ادامه مباحث آسیب شناسی مهدویت
طبيق نشانههاي ظهور بر مصاديق خاص، استراتژی امریکایی، صهیونیستی آسيبي که پيوسته بعد از غيبت امام عصر عليهالسّلام وجود داشته است، مطابقت دادن نشانههاي ظهور بر وضعيت هر زمان بوده است، به اين معنا که عدهاي با خواندن يا شنيدن چند روايت در علايم ظهور، آنها را به افراد يا حوادثي خاص تطبيق ميدهند. اما آنچه آسيب و آفت است، مطالب و ادعاهايي است که اين افراد با خواندن يک يا دو روايت، بدون تشخيص صحيح بودن آنها و بدون بررسي آيات و روايات ديگر، مطرح ميکنند، يعني بدون داشتن تخصص به اظهار نظر ميپردازند. گاهي انسان در جلساتي شرکت ميکند که ساعتها پيرامون حضرت صحبت ميکنند اما سرگرم تطبيق شرايط بودهاند. براي مثال شخصيت سفياني که از علايم حتمي ظهور است را به مردي خاص در فلان منطقه تفسير کردهاند و يا دربارهي سيد حسني (نفس زکيه) يکي ديگر از علايم حتمي ظهور، تحليلهاي بيدليلي مطرح شده است و افراد خاصي را بر آن تطبيق دادهاند و بسياري نمونههاي ديگر که تطبيق نادرست علايم غير حتمي بر جريانات موجود در جامعه کنوني است. به هر حال در روايات رسيده از ائمه اطهار عليهمالسلام مطالبي در مورد نشانههاي ظهور مطرح شده که بر فرض صحت آنها، تطبيقشان بر حوادث و جرياناتي که در هر زمان رخ ميدهد صحيح نيست چون پيامدهاي ناگوار زيادي در پي دارد. نااميدي و يأس در اثر عدم اتفاق ظهور، بياعتقادي افراد نسبت به اصل ظهور به دليل عدم تحقّق تطبيقهاي مطرح شده، استهزا و تکذيب باور مهدويت در نتيجه محقق نشدن ظهور، شک و ترديد در اصل ظهور و روايات پيرامون آن، تبيين و روشنگري، تکذيب انحرافات و کار کارشناسي در مورد علايم و ويژگيها توسط علما از راههاي مبارزه با اين آسيب جدي است.