الگوهای علم و عمل
آیت الله بهجت ، مکرر تاکید داشتند که زندگی نامه های علمای سلف ، به منزله کتابهای معتبر اخلاقی اند .هر کس طالب تهذیب و ترقی در امور معنوی است و می خواهد از عمر خود استفاده کند ، شایسته است به شرح احوال آنها نگاه کند . ایشان در فرمایشات خود ، به نکات فراوانی از زندگی نامه الگوهای علم و عمل اشاره کرده اند که نمونه هایی از آنها ، عبارتند از :
آیت الله بهجت فرموده اند : آقا سید محمد شفتی ، یک جگر خریده بود و به منزل میبرد . در راه ،حیوانی را با بچه هایش دید . ترحم کرد و مقداری از جگر را جلو آنها انداخت . سپس مقداری دیگر ، تا این که تمام جگر را به آنها داد . گویا سید ، تشخیص داده بود که آنها احوج و نیازمندتر از اهل منزل هستند . از همان جا باب حکمت و معرفت به رویش گشوده شد .
آیت الله بهجت فرموده اند : آقا شیخ محمد حسین اصفهانی صاحب تفسیر ، با این که عمر چندانی نداشت ، در عصر خود ، در علوم عقلی و نقلی ، جامع بود . استاد ما آقا شیخ محمد کاظم شیرازی می فرمود : اگر ایشان بعد از میرزای بزرگ می ماند ،مرجعیت به ایشان می رسید . وقتی در مقام علم و عمل به هر کدام از علمای سلف نگاه می کنیم ، می بینیم گویا خود کشی می کرده اند . ایشان می فرموده است : ” از اول بلوغ و تکلیف تا به حال معصیت نکرده ام و لا ابری نفسی من نیه المعصیه ” یعنی : اما خودم را از نیت معصیت ، منزه نمی دانم .
آیت الله بهجت فرمودند :
مرحوم حاج آقا رضا همدانی با آن همه مقامات علمیه اش ، می گویند بسیار متواضع بود . از یکی از شاگردانش شنیدم که می گفت : با همه متواضع بود ؛ اما نسبت به علمای هم ردیف معاصرش ، خاک بود ! مرحوم آقا شیخ الشریعه اصفهانی در تشییع جنازه ایشان فرمود: ” حالا می گویم : افقه اهل عصرش بود ! ” ، یعنی حالا و بعد از فوت ، که دیگر مانعی از اظهار اعلمیت او نسبت به دیگران نیست . علم و فضل حاج آقا رضا همدانی ، بعد از وفاتش ظاهر شد .
موفقیت در تبلیغ ، ایت الله بهجت فرمودند : آقایی به بمبئی رفته بود و دیده بود در یک محله ، همه شیعه هستند ؛ ملی نماز نمی خوانند . به آنها گفته بود : ” طوری نیست اگر ماهی یک نماز بخوانید ، کافی است !". البته چنین فتوا و دستوری ، نیاز به جرئت و یقین دارد . لذا همه گفتند : این که چیزی نیست ! و ماهی یک نماز خواندند. مدتها بدین منوال ، ماهی یک نمازمی خواندند ، تا اینکه آن آقا به آنها گفت : ” هفته ای یک نماز ” مدتها گذشت ، تا اینکه فرمود : ” شبانه روزی یک نماز ” کم کم ، صبح و شام ، تا اینکه نمازهای یومیه را با کمال سهولت و بدون هیچ صعوبتی به آنها تعلیم نمود و آنان را نماز خوان کرد و نتیجه مطلوب و نهایی را گرفت .
به ایشان گفته بودند : چگونه آنها را در این مدت بی نماز گذاشتی ؟ گفته بود : آنها خود ، بی نماز بودند من بی نمازشان نکردم من با این روش ، آنها را تدریجا نماز خوان کردم ! ” .
برگرفته از کتاب جرعه ای از زمزم عارفان