مهمترين خصوصيات دوره غيبت امام عصر (ع) وجود تعارضات و فتنه هاي فرهنگي اخلاقي و ديني و رواج و تكثير انواع مكاتب و باندهاي ضد اخلاقي و ضد خانواده است. در اين دوره ناهنجاري ها و قانون شكني هاي ديني، بي حيايي (1) و سنت شكني ملي رواج مي يابد و هويت فردي، خانوادگي و اجتماعي افراد و جوامع در مخاطره ي شديد قرار مي گيرد. يكي از بدترين حملات و تخريب ها در اين دوره، متوجه كانون خانه و خانواده است و گروهها و مكاتب فاسد در اين خصوص پايه گذاري مي گردد.
يكي از شايعترين مكاتب امروزي در جهان غرب كه در دنياي شرق و در بين مسلمين نيز بي تأثير نبوده، نهضت فمينيستي و در كنار آن شيطان پرستي با شاخه هاي گوناگون خود مي باشد. اساسي ترين هدف اين گروهها و باندها فروپاشي نهاد خانواده و ايجاد گسست فرهنگي بين نسلهاي گذشته و حال و آينده و تكثير و توليد نسلهاي آلوده وغير قانوني و ترويج شهوت پرستي و خطاكاري و استحاله فرهنگي در كاركرد زن و مرد و نظام خانواده و خانه داري است.
آنان براي تحقق استحاله فرهنگي تلاش مي كنند تا انسانها را از مدار فطرت و قانون طبيعت خارج نمايند و عصيان و تمرد در برابر خدا، قانون، نظم و خانواده و اصالتهاي آن را نهادينه و عادي نمايند و در يك كلام فرهنگ ابتذال را جانشين فرهنگ و تمدن و اخلاق اصيل نمايند. در روايات اهل بيت(ع) اين دوران و شاخصه هاي آن پيش بيني شده است و به عنوان هشدار و ايجاد آماده باش از آن خبر داده شده است.
از مؤلفه هاي خانواده هاي مهدي باور، شناخت آسيب ها و آفات اين دوره و حفاظت و تنزّه از آنها بويژه در موضوع خانه و خانواده و جايگزيني فرهنگ «انتظار» در برابر فرهنگ «ابتذال» است.
در روايات اهل بيت (ع) ناهنجاري خانوادگي دوره آخرالزمان و دوران غيبت تبيين شده تا محبّان اهل بيت (ع) با مراقبت شديد، خانواده هاي خود را از اينگونه آسيب ها محافظت نمايند.
در روايتي امام صادق(ع) پس از آن كه به نشانه ها، علامات، اوضاع و احوال دوره ي آخرالزمان اشاره مي كنند، مي فرمايند:
(فَكُن عَلي حذَرٍ واطلُب إلي الله النَّجاهَ واعلَم أنَّ الناسَ في سُخطِ الله عزَّو جلَّ…وَاجتهِد أن يَراكَ الله عزَّو جلَّ فيِ خِلافِ ما هُم عَلَيهِ.) (2)
[(در چنين زماني) از خشم خدا برحذر باش و از خداوند نجات بطلب و بدان كه مردم مورد خشم و غضب پروردگار هستند و… تلاش كن كه خداوند تو را در وضعي برخلاف وضع آنها ببيند.]

ناهنجاري هاي خانوادگي در آخرالزمان

1. بي غيرتي
غيرت در لغت به معناي كراهت انسان از تصرف بيگانه در حقوق اوست و در اصطلاح به معناي تلاش انسان براي مراقبت از ناموس، آبرو، مال و حق خويش مي باشد و بي غيرتي نيز به معناي كوتاهي در نگهباني از آن ارزشهائي _چون: ناموس، آبرو و….) است كه حفظش واجب است.
شهيد مطهري (ره) در تعريف غيرت مي فرمايند: « غيرت نوعي پاسباني است كه آفرينش براي مشخص بودن و مخلتط نشدن نسلها در وجود بشر نهاده است.»(3)
در دوره ي آخرالزمان زنان و مردان و جوانان دچار نوعي بي حسي و بي ميلي در دفاع از ارزشهاي اسلامي و انساني خود و از كيان خود و خانواده خود مي شوند و با بي تفاوتي و گاهي در معرض نامحرمان قرار دادن شرافت و ناموس خود، به ساختارشكني نظام و حقوق و مباني اخلاقي خانواده مي پردازند.
قال علي (ع): (وَ يَري الرَّجل من زَوجَته القبيح فَلا يَنهاها و لايَرُدُّها عنه و يَأخذُ ما تأتي مِن كدِّ فَرجها و مِن مُفسِد خِدرِها حَتّي لَو نُكِحَت طولاً و عرضاً لم يَنهَها و لا يَسمَعُ ما وَقَعَ، فَذاك هُوَ الدَّيُّوثُ.) (4)
«مرد از همسرش انحرافات جنسي را مي بيند و اعتراضي نمي كند، از آنچه از طريق خود فروشي به دست آورده مي گيرد و مي خورد، اگر انحراف سراسر وجود را فرا گيرد، اعتراض نمي كند، به آنچه انجام مي شود و در حقش گفته مي شود گوش نمي دهد. پس او كسي است كه ديوّث است (بيگانگان را بر همسر خود وارد مي كند.»
قال علي (ع) : (إذا رأيتَ الرَّجُل يَأكُلِ مِن كَسبِ إمَرأتِهِ مِنَ الفُجُور، يَعلَمُ ذلك و يُقيمُ عَلَيه! بَل يَكري إمرأَتَهُ و خادِمَتَهُ و جارِيتَهُ و يَرضي بِالدَّنِيّ مِن طَعامِهِ و شرابِهِ و مَلَذّاتِهِ.) (5)
«هنگامي كه زن از راه نامشروع پول به دست آورد و مرد از درآمد او بخورد! وضع نامطلوب او را بداند و با او زندگي كند! زن و كنيز و دخترش را به كرايه بدهد و به لذايذ پست دنيا راضي شود.»
قال رسول الله (ص): (… و إذا رأيتَ المرأهَ تَصانِعُ زَوجَها عَلي نِكاح الرِّجال !… رأيتَ خَيرَ بيتٍ يُساعِدُ النِّساءَ عَلي فِسقِهِنَّ!!!) (6)
«هنگامي كه ببيني زن از همسرش مطلع است كه او با هم جنس خود رابطه دارد و به روي او نمي آورد و مي بيني كه در بهترين خانه ها زن تشويق مي شود كه فسق و فجور كند!!!»
شهيد مطهري (ره) در خصوص اهميت و تعريف غيرت مي فرمايند:
«افرادي كه با خودخواهي ها و شهوات نفساني مبارزه مي كنند و به تمام معني انسان و انسان دوست مي گردند و خود را وقف خدمت به خلق مي كنند و حسّ خدمت به نوع در آنها بيدار مي شود، چنين اشخاصي غيورتر و نسبت به همسران خود حساس تر مي گردند. اين گونه افراد حتي نسبت به ناموس ديگران نيز حساس مي گردند يعني وجدانشان اجازه نمي دهد كه ناموس اجتماع مورد تجاوز قرار گيرد. ناموس اجتماع، ناموس خودشان مي شود. علي (ع) جمله ي عجيبي دارد. مي فرمايد: « ما زَني غيورٌ قَطُّ» « هرگز يك انسان شريف و غيور زنا نمي كند…» چرا؟ براي اينكه غيرت يك شرافت و يك حساسيت انساني است نسبت به پاكي و طهارت جامعه. انسان غيور همان طور كه راضي نمي شود دامن ناموس خودش آلوده گردد، راضي نمي شود دامن ناموس اجتماع هم آلوده شود.» (7)
بر اساس روايات اهل بيت (ع)، اين صفت اخلاقي در آخرالزمان به شدت مورد آسيب قرار مي گيرد و زنان، مردان و جوانان نه تنها غيرت خويش را از دست مي دهند، بلكه به نداشتن آن نيز افتخار مي كنند، به همين دليل جهت حراست از كيان و قداست خانواده لازم است با پناه بردن به فرهنگ انتظار و غيرت ورزي از ابتذال و بي غيرتي، خانواده ها را مصونيت بخشيم.
منتظر ادامه مباحث باشید.

 نظر دهید »

سلامت معنوی و نقش اساسی دعا در درمان بیماری‌های جسمی و روحی

01 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

دعا نقش اساسی در تغییر رفتار و درمان بیماری‌های جسمی و روحی افراد دارد.

دعا در بهبودی افراد بیمار نقش تعیین کننده‌ای دارد ولی این به معنای این نیست که طب و دارو در درمان بیمار بی‌اهمیت است. سلامت معنوی و نقش اساسی دعا در درمان بیماری‌های جسمی و روحیوارث: دعا نقش اساسی در تغییر رفتار و درمان بیماری‌های جسمی و روحی افراد دارد. دعا در بهبودی افراد بیمار نقش تعیین کننده‌ای دارد ولی این به معنای این نیست که طب و دارو در درمان بیمار بی‌اهمیت است. سلامت معنوی و نقش دعا در سلامت جامعه بسیار موثر است چرا که افرادی که رابطه بهتری با خدا دارند و اعتقاد قلبی و ایمان قوی تر دارند در مقابل مشکلات و حتی بروز بیماری‌ها بسیار قوی‌تر عمل می‌کنند همچنین سلامت معنوی افراد جامعه موجب عمر طولانی تر و سلامت روان پایدارتر می‌شود. محمدمهدی اصفهانی سرپرست مرکز تحقیقات علوم قرآن، حدیث و طب درباره تاثرات دعا بر بدن می‌گوید: در سال‌های اخیر اقدام به جمع‌آوری، تحلیل و ارزیابی علمی پرونده پزشکی بیمارانی که در سایه توسلات، بر خلاف انتظار شفا یافته‌اند، انجام شده است و در برخی از کنفرانس‌های علمی نتیجه تحقیقات خود را ارائه کرده‌اند.

در جهان پزشکی همیشه 2×2 مساوی 4 نیست

به گفته وی از جمله شفایافتن مادر یکی از اساتید دانشگاه ایران که گزارش پاتولوژی و گزارش مشروح جراحی موجود است؛ و یا خاطره مشابه از پروفسور هونکه، جراح دانشگاه وین که وی اگاهانه اظهار می‌دارد در جهان پزشکی همیشه 2×2 مساوی 4 نیست. سرپرست مرکز تحقیقات علوم قرآن، حدیث و طب ادامه می‌دهد: در حدیثی از پیامبر اکرم به نقل از صحابی معروف، جابرابن عبدالله انصاری می‌خوانیم که آن حضرت، ضمن بیان منزلت سوره حمد، به اثربخشی این سوره اشاره می‌فرماید چنان‌که می‌فرماید شفای هر دردی جز مرگ است؛ و از حضرت امام‌ صادق(ع) نقل شده که می‌فرماید عجیب نیست اگر سوره حمد هفتاد بار بر مرده‌ای خوانده شود و او زنده شود. محمد دریایی متخصص علوم زیستی و مشاور طب سنتی درباره نقش دعا در درمان بیماری‌ها می‌گوید: برخی از محققان علوم پزشکی دعا اثر فیزیولوژیک و مادی بر بدن می گذارد و هم از حیث درمانی و هم از حیث پیشگیری قابل توجه است. دعا را بسیاری از افراد تجربه کرده اند آنهایی که انرژی درمانی کار کرده اند می گوید دعا انرژی را زیاد می کند. عده ای بر این باور هستند که دعا فعالیت های سلول را بیشتر می‌کند.

دعا موجب افزایش انرژی مثبت و دفع انرژی منفی می‌شود

دعا سیستم ایمنی بدن را قوی می‌کند چرا که دعا موجب افزایش انرژی مثبت و دفع انرژی منفی می‌شود, در نتیجه سیستم دفاعی بدن تقویت می‌شود. اکبری یک از بیماران سرطانی شفا یافته با دعا می‌گوید: اتفاقا در مورد من هم باید گفت که اولین جلسه شیمی‌درمانی، که آخرین جلسه شیمی درمانی‌ام شد،‌ مصادف با ماه مبارک رمضان بود. به گفته وی روزه نباید می‌گرفتم, اما بیشتر شب‌ها پیش از اذان صبح بیدار می‌شدم و نماز شب می‌خواندم و بعدش دعا و… نماز صبح و تسبیحات حضرت زهرا, سوره‌های حمد, توحید و آیةالکرسی و… و بعد داروهای طب سنتی رو مصرف می‌کردم و بعد از مدتی می‌خوابیدم. اکبری می‌گوید: در همان دوران بود که به اصرار همسرم، سفری به عتبات داشتیم و در آنجا هم هر چند طبق عادت معمول، دست و زبانم برای خواستن و دعا قفل شده بود، اما در حد توان برای خودم و دیگر بیماران صعب‌العلاج دعا کردم. وی اضافه می‌کند: هر کدام از داروها رو، و حتی بعضی اوقات غذاها رو که می‌خوردم، با نام خدا و به امید شفا می‌خوردم. البته لازم به ذکر است که این‌جور مطالب بر افرادی که خودشان بهره‌ای از ایمان داشته باشند، تأثیرگذاره و افرادی که ایمان ندارند، توجیهات مختلفی می‌آورند. این بیمار شفا یافته می‌افزاید: مثلا من به استادم می‌گفتم که خداوند به من کمک کرد و راه را به من نشان داد و با نماز و درمان طب سنتی و کمی تغییر سبک زندگی، به لطف خدا تا به این لحظه بهبودی داشته‌ام؛ ایشان که به گفته خودش دین ندارد و به خدا اعتقادی ندارد، در جواب می‌گفت که شفا ربطی به خدا نداره چرا که دوست ایشان هم با یوگا توانسته بوده سرطانش رو درمان کند.

 منبع: قدس آن لاین

 نظر دهید »

روز پزشک

01 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

خودتان قضاوت کنید...

31 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

اين فرشته كوچولو تقاص وحشى گرى و سلطه طلبى سردمدارانى رو داده كه حتى اسمشون و هم نمى دونست … درندگان دريايى از شرم بى گناهيش حتى نوك دندانى هم بهش نزدن لعنت به ادم نماهاى كثيف و گرگ صفت … به كدوم گناه ؟ به چه جرم ؟ وجودم درد گرفت از اين تصوير … خدايا تو ميبينى و ميدونى پس خودت جوابشون و بده … … كمك ، كمك ، كمك اللهم عجل لولیک الفرج

 نظر دهید »

تصویر خدا در ذهن کودکان

31 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم


تصویر خدا در ذهن کودکان معمولاً کودکان از سن سه سالگی با نام خدا آشنا می شوند در این سن کودکان از سطح تفکر بسیار ابتدایی برخوردارند و تنها مسائل محسوس را درک می کنند بنابراین بسیاری از کودکان خداوند را به صورت یک انسان تصور می کنند پرسشهایی مثل “خدا کجاست؟” , “چه می خورد؟” و… ناشی از همین تصویر کودکانه است. اما آیا این خدا مهربان و دوست داشتنی است یا اخمو و بد اخلاق ؟ این هنر پدر و مادر است که خدا را چگونه به فرزندشان نشان دهند. تصویری که از خدا در ذهن کودک ایجاد می­شود در ضمیر ناخودآگاه کودک باقی می ماند و تأثیری ماندگار در احساسات مذهبی کودک در آینده خواهد داشت بنابراین والدین باید کاری کنند که زیباترین تصویر ممکن از خدا را در ذهن کودک ایجاد کنند. برای این کار باید به چند نکته توجه داشت: 1. تصوير كودكان از خدا معمولاً شبیه تصويري است كه از والدین یا مربیان خود دارند. اگر آنها دلسوز, مهربان و قابل اعتماد باشند خدای ذهن کودک نیز همین صفات را خواهد داشت و اگر کج خلق, خسیس و بی وفا باشند خدای کودک نیز همین گونه خواهد بود. 2. نباید نام خدا را با عواطف منفی همراه ساخت مثل اینکه “اگر مادر را اذیت کنی خدا دوستت ندارد” بلکه خدا را با کلمات و احساسات مثبت یاد کنید. مثلاً بگویید “خدا بچه ها را دوست دارد” و برای این دوستی قید و شرطی قرار ندهید. 3. نعمتهای طبیعی خدا را برای کودک بازگو کنید و از خدا بخاطر آن نعمتها تشکر کنید. مثلاً بگویید “خدایا از اینکه این چشمهای زیبا را به ما هدیه دادی متشکرم". 4. وقتی اتفاق خوبی می افتد آن را به خدا نسبت دهید مثلاً وقتی برف و باران می بارد، یا گلی شکوفا می شود بگویید اینها کار خداست. و در مقابل اتفاقات بد را به خدا نسبت ندهید مثلاً وقتی کودک از علت مریض شدنش می پرسد نگویید “خدا اینطور خواسته است”

 نظر دهید »

احترام به والدین

31 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

سفر برای نیکی به پدر و مادر
قال رسول الله(ص):

سر سنتین بر والدیک، سر سنة صل رحمک.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

دو سال راه برو به پدر و مادرت نیکی کن، یکسال راه برو و صله رحم انجام بده، (یعنی اگر پدر و مادرت در فاصله دوری هستند که دو سال باید راه بروی تا به آنها برسی و نیکی کنی ارزش دارد).

بحار الانوار، ج 74، ص 83.

 نظر دهید »

ابوعلی سینا پزشک فکر وتن

31 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

تلنگر..

30 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

چگونگی برخورد با خواسته های غیر منطقی فرزندان

30 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

نوشته زیر برگرفته از کتاب «نسیم مهر» (متن پیاده شده برنامه پرسش و پاسخ رادیویی استاد حسین دهنوی) می باشد.
سؤال 1ـ با خواسته های غیرمنطقی کودکم چگونه برخورد کنم؟

جواب:
حدود 80 درصد از خواسته های کودک شما منطقی است. به خواسته های منطقی او از همان ابتدا با روی گشاده پاسخ مثبت دهید؛ اما در مقابل خواسته های غیرمنطقی اش بایستید و هرگز تسلیم نشوید؛ همان گونه که در برابر درخواست وی مبنی بر رانندگی در جاده تسلیم نمی شوید.
این نادیده گرفتن سنجیده شما، «اصل خاموشی» است که باید به نکاتی در آن توجه کنید:
1 در کودک زیر 6 سال که استدلال، کمتر در او تأثیر می گذارد، ابتدا از روش «حواس پرت کردن» استفاده کنید و برای کودک بالای 6 سال، ابتدا استدلال بیاورید.
2 در صورت عدم تأثیر این دو روش، بی توجهی کنید؛ حتی اگر بگرید؛ قشقرق راه بیندازد و چینی مورد علاقه شما را بشکند.
3 در مواردی که امکان داشته باشد، از «نه» مشروط استفاده کنید؛ برای مثال، وقتی قبل از غذا، شیرینی می خواهد، به او بگویید: شیرینی قبل از غذا جلو اشتهایت را می گیرد؛ اما بعد از غذا می توانی از آن استفاده کنی.
4. از اصل خاموشی، در منزل استفاده کنید تا احتمال تسلیم پذیری شما کمتر شود. استفاده از این اصل در فروشگاه یا مهمانی، به جهت داوری دیگران در مورد سنگدلی شما یا از بین رفتن آرامش بقیه مهمان ها، شما را تسلیم خواهد کرد (برای جلوگیری از قشقرق کودک در فروشگاه، پیش از خروج از خانه، فهرست خرید خود را به او نشان دهید و از کودکتان بخواهید تا او نیز نام دو نوع خوردنی اش را بگوید و در فهرست اضافه کنید. این کار، او را آماده می کند تا در فروشگاه، بیش از آن دو، چیزی از شما نخواهد)
5بی توجهی شما باید در همه ابعاد باشد؛ یعنی کلام را ترک کنید؛ در چهره نگرانی نداشته باشید؛ در اتاق از این سو به آن سو حرکت نکنید؛ دست هایتان را روی گوش ها قرار ندهید؛ سرتان را با دست ها نگیرید؛ با خواهر یا برادرش دعوا نکنید و… تمام این رفتارها، امید تسلیم پذیری شما را در او بیشتر می کند.
اگر تحمل گریه های عصبی اش را ندارید، او را به اتاق دیگری ببرید و بگویید در آن جا بگرید. اگر احتمال خطری برایش نیست، شما می توانید اتاق را ترک کنید.
6 برای اثر گذاری اصل خاموشی، همه اعضای خانواده باید با هم همراه باشند. اگر شما بی توجهی کنید و در همان زمان، دیگران به او توجه کنند، اصل خاموشی تأثیر نخواهد داشت.
تأثیر نادیده گرفتن سنجیده بدین جهت است که فرزند شما می فهمد با گریه و قشقرق نمی تواند شما را تسلیم کند و خلع سلاح می شود. او می فهمد که سلاح گریه و قشقرق، برندگی اش را از دست داده است.
توصیه می کنم در نخستین موردی که از این اصل استفاده کردید، پس از آرام گرفتن کودک، او را به مشابه خواسته اش برسانید و به او بگویید که وقتی گریه نمی کند، دوست داشتنی تر است.
پس از آرامش کودک، هرگز از جمله ای چون «دیدی با گریه نمی توانی به خواسته ات برسی» یا «دیدی گریه فایده ای ندارد» و…. استفاده نکنید. با این گونه جمله ها او را تحقیر می کنید و به موضع لج می کشانید.
سؤال 2ـ نوجوان 12 ساله ام خواسته هایی غیرمنطقی دارد. چگونه او را منصرف کنم؟

جواب:
اگر از دوران کودکی به خواسته های منطقی اش با روی گشاده توجه کرده باشید، اولاً خواسته های غیرمنطقی نخواهد داشت و اگر هم چنین خواسته هایی داشته باشد و ناخشنودی و عدم موافقت شما را درک کند، از آن صرف نظر خواهد کرد.
مهم ترین عامل لجاجت نوجوان و تقویت انگیزه او در رسیدن به خواسته غیر منطقی، این است که حق انتخاب را از او بگیرید. یکی از مهم ترین ویژگی های نوجوان استقلال طلبی است و براساس این ویژگی، دوست دارد خود انتخابگر باشد و اگر والدین، حق انتخاب را به او بدهند، به احتمال بسیار، همان چیزی را انتخاب خواهد کرد که آنان می خواهند؛ بنابراین، توصیه می کنم در برابر خواسته های غیرمنطقی نوجوان خود، بی درنگ «نه» نگویید؛ بلکه با سردی بگویید نظری ندارید و او خود باید انتخاب کند.
با توجه به برخورد شما در برابر خواسته های منطقی اش که با چهره گشاده پاسخ مثبت می دادید، او بی درنگ می فهمد که با این خواسته اش موافق نیستید؛ ولی چون با صراحت مخالفت نکردید و حق انتخاب را به او دادی، به احتمال فراوان، همان چیزی را بر می گزیند که شما خواسته اید.
بسیاری از نوجوانان، همان لحظه واگذاری حق انتخاب به آنان، از خواسته خود منصرف می شوند. بسیاری از دختران، انصراف خود را اعلام می کنند؛ اما پسران به جهت غروری که دارند، می گویند: درباره اش فکر خواهند کرد.
احتمال کمی وجود دارد که «اقدام» بکنند؛ اما آن را «عملی» نخواهند ساخت. احتمال اندکی هم وجود دارد که خواسته غیرمنطقی خود را عملی سازند؛ ولی وقتی برخورد کریمانه شما را ببینند، ادامه نخواهند داد.
در صورتی که فرزندتان با وجود برخورد منطقی شما، به راه خطا رفت و آن را ادامه داد، راه بازگرداندن او در ابتدا زور و اهرم فشار نیست. ابتدا از ساز و کارهای باز دارنده (تحریک عواطف و احساسات، محرومیت، شیوه بده و بستان، و قهر) استفاده کنید و اگر اثری نداشت، او را به تنبیه تهدید کنید. تنبیه بدنی اگر با شرایط انجام شود درمان آخر است.
امام علی (علیه السلام) فرمود: «آخر الدواء الکیّ» [1] داغ کردن، درمان آخر است.
اگر شما بر این اساس رفتار کنید، به وظیفه خود عمل کرده اید و در صورت عدم تأثیر تربیت شما، با پیامدهای منطقی و طبیعی رفتار ناپسند خود و تجربه ای ناخوشایند مواجه خواهد شد و امید است که از آن تجربه ناخوشایند درس گیرد.

 نظر دهید »

در محضر امام علی(ع)

30 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

در محضر امام علی(ع)

30 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

امام عصر(عج) حقیقت آب حیات

30 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

وجود مبارك امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انسان كامل عصر ماست و وجود انسان كامل از آن جهت كه مظهر اسم اعظم الهی است، واجد تمام كمالات است و بر همین اساس، امام معصوم مایه تأمین حیات معنوی و سرچشمه آب زندگانی است: (اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یحْیی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا)؛(1)خداوند زمین را پس از مردنش زنده می‌كند و زندگی مرهون آب است: (وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَیءٍ حَی)‌(2) و امام معصوم علیه السلام همان چشمه زلالی است كه سرزمین دل‌ها با آن زنده می‌شود.

آب زندگانی، بارانی نیست كه از بالا ببارد و آب چشمه یا چاه نیست كه از پایین بجوشد، بلكه حقیقتی است كه به صورت قانونی الهی در عرصه تشریع و در قالب انسان كامل و معصوم در عرصه تكوین ظهور می‌كند. كتاب خدا دین الهی را چشمه حیات عرصه تشریع می‌شناساند و در بیان حیات‌بخشی آن می‌فرماید: (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا یحْییكُمْ)؛(3) یعنی راه‌آورد دین، نه تنها افیون و مخدر نیست بلكه نیروی محرك و عامل حیات و پویایی است.

رسول اعظم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز در سخنی نورانی ـ همان طور كه گذشت ـ شناخت انسان كامل و امام معصوم هر عصر را عامل حیات معقول فرد و جامعه معرفی فرمود: من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة؛(4) آن كه بمیرد و امام معصوم در عصر خویش را نشناخته باشد، چونان جاهلان و به مرگ جاهلیت مرده است و چون مرگ عصاره زندگی است، آن كه جاهلانه مرده، زیستنی جاهلانه داشته است و فاقد حیات معنوی و والای انسانی بوده است.

مسأله زنده كردن زمین به آب حیات پس از مرگش، در روایات عترت طاهره علیه السلام مورد تأیید و تأكید است و بر پایه آن روایات خداوند زمین مرده را نیز با انسان كامل زنده می‌كند، همان‌طوری كه زمین مرده را با آب: عن أبی جعفر علیه السلام قال: یحییها الله (عزوجل) بالقائم علیه السلام بعد موتها؛ بموتها یعنی كفر أهلها و الكافر میت.(5)

گاهی جامعه، زمانی دل‌ها و هنگامی زمینة فرهنگی ملّتی می‌میرد. آن‌جا كه محیط جهل و جهالت باشد، فضای سیطره مرگ است كه گاه با گفتن و نوشتن و هدایت‌های ظاهری دفع می‌شود؛ اما زمانی چنان عمیق و فراگیر است كه باید دم مسیحایی و نفس قدسی مسیحادم آن عصر امت را زنده كند و آن كه امروز نفسش دم روح‌القدسی است و وجودش چشمه زلال زندگانی، جز وجود مقدس ولی الله الاعظم حجت بن الحسن المهدی علیه السلام نیست.

معرفت امام عصر علیه السلام مایه حیات قلوب انسان‌ها و بازیابی بشر به عرصه حیات معقول انسانی است و ثمره‌اش معنوی و انسانی است، كه همانا هجرت از خدر طبیعت به فرا طبیعت و انتقال از سجن دنیا به خلد آخرت است.

این احیای تام جامعه منحصراً در دست انسان كامل است و سر حیات‌بخشی امام معصوم هر زمان، آن است كه دیگران گاهی واجد علم و فاقد فضائل عدل‌اند و گاه عكس چنین قضیه‌ای صادق است و زمانی می‌شود كه فی الجمله هم عالم باشند و هم عادل؛ اما در هیچ كدام به نصاب مطلوب كمال نرسیده‌اند. ایشان انسان‌های شایسته و وارسته‌ای هستند كه خودشان را نجات می‌دهند و شاید درمانگر برخی بیماران باشند؛ اما انسان كامل چون عملش و عدلش كامل و در مقام مظهریت اسم اعظم خداوند است همه بركات را به همراه دارد، پس به تنهایی كار آب زندگانی می‌كنند.

ولایت و امامت، حقیقت آب زندگانی است و تمام شئون علمی و عملی وجود مبارك ولی الله الاعظم امام زمان علیه السلام آب زندگی است، از این‌رو با ظهورش دل‌ها و زمین‌های مرده را احیاء می‌كند.

امام عصر علیه السلام به نمایندگی و مظهریت حق سبحانه سبب تام احیاء دل‌ها و زمین‌های مرده است و وظیفه بشر عرضه كردن زمین و زمینه دل خویش به حضور مبارك آن حضرت است، به گونه‌ای كه در پرتو فیض معرفت و هدایتش از سرچشمه زلال چشمه حیات بهره‌مند و احیا شود.

پی نوشتها:

1) سوره حدید، آیه17.

2) سوره انبیاء، آیه30.

3) سوره انفال، آیه24.

4) كمال الدین، ج2،ص81؛ مناقب آل ابی طالب، ج3، ص250 ـ 251؛ بحارالانوار، ج32،ص331.

5) كمال الدین، ج2، ص385.

 نظر دهید »

احترام به والدین

18 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

ا

مام صادق (ع) می فرمایند: ثَلَاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ فِيهِنَّ رُخْصَةً بِرُّ الْوَالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْنِ وَ وَفَاءٌ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِر
سه چيز است كه ترك آن براى هيچ كس جايز نيست: نيكى به پدر و مادر نیکو کار باشند يا فاجر ، وفاى به عهد با نیکو کار يا فاجر و اداى امانت به نیکو کار يا فاجر . تحف العقول ص367

 نظر دهید »

دهه کرامت مبارک باد

18 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

مهارت کلامی موثر

18 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی(طه/25) وَیسِّرْ لِی أَمْرِی(طه/26) وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِی(طه/27) یفْقَهُوا قَوْلِی(طه/28)

(موسی) گفت: «پروردگارا! سینه‌ام را گشاده کن؛و کارم را برایم آسان گردان!و گره از زبانم بگشای؛تا سخنان مرا بفهمند!
مهارت ارتباط مؤثر به فرد کمک می کند تا بتواند کلامی و غیر کلامی و مناسب با فرهنگ و جامعه و شرایط،خود را بیان کند. بدین معنی که فرد بتواند نظرها،عقاید،خواسته ها،نیازها و هیجان های خود را ابراز و به هنگام نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی نماید.

توصیه هایی برای بهتر کردن ارتباط کلامی و غیرکلامی:

1- پشت سرهم و مداوم صحبت نکنید.

2- به سخنان و اظهارات طرف مقابل بطور فعال گوش فرادهید.

3- مطمئن باشید آنچه را می گوئید با تن صدا و زبان بدنی شما هماهنگی دارد.

4- خیلی آهسته یا خیلی بلند صحبت نکنید.

5- در طول ارتباط به فرد مقابل خود نگاه کنید.

6- مراقب ژست و حالات بدن خود باشید.

7- نشانه های غیر کلامی راوی را به شیوه ای ظریف تکرار کنید(برای مثال،اگر او می خندد،شما هم میتوانید لبخند ملایمی بزنید.)

 نظر دهید »

ولادت حضرت معصومه به محضر امام زمان (عج) وبه وبلاگی های عزیز تبریک وتهنیت عرض می کنیم

14 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

ادامه تربیت کودک...

14 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

نوشته زیر برگرفته از کتاب «نسیم مهر» (متن پیاده شده برنامه پرسش و پاسخ رادیویی استاد حسین دهنوی) می باشد

راه های شناخت استعدادهای فرزندان چیست؟ . سؤال: راه های شناخت استعدادهای فرزندان چیست و چگونه می توان آن ها را شکوفا ساخت؟ جواب: نخستین گام این است که باور کنیم هریک از فرزندان ما در زمینه خاصی استعداد دارد تا برای شناخت آن بکوشیم. استعداد در همه فرزندان وجود دارد؛ اما متفاوت است. راه های شناخت استعدادها: 1گفت و گو: در گفت و گو با فرزندان در زمینه های گوناگون می توان به استعدادهای آن ها پی برد. 2توجه به رفتار: با توجه کردن به رفتار فرزندان، استعدادهای آن ها شناخته می شود. آموزگاری، شاگرد تنبلی را پند می داد و پیامدهای تنبلی را برایش تشریح می کرد. ناگهان متوجه شد که شاگرد، ضمن گوش دادن، با ذغالی روی میز، صورت انسانی را نقاشی می کند و فهمید که در زمینه نقاشی استعداد دارد. مطلب را با والدین او در میان گذاشت و با شکوفایی آن استعداد، در رشته نقاشی سرآمد روزگار شد. [1] 3 توجه به توانمندی: میزان توانمندی فرزند در دروس گوناگون مدرسه نیز می تواند گویای استعداد او باشد؛ گرچه همیشه این گونه نیست و گاهی به رغم عدم استعداد در یک درس، با «تلاش فراوان» به نمره خوب دست می یابد. 4 توجه به علاقه مندی: با توجه کردن به علاقه مندی های کودکان و نوجوانان نیز می توان به استعداد آن ها پی برد. سرگرمی «آندره وزالیوس»، پزشک معروف آلمانی در دوران کودکی، تشریح حیوانات و پرندگان بود. والدین آندره با توجه کردن به این علاقه او، دریافتند که در زمینه پزشکی استعداد دارد و زمینه های شکوفایی آن را فراهم ساختند. [2] «شارل دولینه»، گیاه شناس بزرگی شد. او هرگاه در کودکی گریه می کرد، مادرش گلی به دستش می داد و آرام می گرفت. [3] راه های شکوفاسازی استعدادها: 1 ثبت نام در کلاس های هنری، ورزشی، علمی، صنعتی (با توجه به استعداد فرزند) راه مؤثری برای شکوفا سازی استعداد است. 2در صورت شناخت استعداد کودک یا نوجوان در درس خاص، کلاس های خصوصی برای آن درس یا صرف وقت بیشتر والدین، آن را شکوفا می سازد. 3 فراهم آوردن امکانات در زمینه علاقه مندی های فرزند مانند مدارهای الکترونیکی ساده (کیت)، وسایل الکتریکی، رایانه (تایپ، گرافیک، طراحی صفحات وب، برنامه نویسی، میکس و…) در شکوفاسازی استعدادهای او بسیار مؤثر است. 

پی نوشت: [1] ـ جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج1، ص 136. [2] ـ فیلیپ کین، پیشگامان علم، ص 44. [3] ـ همان، ص 107 منبع: نسیم مهر جلد 2، پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان؛ حسین دهنوی

 نظر دهید »

در محضر امام صادق (ع)

14 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

احترام به والدین

14 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

ارزش اطاعت از پدر و مادر قال رسول الله(ص): العبد المطیع لوالدیه و لربه فی اعلی علیین.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: بنده ای که مطیع پدر و مادر و پروردگارش باشد، روز قیامت در بالاترین جایگاه است. کنز العمال، ج 16، ص 467.

 نظر دهید »

تبین مقام حضرت معصومه(س) از منظر آیت الله جوادی عاملی

14 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

عظمت مقام کریمهٴ اهل‌بیت فاطمه معصومه(س)

آیت الله جوادی آملی در تبیین عظمت مقام کریمهٴ اهل‌بیت فاطمه معصومه(س) فرمودند: از آنجا که حضرت فاطمه معصومه(س) که از دودمان نبوت و ولایت است به جایی می‌‌رسد که امام هشتم و امام نهم(سلام الله علیهما) دربارهٴ زیارت او هم توصیه و سفارش و هم دستور و برنامه دارند،لذا از وجود مبارک امام هشتم علی ‌بن‌ موسی ‌الرضا(ع) رسیده است که، خواهر ما فاطمهٴ معصومه در قم مدفون است [و] هر کس این بانو را زیارت کند بهشت برای او است، و از وجود مبارک امام نهم امام محمد تقی(ع) روایت شده است که عمّهٴ من فاطمهٴ معصومه(س) در قم مدفون است و هر کس آن حضرت را زیارت کند بهشت برای او است. بنابراین ضرورت تعمّق هر چه بیشتردر شاخصه‌های وجودی و عظمت مقام حضرت معصومه(س) باید مورد اهتمام واقع گردد، زیرا تأکیدات ائمه معصومین(ع) همگی لزوم واکاوی شأن و منزلت بالای آن حضرت را دو چندان می‌کند.

این مرجع تقلید شیعیان با تشریح آثار و نتایج بی بدیل زیارت آن حضرت، به شاخصه‌هایی از قبیل “استحقاق ورود به بهشت برای زائران آن حضرت” و نیز “برخورداری از مقام شفاعت حضرت معصومه(س)” اذعان نمودند، و با ذکر روایتی مهم از امام رضا(ع)، معرفت و شناخت نسبت به حق کریمه اهل‌بیت و نیز چیستی مراتب این شناخت را برای تشنگان به آموزه‌های ناب تشیع بازگو نمودند.
منبع خبر:خبرگزاری اهل بیت(ع)

 نظر دهید »

ولادت حضرت معصومه(س)

14 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

من از تو گلبنی بهتر ندیدم / ز تو باغ گلی خوشتر ندیدم

میان این همه گلهای عالم / گلی خوشبوتر از دختر ندیدم

روز دختر مبارک

 نظر دهید »

تلنگر

13 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

آموزش مستقیم کودک بخش دوم

13 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

سؤال 6ـ تا چه حد مى‏‌توانم فرزند 4 ساله‏‌ام را تحت آموزش‏‌هاى رسمى قرار دهم؟ جواب: سنین زیر 7 سال، سنین آموزش‏‌هاى رسمى و كلاسیك نیست. آموزش‏‌هاى زیر 7 سال باید غیر رسمى (در قالب بازى، شعر، سرود، قصه، بازى با كلمات) و قطره‏‌اى باشد. امام على (علیه السلام) مى‏‌فرماید: «ولدك ریحانتك سبعا». [6] فرزند تو تا 7 سال دسته گل است [لطیف است و نباید تحت فشار قرار گیرد. 7 سال اول زندگى فرزند، دوران بازى و شادابى او است؛ به همین جهت، رسول خدا (صلی الله علیه وآله) دستور مى‏‌دهد كه فرزندت را تا 7 سال رها كن بازى كند (دَع ابنك یلعب سبعَ سنین)، [7] و امام صادق (علیه السلام) نیز بر این امر تأكید مى فرماید: «الغلام یلعب سبع سنین» [8] پس باید فرزندان خود را تا 7 سالگى از آموزش‏‌هاى رسمى و كلاسیك رها سازیم تا به شادابى آنان لطمه‏‌اى نخورد. امام صادق (علیه السلام) مى‏‌فرماید: «أمهِل صبیّك حتى یأتى له ستّ سنین». [9] فرزندت را رها كن تا 6 سالگى‏‌اش پایان پذیرد. آموزش‏‌هاى غیر رسمى و قطره‏‌اى، براى زیر 7 سال مطلوب است و مانع شادابى فرزند نمى‏‌شود. دلیل دستور امام باقر و صادق (علیهما السلام) بر تدریجى بودن آموزش در 7 سال اول زندگى كودك، همین امر مهم است كه فرمودند: «در 3 سالگى لا اله الا الله، در 4 سالگى صلى الله على محمد و آله، در 5 سالگى آموزش قبله و سجده و در 7 سالگى نماز را به او بیاموزید».[10] سؤال 7ـ دوست دارم فرزند خردسالم تا قبل از پایان خردسالى، حافظ قرآن شود؛ چه راهكارى را پیشنهاد مى‏‌كنید؟ جواب: سنین خردسالى (زیر 7 سال) سنین آموزش‏‌هاى سخت و فشرده نیست. شما مى‏‌توانید این كار را با ورود فرزندتان به دوره آموزش‏‌پذیرى (7 سال دوم زندگى) آغاز كنید. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «الغلام یلعب سبع سنین و یتعلّم الكتاب سبع سنین». [11] كودك 7 سال بازى مى‏‌كند و 7 سال قرآن مى‏‌آموزد. حتى توصیه مى‏‌شود در سن آموزش‏‌پذیرى نیز مراقب فشارهاى آموزش و حفظ قرآن باشید. مایل نیستیم فرزند شما خداى نخواسته از قرآن زده شود. اگر اصرار دارید حفظ قرآن فرزندتان را پیش از دوره‏‌ى آموزشگاهى (زیر 7 سال) آغاز كنید، حتما پس از 4 سالگى باشد تا هم، سطح شناختى مناسب در او ایجاد شود و هم انگیزه پیدا كند. این زمان، به تعبیر دكتر ژان پیاژه مرحله پیش عملیاتى است و فرزند شما را براى مراحل بعد (عملیات عینى و صورى) آماده مى‏‌كند. تأكید مى‏‌كنم كه براى حفظ قرآن در دوران خردسالى، هیچ گونه فشارى نباشد. نشاط فرزند، فضاى مناسب براى حفظ، علاقه‏‌مندى فرزند و حفظ در دراز مدت، مانع از آثار سوء احتمالى مى‏‌شود. امام على (علیه السلام) مى‏‌فرماید: «قلیلٌ مَدومٌ علیه خیرٌ مِن كثیر مملولٌ منه». [12] كم با دوام، بهتر از زیاد خسته كننده است. سؤال 8ـ فرزندم كلاس اول دبستان است. مى‏‌خواهم كنار درس مدرسه، ارزش‏‌هاى دینى را نیز به او بیاموزم. چه مطالبى مناسب است؟ جواب: شما فرزندتان را در دوران خردسالى، با دوست داشتن خدا و محبت پیامبر گرامى و اهل‏‌بیت حضرت آشنا ساختید. اكنون لازم است او را با باورهاى اسلامى به ویژه توحید نیز آشنا سازید. پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «مَن ربّى صغیراً حتى یقول: لا اله الا الله، لم یحاسبه الله». [13] كسى كه خردسالى را تربیت كند تا بگوید لا اله الا الله، خداوند از او حساب نمى‏‌كشد. آشنایى فرزند با واجبات دینى به ویژه نماز و روزه در این سن مناسب است. این سفارش امام على (علیه السلام) است: (اذا عقل الغلام و قرأ شیئا من القرآن، علم الصلاة [14]هرگاه پسر به سن درك رسید و قسمتى از قرآن را خواند، باید به او نماز آموخته شود.) آموزش قرآن با توجه به ورود او به دوره آموزش‏‌پذیرى توصیه شده است. پیامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) مى‏‌فرماید: «ما من رجل علّم ولده القرآن الّا تُوجَ ابواه یوم القیامة بتاج الملك و كُسِى حلّتین لم یرَ الناس مثلهما [15] هیچ كس نیست كه به فرزندش قرآن بیاموزد، مگر آن كه روز قیامت، بر سر پدر و مادرش تاج پادشاهى گذاشته، و دو لباس بر آن‏‌ها پوشانده مى‏‌شود كه مردم، همانند آن را ندیده‏‌اند. آموزش احادیث امامان فرزند را از انحراف و گرایش به افكار نادرست غیر دینى باز مى‏‌دارد؛ به ویژه امروزه كه «به رنگ آمده دشمن، اگر به جنگ نبُرد. امام صادق (علیه السلام) توصیه مى‏‌فرماید كه: «در آشنا ساختن فرزندانتان به حدیث امامان بشتابید، پیش از آن كه مُرجئه (گروهى منحرف) بر شما پیشى گیرند. [16] افزون بر این موارد، براساس روایات دینى ما، بر آموزش مسائل بهداشتى، حكمت‏‌هاى اخلاقى، شعرهاى سودمند و مهارت‏‌هایى چون شنا و تیراندازى تأكید شده است.


پی نوشت [6] ـ ابن ابى‏‌الحدید، شرح نهج‏‌البلاغه، ج 20، ص 343. [7] ـ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج 21، ص 473. [8] ـ كلینى، كافى، ج 6، ص 47 . [9] ـ همان، ص 46 . [10] ـ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 281. [11] ـ كلینى، كافى، ج 6، ص 47. [12] ـ نهج‏‌البلاغه، كلمه قصار 444. [13] ـ محمدی ری شهری، حکمت نامه کودک، ص 148، به نقل از الجامع الصغیر، ج2، ص 603. [14] ـ علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 8، ص 133 . [15] ـ متقى هندى، كنزالعمال، ج 1، ص 540 . [16] ـ كلینى، كافى، ج 6، ص 47 . منبع: نسیم مهر جلد 3، پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان؛ حسین دهنوی

منتظر مباحث بعدی ما باشید

 نظر دهید »

گزارش نشست معاونین فرهنگی

13 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

بسمه تعالي
امام خميني (قدس سره الشريف):
هر قدمي كه براي تحصيل علم بر مي داريد قدمي هم براي كوبيدن خواسته هاي نفساني و كسب مكارم اخلاق و تحصيل معنويات و تقوي برداريد.
با استعانت از خداوند متعال و به همت مديريت استان قم دومين نشست فصلي معاونین فرهنگی مدارس علميه خواهران مورخه 6/5/95 در محل سالن جلسات مديريت استان برگزار شد.
این نشست باموضوع بررسي وضعيت اخلاقي تربيتي مدارس، به صورت حضوری جهت مدارس سطح شهر قم و ویدئو کنفرانسي با حضور مدارس کاشان وآران بیدگل برگزارگرديد.
درابتدا حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای حسینی پناه قائم مقام محترم مديريت استان ضمن عرض خیر مقدم به مهمانان ،به اهداف این نشست اشاره فرمودند .
بیان نکات قوت وضعف و راهکار های نظری وعملی اخلاقی مدارس علمیه خواهران استان قم در زمينه اخلاق و تهذيب، از اهداف برگزاري اين جلسه بود.
این جلسه با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای قندی مدیر محترم مديريت حوزه هاي علميه خواهران استان قم با موضوع اخلاق وتهذیب شروع گردید.
ایشان در ابتدای جلسه بیان داشتند: مساله اخلاق وتربیت از مساله مهم حوزه های علمیه می باشد که معاونین ومدیران محترم باید اهتمام ویژه ای به آن داشته باشند.
مدیر محترم حوزه های علمیه خواهران استان قم اظهار داشتند:
اخلاق وتهذیب هویت طلبه ورمز موفقیت طلبه در راستای انجام رسالت می باشد لذا خود طلبه نیز باید به این نکته توجه داشته باشد. مساله اخلاق وتهذیب از مسائل اولیه حوز ه های علمیه است البته جامعه دینی وجامعه اسلامی نسبت به اخلاق مسئولیت و وظیفه دارند ولکن مساله رساندن پیام الهی باید توسط افراد مهذب بیان گردد چنان چه انبیا از این دسته هستند و خداوند به دلیل ایمان کامل آنها را انتخاب کرده تا مسئولیت را انجام دهند.
حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای قندی تصریح داشتند: وقتی سخنی از حوزه وطلبه بیان می شود اولین چیزی که به ذهن مخاطب می رسد معنای حقیقی آن یعنی فرد یا مجموعه متعالی از جهت اخلاق و عبودیت و بندگی می باشد بدون این که شخص تصور کند که این حوزه یا طلبه از چه سطح علمی برخوردار می باشد.
ايشان درادامه به بحث حجاب وعفاف پرداختند وفرمودند: حجاب به معنای پوشش ظاهری وعفاف به معناي رعایت حدود شرعی در مقابل نامحرم می باشد. و درپایان بيان داشتند: مدارس علمیه باید توجه داشته باشند که برای حفظ و ارتقاء حجاب وعفاف طلاب، چه وظیفه ای دارند و چه کاری را بايد انجام بدهند.
جناب آقای حسینی پناه در راستای سخنرانی جناب آقای قندی اظهار داشتند :اخلاق از مهمترین هویت طلبه می باشد وعلم بدون اخلاق وتهذیب، رسالت طلبگی را به سر انجام نمی رساند.
لازم به ذكر است: این جلسه از دوبخش تشکیل شده بود که در بخش اول معاونین محترم مدارس به بیان نقاط وضعف و تهديدات در پيش رو و در بخش دوم به بیان راهکارها پرداختند و در پایان هر بخش معاون فرهنگی مدیریت استان به جمع بندی مطالب پرداخت .
در پایان جلسه جناب آقای حسینی پناه بیان داشتند که نتیجه و جمع بندي مطالب ارائه شده در جلسه به منظور به كارگيري راهكارها و برنامه ريزي در سال تحصیلی جدید به مدارس ارسال خواهد شد.
اميدواريم در آينده شاهد پيشرفت و تعالي بيش از پيش مدارس علميه باشيم. إن شاء الله

 نظر دهید »

احترام به والدین

12 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

6. عظمت پدر و مادر
عن ابی الحسن الرضا(ع) قال:

ان الله عز و جل امر بثلاثة مقرون بها ثلاثة اخری: امر بالصلاة و الزکاة، فمن صلی و لم یزک لم تقبل منه صلاته و امر بالشکر له و للوالدین، فمن لم یشکر والدیه لم یشکر الله، و امر باتقاء الله و صلة الرحم، فمن لم یصل رحمه لم یتق الله عز و جل.

امام رضا(ع) فرمود:

خداوند متعال فرمان داده سه چیز همراه سه چیز دیگر انجام گیرد:

1 - به نماز همراه زکات فرمان داده است، پس کسی که نماز بخواند و زکات نپردازد نمازش نیز پذیرفته نمی شود.

2 - به سپاسگزاری از خودش و پدر و مادر فرمان داده است، پس کسی که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، خدا را شکر نکرده است.

3 - به تقوای الهی فرمان داده و به صله رحم، پس کسی که صله رحم انجام ندهد تقوای الهی را هم بجا نیاورده است.

بحار الانوار، جلد 74، ص 77.

 نظر دهید »

درباره امام عصر(عج)

12 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي درباره مهدويت

رهبر معظم انقلاب اسلامی اعلام کردند اگر مهدویت نباشد، همه تلاش ها و مجاهدت انبیاء بی فایده و بی اثر خواهد بود.
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی روز شنبه درتهران در دیدار جمعی از اساتید، کارشناسان، مؤلفان و فارغ التحصیلان تخصصی مهدویت، تصريح کردند : درهمه ادیان الهی، تقریباً کلیاتی از حقیقت مهدویت بیان شده اما در اسلام ، این موضوع از مسلمّات است و در بين مذاهب اسلامی نیز، شیعه ، موضوع مهدویت را با مصداق روشن و جزئیات خانوادگی و شخصیتی فرد مورد انتظار که از روایات معتبر و مستند شیعه و غیر شیعه، به دست آمده، مطرح می کند.
مقام معظم رهبری در تبیین اهمیت موضوع مهدویت، تاکيد کردند : هدف حرکت انبیاء و بعثت ها، پایه ریزی جهانی با چارچوب توحیدی و براساس عدالت و بهره گیری از همه ظرفیت های موجود در انسان است و دوران ظهور امام زمان (عج) نیز، دوران حاکمیت حقیقی توحید ، معنویت، دین و عدل بر شئون مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان ها است.
حضرت آیت الله العظمي خامنه ای همچنين درباره موضوع انتظار به عنوان جزء جدایی ناپذیر مهدویت، خاطرنشان کردند : انتظار به معنای مترصد یک فرد زنده و حقیقت قطعی بودن ، است و این معنا از انتظار، لوازمی دارد که از جمله آنان، آماده شدن روحی و درونی و همچنین اجتماعی انسان برای دوران متوقع و با شرايط ویژه آن است.
رهبر معظم انقلاب اسلامي تأکید کردند : یکی از موارد مهم و ضروری در مقوله مهدویت، افزایش کارهای عالمانه، دقیق و متقن به دست اهل فن و متخصصان واقعی این موضوع و پرهیز از کارهای عامیانه، جاهلانه، غیرمعتبر و براساس تخیلات و توهمات است.

منتظر مباحث بعدی ما باشید…

 نظر دهید »

تلنگر...

12 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

 1 نظر

آموزش های مستقیم کودک بخش اول

12 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

آموزشهای مستقیم به فرزندان باید از چه زمانی شروع شود؟
نوشته زیر برگرفته از کتاب «نسیم مهر» (متن پیاده شده برنامه پرسش و پاسخ رادیویی استاد حسین دهنوی) می باشد.
امام على (علیه السلام) خطاب به امام حسن (علیه السلام) فرمودند: «فرزندم! من پیش از آن كه دلت سخت و ذهنت مشغول شود، به ادب آموزى‏‌ات پرداختم … من بر تربیت تو همت گماشتم؛ در حالى كه كودك بودى و نیتى سالم و نفسى پاك داشتى». (نامه 31 نهج البلاغه)

سؤال 1ـ از چه زمانى مى‏‌توانیم فرزندمان را به آموختن علم علاقه‏‌مند كنیم؟
جواب:
ایجاد علاقه به علم در فرزندان، به زمان انعقاد نطفه باز مى‏‌گردد.
براساس روایات دینى ما، اگر نطفه فرزند، شب پنجشنبه یا عصر جمعه منعقد شود، به آموختن علم علاقه‏‌مند و دانشمند خواهد شد.
رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه وآله) خطاب به حضرت على (علیه السلام) فرمود:
یا على ان جامعت اهلك لیلة الخمیس فقضى بینكما ولد فانه یكون… عالما من العلما… و ان جامعتها یوم الجمعة بعد العصر فقضى بینكما ولد فانه یكون معروفا مشهورا عالما.. [1]
اى على! اگر از تو و همسرت، شب پنجشنبه نطفه‏‌اى منعقد شود، دانشمندى از دانشمندان، و اگر عصر جمعه فرزندى میان شما پدید آید، مشهور و اندیشه‏‌ور خواهد شد.
از علل علاقه‏‌مندى فرزند به كتابخوانى، این است كه مادر باردار، در دوران جنینى براى فرزندش كتاب بخواند. این مسأله پس از چهار ماهگى كه دستگاه شنوایى جنین شكل مى‏‌گیرد و به ویژه در سه ماه آخر باردارى، اهمیت ویژه‏‌اى مى‏‌یابد.
سؤال 2ـ آیا در دوران جنینى هم مى‏‌توان به فرزند آموزش داد؟
جواب:
آموزش به فرزند را مى‏‌توان از دوران جنینى (به ویژه پس از 4 ماهگى) آغاز كرد؛ زیرا در این دوران، صداها را مى‏‌شنود و در مقابل آن‏‌ها واكنش نشان مى‏‌دهد؛ پس خوب است مادر باردار، با جنین خود سخن بگوید و برایش شعرهاى زیبا و با محتواى خوب و به ویژه قرآن بخواند؛ همان گونه كه حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) با جنین در رحم خود سخن مى‏‌گفت. این رفتار مادر، افزون بر شنیدن جنین، بر ضمیر ناخودآگاه او نیز اثر مى‏‌گذارد و پس از سال‏‌ها، با این سخنان و شعرها و آیات شریف قرآن، احساس انس و آشنایى خواهد كرد.
سؤال 3ـ پس از تولد فرزند، از چه زمانى مى‏‌توانیم آموزش او را آغاز كنیم؟
جواب:
آموزش فرزند، بى‏‌درنگ پس از تولد آغاز مى‏‌شود؛ زیرا نوزاد، برخلاف تصور پیشینیان، هوشیار و تأثیرپذیر است و زمینه یادگیرى در او وجود دارد؛ به همین جهت، 12 ساعت پس از تولد، به صداى انسان واكنش نشان مى‏‌دهد.
او در پایان هفته اول، نشانه‏‌هایى از مادر را به خاطر مى‏‌سپارد و از حدود هفته سوم، به چهره وى در حالى كه از نزدیك مشغول شیر دادن و حرف زدن با كودك است، چشم مى‏‌دوزد. او حدود 6 هفتگى، در واكنش به صداى گفت و گوى والدین، نجوا (غان و غون) مى‏‌كند و لبخند مى‏‌زند. در 3 ماهگى، سرش را به طور ارادى، براى خیره شدن دقیق به اطراف، به این سو و آن سو مى‏‌چرخاند و به تدریج اگر چیزى برایش خوشایند نباشد، چشم‏‌هایش را مى‏‌بندد یا سرش را بر مى‏‌گرداند و با آغاز غذاهاى كمكى، طعم غذاها را تشخیص مى‏‌دهد؛ خوردنى‏‌هاى خوش طعم را مى‏‌خورد و در برابر خوراكى‏‌هاى با طعم نامناسب و داروها مقاومت مى‏‌كند.
آموزش از لحظه تولد آغاز مى‏‌شود؛ البته به صورت غیر مستقیم و القا بر ضمیر ناخودآگاه كودك.

[1] ـ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 553 .

منتظر ادامه مباحث باشید

 نظر دهید »

ده نکته تربیتی ادامه مباحث

11 مرداد 1395 توسط مدیریت استانی قم

11لوس کردن، کودکان را موجوداتی ضعیف و بی اراده بار می آورد.
12- کودک را تحقیر نکنید.
13- برای کودکان خود دعا کنید.
14- تذکرات را با ملایمات بیان کنید تا سدی بین والدین و فرزندان نشود.
15- اگر کودک در خانه مورد احترام باشد، کمتر از اوامر پدر و مادر سرپیچی می کند. احترام به کودک و حسن معاشرت پدر و مادر با وی یکی از اساسی ترین عوامل ایجاد شخصیت در کودک است.
16- مربی خوب کسی است که خواسته های کودک را از راه های صحیح و با روش درست تعدیل کند.
17- ایمان را در کودکتان تقویت کنید.
امام صادق علیه السلام می فرماید: احادیث اسلامی را به فرزندان خود هر چه زودتر بیاموزید، قبل از آنکه مخالفین بر شما سبقت گیرند و دل های کوکان شما را با سخنان نادرست خویش اشغال نمایند.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: وای بر فرزندان آخرالزمان از روش ناپسند پدرانشان، پدران مسلمانی که هیچ یک از فرائض دینی را به فرزندان نمی آموزند. به ناچیزی از امور مادی درباره آنها قانع اند. من از این مردم بری و بیزارم.
18- از مچ گیری و رفتار سرورانه با کودکان بپرهیزید.
19- فرزند را راستگو تربیت کنید. در خانه طوری رفتار کنید که اطفال به راستگویی عادت کنند.
20- کودک را نترسانید زیرا ترس شخصیت کودک را از بین می برد و دچار اختلال روانی می کند.
منتظر مباحث بعدی ما باشید

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

مدیریت استانی قم

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • روانشناسی
  • اخلاقی
    • ائمه
  • شهدا
  • حدیث هفته
  • مهدویت
  • پزشکی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • تماس
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس