فرهنگ انتظار در برابر فرهنگ ابتذال
يكي از مهمترين خصوصيات دوره غيبت امام عصر (ع) وجود تعارضات و فتنه هاي فرهنگي اخلاقي و ديني و رواج و تكثير انواع مكاتب و باندهاي ضد اخلاقي و ضد خانواده است. در اين دوره ناهنجاري ها و قانون شكني هاي ديني، بي حيايي (1) و سنت شكني ملي رواج مي يابد و هويت فردي، خانوادگي و اجتماعي افراد و جوامع در مخاطره ي شديد قرار مي گيرد. يكي از بدترين حملات و تخريب ها در اين دوره، متوجه كانون خانه و خانواده است و گروهها و مكاتب فاسد در اين خصوص پايه گذاري مي گردد.
يكي از شايعترين مكاتب امروزي در جهان غرب كه در دنياي شرق و در بين مسلمين نيز بي تأثير نبوده، نهضت فمينيستي و در كنار آن شيطان پرستي با شاخه هاي گوناگون خود مي باشد. اساسي ترين هدف اين گروهها و باندها فروپاشي نهاد خانواده و ايجاد گسست فرهنگي بين نسلهاي گذشته و حال و آينده و تكثير و توليد نسلهاي آلوده وغير قانوني و ترويج شهوت پرستي و خطاكاري و استحاله فرهنگي در كاركرد زن و مرد و نظام خانواده و خانه داري است.
آنان براي تحقق استحاله فرهنگي تلاش مي كنند تا انسانها را از مدار فطرت و قانون طبيعت خارج نمايند و عصيان و تمرد در برابر خدا، قانون، نظم و خانواده و اصالتهاي آن را نهادينه و عادي نمايند و در يك كلام فرهنگ ابتذال را جانشين فرهنگ و تمدن و اخلاق اصيل نمايند. در روايات اهل بيت(ع) اين دوران و شاخصه هاي آن پيش بيني شده است و به عنوان هشدار و ايجاد آماده باش از آن خبر داده شده است.
از مؤلفه هاي خانواده هاي مهدي باور، شناخت آسيب ها و آفات اين دوره و حفاظت و تنزّه از آنها بويژه در موضوع خانه و خانواده و جايگزيني فرهنگ «انتظار» در برابر فرهنگ «ابتذال» است.
در روايات اهل بيت (ع) ناهنجاري خانوادگي دوره آخرالزمان و دوران غيبت تبيين شده تا محبّان اهل بيت (ع) با مراقبت شديد، خانواده هاي خود را از اينگونه آسيب ها محافظت نمايند.
در روايتي امام صادق(ع) پس از آن كه به نشانه ها، علامات، اوضاع و احوال دوره ي آخرالزمان اشاره مي كنند، مي فرمايند:
(فَكُن عَلي حذَرٍ واطلُب إلي الله النَّجاهَ واعلَم أنَّ الناسَ في سُخطِ الله عزَّو جلَّ…وَاجتهِد أن يَراكَ الله عزَّو جلَّ فيِ خِلافِ ما هُم عَلَيهِ.) (2)
[(در چنين زماني) از خشم خدا برحذر باش و از خداوند نجات بطلب و بدان كه مردم مورد خشم و غضب پروردگار هستند و… تلاش كن كه خداوند تو را در وضعي برخلاف وضع آنها ببيند.]
ناهنجاري هاي خانوادگي در آخرالزمان
1. بي غيرتي
غيرت در لغت به معناي كراهت انسان از تصرف بيگانه در حقوق اوست و در اصطلاح به معناي تلاش انسان براي مراقبت از ناموس، آبرو، مال و حق خويش مي باشد و بي غيرتي نيز به معناي كوتاهي در نگهباني از آن ارزشهائي _چون: ناموس، آبرو و….) است كه حفظش واجب است.
شهيد مطهري (ره) در تعريف غيرت مي فرمايند: « غيرت نوعي پاسباني است كه آفرينش براي مشخص بودن و مخلتط نشدن نسلها در وجود بشر نهاده است.»(3)
در دوره ي آخرالزمان زنان و مردان و جوانان دچار نوعي بي حسي و بي ميلي در دفاع از ارزشهاي اسلامي و انساني خود و از كيان خود و خانواده خود مي شوند و با بي تفاوتي و گاهي در معرض نامحرمان قرار دادن شرافت و ناموس خود، به ساختارشكني نظام و حقوق و مباني اخلاقي خانواده مي پردازند.
قال علي (ع): (وَ يَري الرَّجل من زَوجَته القبيح فَلا يَنهاها و لايَرُدُّها عنه و يَأخذُ ما تأتي مِن كدِّ فَرجها و مِن مُفسِد خِدرِها حَتّي لَو نُكِحَت طولاً و عرضاً لم يَنهَها و لا يَسمَعُ ما وَقَعَ، فَذاك هُوَ الدَّيُّوثُ.) (4)
«مرد از همسرش انحرافات جنسي را مي بيند و اعتراضي نمي كند، از آنچه از طريق خود فروشي به دست آورده مي گيرد و مي خورد، اگر انحراف سراسر وجود را فرا گيرد، اعتراض نمي كند، به آنچه انجام مي شود و در حقش گفته مي شود گوش نمي دهد. پس او كسي است كه ديوّث است (بيگانگان را بر همسر خود وارد مي كند.»
قال علي (ع) : (إذا رأيتَ الرَّجُل يَأكُلِ مِن كَسبِ إمَرأتِهِ مِنَ الفُجُور، يَعلَمُ ذلك و يُقيمُ عَلَيه! بَل يَكري إمرأَتَهُ و خادِمَتَهُ و جارِيتَهُ و يَرضي بِالدَّنِيّ مِن طَعامِهِ و شرابِهِ و مَلَذّاتِهِ.) (5)
«هنگامي كه زن از راه نامشروع پول به دست آورد و مرد از درآمد او بخورد! وضع نامطلوب او را بداند و با او زندگي كند! زن و كنيز و دخترش را به كرايه بدهد و به لذايذ پست دنيا راضي شود.»
قال رسول الله (ص): (… و إذا رأيتَ المرأهَ تَصانِعُ زَوجَها عَلي نِكاح الرِّجال !… رأيتَ خَيرَ بيتٍ يُساعِدُ النِّساءَ عَلي فِسقِهِنَّ!!!) (6)
«هنگامي كه ببيني زن از همسرش مطلع است كه او با هم جنس خود رابطه دارد و به روي او نمي آورد و مي بيني كه در بهترين خانه ها زن تشويق مي شود كه فسق و فجور كند!!!»
شهيد مطهري (ره) در خصوص اهميت و تعريف غيرت مي فرمايند:
«افرادي كه با خودخواهي ها و شهوات نفساني مبارزه مي كنند و به تمام معني انسان و انسان دوست مي گردند و خود را وقف خدمت به خلق مي كنند و حسّ خدمت به نوع در آنها بيدار مي شود، چنين اشخاصي غيورتر و نسبت به همسران خود حساس تر مي گردند. اين گونه افراد حتي نسبت به ناموس ديگران نيز حساس مي گردند يعني وجدانشان اجازه نمي دهد كه ناموس اجتماع مورد تجاوز قرار گيرد. ناموس اجتماع، ناموس خودشان مي شود. علي (ع) جمله ي عجيبي دارد. مي فرمايد: « ما زَني غيورٌ قَطُّ» « هرگز يك انسان شريف و غيور زنا نمي كند…» چرا؟ براي اينكه غيرت يك شرافت و يك حساسيت انساني است نسبت به پاكي و طهارت جامعه. انسان غيور همان طور كه راضي نمي شود دامن ناموس خودش آلوده گردد، راضي نمي شود دامن ناموس اجتماع هم آلوده شود.» (7)
بر اساس روايات اهل بيت (ع)، اين صفت اخلاقي در آخرالزمان به شدت مورد آسيب قرار مي گيرد و زنان، مردان و جوانان نه تنها غيرت خويش را از دست مي دهند، بلكه به نداشتن آن نيز افتخار مي كنند، به همين دليل جهت حراست از كيان و قداست خانواده لازم است با پناه بردن به فرهنگ انتظار و غيرت ورزي از ابتذال و بي غيرتي، خانواده ها را مصونيت بخشيم.
منتظر ادامه مباحث باشید.