• خانه 
  • تماس  

وصیتنامه مدافع حرم شهید مهدی طهماسبی

14 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

وصیتنامه# تکان دهنده# مدافع حرم #شهید مهدی طهماسبی
والله والله بنده هیچ نگرانی و سر سوزن دلواپسی به همسر و فرزندانم ندارم که بعد از من چه می کنند زیرا اگر آنان در خط حق و ولایت باشند پس یقینا اهل من هستند و خداوند وعده داده که خودش خون بهای شهیدان است و حال کدام یک از مدعیان جرات دارد قیمتی بر این خون بها بگذارد که قرار است به اهل من برسد.

به گزارش خبرگزاری بسیج از مازندران، شهید مهدی طهماسبی از مدافعان حرم استان قم است که 16 خرداد در دفاع از حرم عمه سادات و در مقابله با تکفیری ها در جنوب حلب به درجه رفیع شهادت نائل شد.

 نظر دهید »

طب سنتی

14 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

ادامه »

 نظر دهید »

#غلام آزاد

14 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

روزی شخصی در کوچه ای می گذشت ناگهان غلامی را دید
از اینکه چشم بر زمین دوخته خوشحال شد
و قصد خریدنش را کرد از او پرسید
می توانم تو را به غلامی برگزینم گفت:
آری
گفت: نامت چیست
گفت: هرچه تو بگویی
گفت: از کجا آمده ای
گفت: هر کجا که تو بخواهی
گفت: چه کار می کنی؟
گفت: هر چه تو بگویی
ناگهان صاحب به گریه افتاد و گفت:
ما نیز باید برای صاحبمان خدا اینگونه باشیم
و رو به غلام کرد و گفت:
تو آزادی…

 نظر دهید »

با شهدا وصیت نامه شهید محمد جهان آرا

13 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 

 

شهیدمحمد جهان آرا ، فرمانده سپاه خرمشهر بود که خاطره مقاومت جانانه او نیروهای تحت امرش در این شهر ، بخشی از تاریخ ایران است. او به هنگام آزادی خرمشهر ، به خیل شهدا پیوسته بود و همرزمانش بعد از فتح خرمشهر ، به یادش می خواندند: ” ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته… ” از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم. «ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین». بارپرودگارا، ای رب العالمین، ای غیاث المستغیثین و ای حبیب قلبو الصالحین. تو را شکر می گیوم که شربت شهادت این گونه راه رسیدن انسان به خودت را به من بنده ی فقیر و حقیر و گناهکار خود ارزانی داشتی. من برای کسی وصیتی ندارم ولی یک مشت درد و رنج دارم که بر این صفحه ی کاغذ می خواهم همچون تیری بر قلب سیاه دلانی که این آزادی را حس نکرده اند و بر سر اموال این دنیا ملتی را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی می کشانند، فرو آورم. خداوندا! تو خود شاهدی که من تعهد این آزادی را با گذراندن تمام وقت و هستی خویش ارج نهادم. با تمام دردها و رنج هایی که بعد از انقلاب بر جانم وارد شد صبر و شکیبایی کردم ولی این را می دانم که این سران تازه به دوران رسیده، نعمت آزادی را درک نکرده اند چون دربند نبوده اند یا در گوشه های تریاهای پاریس، لندن و هامبورگ بوده اند و یا در … و تو ای امامم! ای که به اندازه ی تمام قرنها سختی ها و رنج ها کشیدی از دست این نابخردان خرد همه چیزدان! لحظه لحظه ای این زندگی بر تو همچن نوح، موسی و عیسی و محمد (ص) گذشت. ولی تو ای امام و ای عصاره ی تاریخ بدان که با حرکتت، حرکت اسلام را در تاریخ جدید شروع کردی و آزادی مستضعفان جهان را تضمین کردی. ولی ای امام کیست که این همه رنجها و دردهای تو را درک کند؟! کیست که دریابد لحظه ای کوتاهی از این حرکت به هر عنوان، خیانتی به تاریخ انسانیت و کلیه انسان های حاغضر و آینده تاریخ می باشد؟ ای امام! درد تو را، رنج تو را می دانم چه کسانی با جان می خرند، جوان با ایمان، که هستی و زندگی تازه ی خویش را در راه هدف رسیدن حکومت عدل اسلامی فدا می کند. بله ای امام! درد تو را جوانان درک می کنند، اینان که از مال دنیا فقط و فقط رهبری تو را دارند و جان خویش را برای هدفت که اسلام است فدا می کنند. ای امام تا لحظه ای که خون در رگ های ما جوانان پاک اسلام وجود دارد لحظه ای نمی گذاریم که خط پیامبر گونه تو که به خط انبیاء و اولیاء وصل است به انحراف کشیده شود. ای امام! من به عنوان کسی که شاید کربلای حسینی را در کربلای خرمشهر دیده ام سخنی با تو دارم که از اعماق جانم و از پرپر شدن جوانان خرمشهری برمی خیزد و آن، این است؛ ای امام! از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد من یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم هر روز که حمله ی دشمن بر برادران سخت می شد و فریاد آنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می رفتم، گریه را آغاز می کردم و فریاد می زدم ای رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خواری را.

 نظر دهید »

نقاشی کودک

13 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

درباره نقاشی کودکان
نوشته زیر برگرفته از کتاب «نسیم مهر» (متن پیاده شده برنامه پرسش و پاسخ رادیویی استاد حسین دهنوی) می باشد.
سؤال 1ـ توانمندى كودكان در سنین مختلف براى نقاشى كردن در چه حدى است؟
كودك از 1 سالگى شروع به خط خطى كردن مى‏‌كند و در 1 نیم سالگى خطوط مستقیم و دایره‏‌وار و فنرى شكل مى‏‌كشد كه شبیه دایره است.
حدود 2/5 سالگى با استفاده از یك گردى، آدمكى را رسم مى‏‌كند كه به آن‏‌ها دو میله (دو پا) و غالبا دو میله دیگر (دست‏‌ها) متصل است و در 4 سالگى براى آن، چشم و دهان و ناف هم مى‏‌گذارد.
حدود 5 سالگى به بعد، گردى دومى را به آن شكل مى‏‌افزاید كه بازوهایى بدان متصلند. در این سن مى‏‌تواند جزئیات چهره را به اندازه كافى در نقاشى‏‌هایش مشخص كند؛ اما قادر به كشیدن چهره به صورت نیمرخ نیست. او از 5 سالگى به بعد به تدریج از شكل‏‌هاى هندسى دیگر مثل مربع، مثلث، لوزى و شكل‏‌هاى پیچیده‏‌تر در نقاشى‏‌هایش استفاده مى‏‌كند.
در 6 سالگى بدن كامل و داراى مفاصل را رسم مى‏‌كند.
براساس پژوهش‏‌ها، اكثر كودكان در 8 تا 12 سالگى نقاشى را كنار مى‏‌گذارند.
سؤال 2ـ چگونه مى‏‌توانیم با استفاده از نقاشى‏‌هاى كودكان به احساسات و هیجانات آنان پى ببریم؟
نقاشى كودك، یكى از بهترین راه‏‌هایى است كه مى‏‌توان از طریق آن به عمیق‏‌ترین احساسات، رؤیاها، آرزوها و هیجانات او پى برد؛ زیرا افزون بر سرگرمى و نوعى بازى، وسیله‏‌اى براى انتقال پیام است و مطالبى را كه در دل دارد و نمى‏‌تواند یا نمى‏‌خواهد با زبان خود بگوید، با نقاشى منتقل مى‏‌سازد.
فشار كودك بر نوك مداد و برعكس، چگونگى ترسیم خطها، خط خوردگى، استفاده از رنگ‏‌ها، فقدان رنگ در قسمتى یا تمام نقاشى، كوچك و بزرگ بودن نقاشى، استفاده از تمام فضاى صفحه یا استفاده از گوشه آن، حتى استفاده از فضاهاى مختلف (بالا، پایین، چپ و راست)، الفبایى براى بیان دنیاى هیجانى و احساسى، مشكلات عاطفى، شخصیت و تعارض‏‌هاى عمیق او هستند.
از طریق نقاشى كودك مى‏‌توان به دغدغه‏‌هاى او (تبعیض، مقایسه، تنبیه بدنى، نامهربانى و بى‏‌توجهى والدین، احساس گناه، خودكم‏‌بینى، خودبزرگ‏‌بینى، ترس، نفرت از جنس خود، حسادت به فرزند دوم یا خواهر و برادر) پى برد.
این ابزار، امروزه آنقدر اهمیت یافته كه با استفاده از آن، افزون بر شخصیت كودك، میزان هوش او را نیز مى‏‌توان دریافت. با استفاده از تست‏‌هاى نقاشى از جمله تست ترسیم خانواده و تست گودیناف (GOODENOUGH) كه به تست «آدمك» معروف است مى‏‌توان به این نتایج رسید.
سؤال 3ـ نقاشى كودكان چه مفهومى دارد و والدین چگونه مى‏‌توانند به این مفاهیم پى ببرند؟
نكات گوناگونى در نقاشى كودك وجود دارد كه مى‏‌تواند مفهوم خاصى داشته باشد. با آگاهى از این نكات، شما پدر یا مادر گرامى مى‏‌توانید تا حدودى با مفاهیم نقاشى فرزندتان آشنا شوید و در صورت مشاهده نكته‏‌اى نگران كننده، با روان‏‌شناس بالینى یا مشاور آگاه ارتباط برقرار كنید و اطلاعات دقیق‏‌ترى را به دست آورید.
مشاور یا روان‏‌شناس بالینى با توجه به ویژگى‏‌هاى نقاشى‏‌ها و محتواى آن‏‌ها و نیز براساس توضیحات كودك درباره نقاشى خود و رفتارهاى او به نتایج دقیق‏‌ترى مى‏‌رسد.
در اینجا به برخى از این مفاهیم اشاره مى‏‌شود:
مفاهیم خطوط:
خطوط كمرنگ، از یك سو ظرافت احساسات و معنویت را نشان مى‏‌دهد، و از سوى دیگر غالبا بیان كننده كمرویى، اضطراب و پریشانى است.
خطوط پر رنگ، نشانه خشونت و گاهى واكنش در برابر ترس از ناتوانى، اضطراب و پریشانى است.
خطوط معمول، امنیت و سازگارى را نشان مى‏‌دهد.
خط خطى كردن چهره‏‌اى كه كشیده، به معناى محو عامل ترس است.
مفاهیم شكل‏‌ها:
كشیدن آدمك كوچك كه به طور معمول در گوشه كنار كاغذ ترسیم مى‏‌شود، به معناى كمرویى، و چشم‏‌هاى درشت (دایره‏‌هاى بزرگ) كه وسط آن‏‌ها نقطه گذاشته مى‏‌شود، بیانگر ترس كودك است.
حذف برادر یا خواهر در نقاشى به معناى حسادت به آن‏‌ها است.
مفاهیم رنگ‏‌ها:
استفاده از رنگ‏‌هاى سیاه و تیره، به معناى ترس، اضطراب و غمگینى و ناامیدى است. رنگ خاكسترى، رنگى خنثاست و چیزى را بیان نمى‏‌كند.
رنگ قهوه‏‌اى به معناى مقابله با فشار والدین براى نظافت است.
بنفش به معناى تمایل به چیزهاى مخالف و استفاده زیاد از آن، نشانه اضطراب است.
رنگ آبى، صلح و آرامش و تسلیم و درونگرایى را بیان مى‏‌كند.
سبز نشانه نیاز به جلب توجه و میل به محبوبیت، گرایش به ارتباط، و پایدارى و سرسختى است.
قرمز، نیاز به حركت و برونگرایى و عمل را نشان مى‏‌دهد.
زرد نشانه شادى و خوشبینى و میل به مشاركت است.
پرتقالى نشانه نشاط و پویایى و میل به كامیابى است.
رنگ صورتى، صلح و تعادل را نشان مى‏‌دهد.
استفاده از 1 یا 2 رنگ، نشانه گوشه‏‌گیرى و انزوا و استفاده از 5 رنگ، نشانه سازگارى است.
فقدان رنگ در قسمتى یا تمام نقاشى مى‏‌تواند گویاى خلأ عاطفى یا دلیلى بر گرایش‏‌هاى ضد اجتماعى باشد.
مفاهیم فضاها:
استفاده از فضاهاى مختلف صفحه نیز مى‏‌تواند مفاهیم ویژه‏‌اى داشته باشد.
استفاده از بالاى صفحه، به معناى آرمان‏‌گرایى و رؤیاپردازى؛ استفاده از پایین صفحه، به معناى افسردگى؛ استفاده از چپ، بازگشت به كودكى (واپس روى)، و استفاده از قسمت راست صفحه به معناى نگاه به آینده است.
توجه داشته باشید كه نشانه‏‌هاى پیش گفته هیچ یك واقع نمایى دقیق ندارد و فقط مى‏‌تواند قرینه‏‌اى بر وجود نشانه‏‌ها باشد.
سؤال 4ـ فرزند 5 ساله‏‌ام علاقه فراوانى به نقاشى دارد. براى شكوفایى استعداد او چه كنم؟
این سن، بهترین سن شكوفایى استعدادهاى هنرى كودكان است؛ زیرا خلاقیت هنرى در آنان از 5 سالگى به بعد شكوفا مى‏‌شود.
براى شكوفایى این استعداد به نكات ذیل توجه كنید:
تا پیش از ورود به مدرسه:
1 ارتباط او را با كانون پرورش فكرى كودكان و نوجوانان برقرار سازید؛
2 تحسین و تشویق، مهم‏‌ترین عامل شكوفایى استعداد او است و یكى از بهترین تشویق‏‌ها این است كه نقاشى‏‌هایش را بر دیوار اتاقش یا قسمتى از منزل نصب، و نقاشى‏‌هاى بهترش را به تدریج جایگزین كنید. اگر برخى از نقاشى‏‌هاى بهترش را قاب بگیرید، تأثیر بیشترى دارد؛
3 او را ترغیب كنید تا خاطرات خود را در یك دفتر نقاشى، نقاشى كند؛
4 اگر خودتان نیز نقاشى كنید، در پشتكار او مؤثرتر خواهد بود. گاهى به اتفاق فرزندتان درباره موضوعى نقاشى كنید؛ یعنى نوعى مكالمه تصویرى داشته باشید؛
5در حال حاضر از نقاشى‏‌هایش انتقاد نكنید؛ حتى اگر خطوطى بى‏‌معنا و مفهوم رسم كند. نقاشى او را با دیگر همسالانش مقایسه نكنید؛
6اجازه دهید آزادانه نقاشى كند. اصرار شما بر نقاشى درباره یك موضوع خاص ممكن است اشتیاق او را به نقاشى از بین ببرد. او را در انتخاب رنگ‏‌ها نیز آزاد بگذارید.
با ورود به مدرسه:
1 او را در كلاس‏‌هاى رسمى نقاشى ثبت‏‌نام كنید؛
2 محل مناسبى را در منزل به نقاشى كردن او اختصاص دهید؛
3امكانات لازم را براى این كار فراهم آورید. تهیه سه پایه نقاشى با محفظه‏‌اى براى نگهدارى وسایل مربوط به آن، میزى مناسب، مدادهاى رنگى مرغوب، مداد شمعى، آبرنگ، گچ‏‌هاى رنگى، پاستل، كاغذ و مقوا در ابعاد مختلف، خمیربازى براى نقاشى كلاژ (تكه چسبانى با پارچه، كاغذ، چوب، خمیر و…) در شكوفایى استعداد او بسیار مؤثر است؛
4ارتباط او را با طبیعت بیشتر كنید. لمس طبیعت (درخت، گل، آب و…) در ترسیم گویاتر آن‏‌ها مؤثر خواهد بود؛
5-بازدید از نمایشگاه‏‌هاى نقاشى و موزه‏‌ها و دیدار نقاشان ماهر، علاقه او را به نقاشى بیشتر مى‏‌كند.
_____________________________
منبع:
نسیم مهر جلد 3، پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان؛ حسین دهنوی

 نظر دهید »

حدیث روز

13 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »

تلاقي دو دريا

13 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

تلاقی دو دریا «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ * بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ * فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ * يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ *» جمعی از مفسّرین مثل «مرحوم فیض رحمه اللَّه» در «صافی» (28) و علّامه حلّی رحمه اللَّه در «کشف الیقین» (29) و ملا فتح الله رحمه اللَّه در «منهج الصّادقین» (30) و علّامه مجلسی رحمه اللَّه در «بحار الانوار» (31) و صاحب «مجمع البیان» در تفسیر خود (32) ، از حضرت صادق علیه السلام روایت می کنند که فرمود: مراد از بحرین در «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ» (33) علی مرتضی و فاطمه زهرا علیهاالسلام است، و مراد از برزخ در «بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ» (34) پیغمبر خدا صلی اللَّه علیه و آله است، و مراد از لؤلؤ و مرجان در «یَخْرجُ مِنْهُما الّلؤلؤ و الْمَرْجانُ» (35) حسن مجتبی و سیّدالشّهداء علیهماالسلام است. یعنی چون علی علیه السلام که بحر آسمان علم و امامت و خلافت باشد، ملاقات و مباشرت فرمود با بحر زمین عصمت و طهارت، که حضرت صدّیقه باشد قطره هایی که در صلب علی بود در صدف رحم حضرت صدّیقه قرار گیرد و میانه آن دو بزرگوار برزخی است که مراد حضرت رسول بوده، چه آن حضرت میان آن دو بزرگوار برزخ و واسطه بود و در محاکمات رجوع به آن حضرت می نمودند. چنانچه نقل شده که حضرت رسول صلی اللَّه علیه و آله حکم فرمود میانه آن دو بزرگوار که بیرون خانه خدمتش با علی مرتضی باشد و خدمت درون خانه با صدّیقه کبری باشد.( 36) در حدیثی از حضرت امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیات کریمه نقل شده: «عَلی وَ فاطِمةُ علیهما السلام بَحْران عَمیقان لایَبْغی اَحَدهُما عَلی صاحِبه، یَخْرُجُ مِنْهُماَ، الّلُؤلُؤ وَ الْمَرْجان، قال: الحَسَنُ وَ الَحُسین علیهما السلام»؛ (37) علی و فاطمه دو دریای ژرف و عمیقند که هیچیک بر دیگری تجاوز نمی کند و از این دو دریای ژرف لؤلؤ و مرجان یعنی حسن و حسین خارج شده اند. آری منظور از بحرین، فاطمه بحر نبوت و علی بحر ولایت، برزخ، رسول خدا است. لؤلؤ امام حسن است و مرجان امام حسین سلام الله علیهم. علامه سبط ابن جوزی می گوید: «ثعلبی در تفسیر خود در تأویل و تفسیر آیه از سفیان ثوری و سعید بن جبیر نقل کرده است: مقصود از دو دریا علی و فاطمه و برزخ پیامبر صلی الله علیه و آله و لؤلؤ و مرجان که از آن دو دریا بیرون می آید، حسن و حسین علیهماالسلام می باشند». (38) علامه خوارزمی از ابن عباس در قول خداوند: «مرج البحرین، قال علی و فاطمة بینهما برزخ لا یبغیان قال: ود لا یتباغضان، یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان قال الحسن و الحسین.»؛ (39) «گفته است بحرین علی و فاطمه و برزخ دوستی است که غضب نمی کند و لؤلؤ و مرجان که از آن دو دریا خارج می شود حسن و حسین می باشند». علامه سیوطی می گوید: «ابن مردویه از ابن عباس آورده است: بحرین ملاقات کننده علی و فاطمه علیهما السلام و برزخی که بین آن دو هست و بر دیگری غلبه نمی کنند، پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و لؤلؤ و مرجان که از آن دو دریا خارج می شوند، حسن و حسین علیهماالسلام می باشند». (40) و خوارزمی نیز همین روایت را از مردویه و از انس بن مالک آورده است. علامه شیخ سلیمان قندوزی می گوید: «ابونعیم و ثعلبی و مالکی با سندهای خودشان آورده اند و سفیان ثوری همه آنها را از ابی سعید خدری و ابن عباس و انس بن مالک روایت کرده است و آنها گفته اند: دو دریای عمیق علی و فاطمه هستند که هیچکدام بر دیگری ظلم و غضب نمی کند، برزخ بین آن دو دریا، رسول خدا صلی الله علیه و آله و لؤلؤ و مرجان که از آن دو دریای عمیق خارج می شوند حسن و حسین می باشند». باز هم قندوزی می گوید: «در مناقب از امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده که فرموده است: ابوذر گفته است: همانا این آیه شریفه (دو دریای که با هم ملاقات می کنند و بین آنها برزخی است که بر یکدیگر غضب نمی کنند و از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان خارج می شود) در شأن نبی اکرم صلی الله علیه و آله و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام نازل شده است، آنان را دوست ندارد مگر مؤمن و غضب و دشمن نمی دارد مگر کافر، پس به دوستی آنان دوست باشید و به واسطه دشمنی آنان کافر نشوید در این صورت آتش را ملاقات کرده و داخل می شوید»
(41) (28) تفسیر صافی، ج 5، ص 109. (29) کشف الیقین، ص 400. (30) منهج الصادقین، ج 9، ص 122. (31) بحارالانوار، ج 43، ص 32. (32) مجمع البیان، ج 9، ص 201؛ دلائل الصدق، ج 2، ص 204؛ شواهد التنزیل، ج 2، ص 284، ح 918 و 919؛ مناقب، ج 3، ص 319. (33) الرحمن، آیه 19. (34) الرحمن، آیه 20. (35) الرحمن، آیه 22. (36) قرب الاسناد، ص 58، ح 160؛ بحار الانوار، ج 43، ص 81 ، ح 1؛ عوالم، ج 11، ص 217، ح 2. (37) تفسیر نمونه، ج 23، ص 133 نقل از تفسیر قمی، ج 2، ص 344. (38) تذکره سبط ابن جوزی، ص 245. (39) مقتل خوارزمی، ص 112. (40) الدر المنثور، ج 6، مناقب مرتضوی، ص 70. (41) ینابیع المودة، ص 118.

 نظر دهید »

نیکی به پدر پس از مرگ

11 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

آنان که از نعمت حضور پدر محروم شده‏اند، فرصت نیکی کردن به او را تمام شده نپندارند. بی‏شک، پدر و مادر ما پس از مرگ، بینواتر و نیازمندتر از همیشه‏اند و اگر چه دستشان کوتاه گشته و فرصت عملشان تمام شده است، ولی چشم به راه احسان مایند. درباره شیوه‏های احسان به پدر و مادر پس از هجرت ابدی‏شان، به روایتی از رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله استناد می‏کنیم: «مردی درباره نیکی کردن به پدر و مادر پس از مرگ، از پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله پرسید. آن حضرت این وظایف را معیّن کرد: نماز خواندن برای آنان، آمرزش‏خواهی برای ایشان، وفا کردن به پیمان‏هایشان و بزرگ‏داشت دوستان آنان».

 نظر دهید »

فولاد خام

11 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

آهنگری بود که پس از گذران جوانی پر شر و شور،تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند. سالها با علاقه کار کرد، اما با تمام پرهیزگاری، در زندگیش چیزی درست به نظر نمی آمد، حتی مشکلاتش مدام بیشتر می شد!
روزی دوستی به دیدنش آمده بود پس از اطلاع از وضعیت دشوارش به او گفت:
“واقعا عجیب است! درست بعد از اینکه تصمیم گرفتی مرد خدا ترسی بشوی، زندگیت بدتر شده. نمی خواهم ایمانت را تضعیف کنم اما با وجود تمام تلاشهایت در مسیر روحانی، هیچ چیز بهتر نشده!”
آهنگر بلافاصله پاسخ نداد. او هم بارها همین فکر را کرده بودو نمی فهمید چه بر سر زندگیش آمده است!
اما نمی خواست سؤال دوستش را بدون پاسخ بگذارد، کمی فکر کرد و ناگهان پاسخی را که می خواست یافت.
این پاسخ آهنگر بود:
در این کارگاه، فولاد خام برایم می آورند که باید از آن شمشیر بسازم. میدانی چه طور این کار را میکنم؟ اول فولاد را به اندازه جهنم حرارت میدهم تا سرخ شود. بعد با بی رحمی، سنگین ترین پتک را بر میدارم و پشت سر هم به آن ضربه میزنم تا اینکه فولاد شکلی را بگیرد که میخواهم. بعد آن را در ظرف آب سرد فرو میکنم، بطوریکه تمام این کارگاه را بخار فرا می گیرد. فولاد به خاطر این تغییر ناگهانی دما، ناله میکند و رنج می برد. یک بار کافی نیست، باید این کار را آن قدر تکرار کنم تا به شمشیر مورد نظرم دست بیابم…
آهنگر لحظه ای سکوت کرد. سپس ادامه داد:
گاهی فولاد نمی تواند تاب این عملیات را بیاورد. حرارت، ضربات پتک و آب سرد باعث ترک خوردنش میشود. میدانم که از این فولاد هرگز شمشیر مناسبی در نخواهد آمد لذا آن را کنار می گذارم.
آهنگر باز مکث کرد و بعد ادامه داد:
می دانم که خدا دارد مرا در آتش رنج فرو می برد. ضربات پتکی را که بر زندگی من وارد کرده پذیرفته ام و گاهی به شدت احساس سرما میکنم، انگار فولادی باشم که از آب دیده شدن رنج می برد. اما تنها چیزی که می خواهم این است:
“خدای من، از کارت دست نکش، تا شکلی که تو میخواهی، به خود بگیرم…
با هر روشی که می پسندی، ادامه بده،هر مدت که لازم است، ادامه بده…اما هرگز مرا به میان فولادهای بی فایده پرتاب نکن!”

 نظر دهید »

شهادت امام جواد(ع) تسلیت

11 شهریور 1395 توسط مدیریت استانی قم

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 10
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 33
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدیریت استانی قم

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • روانشناسی
  • اخلاقی
    • ائمه
  • شهدا
  • حدیث هفته
  • مهدویت
  • پزشکی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • تماس
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس