میلاد با سعادت سومین اختر تابناک آسمان ولایت حضرت امام حسین علیه السلام مبارک باد.
امام حسين (ع) فرمود:
«مَنْ عَبَدَ اللّهَ حَقّ عِبَادَتِهِ آتاهُ اللّهُ فَوْقَ اَمَانِيهِ وَ كِفَايَتِهِ».
«هركس حق معبوديت خدا را به جا آورد، خداوند بيش از حدّ انتظار و كفايتش به او عطا مى كند».
(بحار الانوار، ج ۶۸ ص ۱۸۴ ح۴۴ )
اعیاد شعبانیه مبارک
بسم الله الرحمن الرحیم
ماه شعبان برای انسان به سوی خدا یکی از ماههای سال است و برای آن جایگاه بزرگ و پر فضیلتی در احادیث و روایات اسلامی از سوی پیشوایان دینی گزارش شده است.
زیرا اولاً شخصیت های بزرگ و ارزشمند که از ستارگان آسمان ولایت و امامت به شمار می آیند در ماه شعبان دیده به جهان گشوده اند مانند ولادت با سعادت حضرت اباعبداللّه الحسین علیه السلام که در روز سوم ماه شعبان اتفاق افتاده و نیز در روز چهارم این ماه ولادت با سعادت حضرت ابوالفضل علیه السلام رخ داده، در روز پنجم آن ولادت حضرت سجادعلیه السلام می باشد همچنین در پانزده شعبان ولادت پر برکت قطب عالم امکان حضرت ولی اللّه الأعظم مهدی موعود ع اتفاق افتاده است که خداوند به وسیله او به هر مظلومی از اولیاء و انبیاء و اصفیاء خویش از زمانی که پدر ما آدم ع به زمین آمده، وعده نصرت فرموده و وعده داده که زمین را پس از آنکه از ظلم و ستم و بی عدالتی پر شده، از عدل و داد پر کند.ثانیاً علاوه بر موارد ذکر شده طبق برخی روایات نیمه این ماه شب قدر به شمار آمده که پیشوایان دینی به احیاء و شب زنده داری آن سفارش و تأکید کرده اند. ثالثاً ماه شعبان ماه بسیار شریفی بوده و منسوب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است.
29دی ماه حماسه آفرینی مردم مظلوم غزه در دفاع از سرزمینشان
روز غزه مانند روز جهانی قدس فرصتی است که فریاد مظلومیت و حق طلبی مردم مظلومش به گوش جهانیان برسد.
به خاطر سرپوش گذاشتن رسانه های غربی بر جنایات رژیم صهیونیستی و از طرفی هم به خاطر حماسه آفرینی مردم مظلوم غزه در دفاع از سرزمینشان روز ۲۹ دی ماه با نام روز ملی غزه نام گذاری شده است. روز غزه مانند روز جهانی قدس فرصتی است که فریاد مظلومیت و حق طلبی مردم مظلومش به گوش جهانیان برسد. نظام مقدس جمهوری اسلامی همواره شعار دفاع از مظلومین را در مقابل زورگویان سرلوحه قرار داده است و مسئله فلسطین و دفاع از مسلمانان آن سرزمین از دغدغه های مردم ایران اسلامی بوده است. در طول سال های اشغالگری رژیم صهیونیستی، امام خمینی(ره) با درایت خود در نام گذاری روز جهانی روز قدس، حمایت از فلسطینیان را به عنوان یک مسئله راهبردی برای نظام جمهوری اسلامی ایران تعیین کرد که ما به آن پای بند بوده و هستیم. غزه به دلیل این که خط مقدم مسلمانان و شیعیان در مقابله با اسرائیل است و همچنین نزدیک ترین مکان برای ضربه زدن به پیکره رژیم اسرائیل است برای ما مسلمانان اهمیت استراتژیکی دارد. نوار غزه به دلیل نزدیکی به مصر که شاهراه انرژی و امنیت اسرائیل بوده و از طرفی هم آن ها با تصرف این منطقه می توانند کل فلسطین را اشغال کنند و دغدغه آسیب پذیری خود را از بین ببرند برای اسرائیل هم دارای اهمیت فراوانی است. این پیروزی های غزه در جنگ ۸ روزه و ۲۲ روزه به مردم دنیا نشان داد که قدرت ایمان در مقابل تجهیزات نظامی و ساز و برگ ارتش دوم دنیا پیروز شد و هیمنه پوشالی اسرائیل را از بین برد. این پیروزی ها از طرفی هم باعث برهم زدن معادلات غرب و اسرائیل در منطقه غرب آسیا و همچنین کاهش محبوبیت سردمداران رژیم اسرائیل بین مردم و افزایش اعتبار و عزت جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان بین مسلمانان جهان شد. سانسور خبری شدید رسانه های غربی از جنایات اسرائیل در این منطقه، حمایت آمریکا، اروپا از اسرائیل و وتو لایحه ها و قطعنامه های ضد اسرائیلی باعث سکوت جامعه جهانی در برابر جنایات رژیم اسرائیل در این منطقه شده است. مقاومت ساکنان محدود، محصور و مظلوم غزه با دستان خالی مقابل نظامیان صهیونیست به ملت های عرب زبان نشان داد که می توان با توکل به خدا، عزم و بردباری، زورگویان عالم را به خاک زبونی و مذلت نشاند. هر حرکت آزادی بخش و ضد استکباری در جهان آثار و برکاتی دارد که در گذر زمان مشخص می شود، از این رو پیروزی انقلاب اسلامی در ایران روح تازه ای به کالبد گروهای مقاومت در خاورمیانه بخشید به طوری که تابوی شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی در دو میدان جنگ ۳۳روزه و ۲۲روزه در هم شکست. حماس در فلسطین و حزب الله در لبنان از جمله گروه های مقاومت در منطقه هستند که با تأسی از ملت ولایتمدار ایران ضربه های مهلکی به اعتبار رژیم صهیونیستی در جهان زدند و ماهیت ضدبشری، اشغالگری و جنایتکار آن را بر همگان روشن کردند. ملت های مسلمان بعد از غلبه حزب الله و حماس بر رژیم صهیونیستی فهمیدند که کمی عِده و عُده تأثیری بر نتیجه پایداری و حق طلبی آن ها ندارد از این رو در مصر، تونس و لیبی توانستند دیکتاتورهای زمان را از اریکه قدرت به زیر بکشند. نوار غزه در جنوب غربی سرزمین های اشغالی فلسطین، با مساحتی بیش از ۳۶۰ کیلومتر مربع واقع شده و یک میلیون و۴۰۰هزار نفر جمعیت دارد. این باریکه هم مرز با مصر، فلسطین و ساحل مدیترانه است . رژیم صهیونیستی با محاصره دریایی و زمینی این منطقه باعث شد که تنها راه ارتباطی این منطقه با دنیای خارج، تنها گذرگاه رفح، در مرز مشترک با مصر باشد. هفتم دی ماه ۸۷، روز حمله رژیم صهیونیستی به غزه و آغاز عملیات سرب گداخته علیه مقاومت بود. این رژیم باور داشت طی یک دوره کوتاه ۷تا ۱۰روزه می تواند جریان مقاومت را از بین ببرد یا آن که آن را تا حد زیادی تضعیف کند به طوری که توانایی مخالفت با طرح های اسرائیلی، آمریکایی را نداشته باشد اما پس ۲۲روز مفتضحانه از نوار غزه مجبور به عقب نشینی شد.
منبع: سایت راسخون
با دید انتقادی به برنامه کودک باب اسفنجی
کودکانمان چه چیزی را آموزش می بینند.
فارغ از خشونتبار بودن بعضی رفتارهای نمایش داده شده در این انیمیشن یا وجود ولنگاریهای پوششی و بعضی خلاف عفّتها که به لطف مساعی سیمای جمهوری اسلامی اصلاح شده تقریباً دقیقاً ظرائف ناهنجاریهای اجتماعی امروز غرب را به تصویر میکشد باب اسفنجی البته انگار بیشتر مصرف داخلی داشته تا اینکه مناسب برای صادرات باشد: روابط سودمحور میان کارفرما و کارگر خرافهپرستیهای مدرن تجملپرستی و افتخار به پنتهاوسداری عشق به مال دنیا و ثروتاندوزی خودنماییهای کوتهفکرانه برای حفظ دوستان قصه NGOها و ندانمکاریهایی به اسم دموکراسی پارتیبازی و سوءاستفاده از اقوام صاحبمنصب جاسوسی اقتصادی و تکنولوژیکی رقابت بیحد و مرز و غیرمنصفانه برای کسب سود بیشتر ترس بیش از اندازه و مخل به روابط اجتماعی از بیماریها و آلودگیها حماقت در پرداخت هزینه زیاد فقط به دلیل رتبه و کلاس بالای یک رستوران توجه زیاد به ظاهر و قیافه و بحران ِ «من زشتم!» رواج دروغگوییهای روزمره اعتماد به دوستان نادان و در چاه افتادن لااباحیگری و جاهلمآبی و ولگردی بدون تدبیر، به عبارتی: لاتبازی! ولخرجی و رفاقتهای منفعتمحور، مگسان گرد شیرینی! عرفانهای نوظهور و ریاضتهای بودیستی! آثار بیکاری و عدم اشتغال در ایجاد انحراف جوگیر شدن شدید متأثر از تبلیغات رسانهها اشتباه در واگذاری امور مهم به افراد ناشایست و نالایق ارتکاب به جرائمی مانند دزدی در قالب راهاندازی گروههای موسیقی عاقبت ریاستطلبی و جاهطلبی سادهلوحی و پذیرفتن هر حرفی از هر گویندهای نفهمیهای عصر جدید در ارزشدهی به آثار هنری بیارزش! ورزشهای خشن و خطرناک و جوگیر شدن برای شرکت در آنها سودجویی سرمایهداران از ترغیب جوانان به ورزشهای پولآور آسیب جامعه از اشتباهات دانشمندان در تولید داروها و ابزارهای جدید ناآزموده و بسیاری حرفهای دیگر… انصافاً اگر به ما میگفتند این همه مطلب را در کارتون بگنجان که جذاب هم باشد میتوانستیم؟! کارتون ایرانی ساختهاند به اسم «سمنو و شقاقل» به طرز بسیار زننده و زشتی گربهدختر کوچک داستان میگوید: «دو پدرم!» شخصیتی از قصه که دو پدر دارد و مادر ندارد! مثلاً به فرزندی پذیرفته شده! و بدینترتیب شدهاند: خانواده! (وای بر ما) گذشته از اینکه تمام اپیزودها هم دارای پیرنگی تکراری است و حرفی برای گفتن ندارند! باب اسفنجی روابط اجتماعی درون آمریکا را بیشتر هدف گرفته ناهنجاریها را فهرست کرده یک به یک با لسان طنز مورد تمسخر قرار داده است البته با حفظ احترام به ارزشهای آمریکایی؛ یعنی سعی کرده به اصل نظام سرمایهداری (کاپیتالیسم) و ولنگاری (لیبرالیسم) خدشه وارد نسازد. اما با همه این اوصاف هنوز از یوگی عقبتر است پیام یوگی برای کودکان قابل فهم بود اما باب اسفنجی بیشتر برای نوجوانان قابل درک است تا کودکان به دلیل استفاده از طنز که اساساً نیاز به «درک واژگون» دارد (بنمایه طنز: غلوّ نمایشی در رفتار، زشتیهای آن را نمایانتر میسازد) کودکان فقط جلب جذابیتهای بصری و دوبله قشنگ ایرانی باب اسفنجی میشون
انصافاً اگر به ما میگفتند این همه مطلب را در کارتون بگنجان که جذاب هم باشد میتوانستیم؟!
مطالعه شده از سایت
http://rastan.parsiblog.com/posts/246
چرا حجاب
چارلز دانشجوی انگلیسی با طعنه به دوست و همکلاسی ایرانی اش همایون می گه : چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون کنن !؟؟ یعنی مردای ایرانی اینقدر کارنامه خرابی دارند و خودشون رو نمیتونن کنترل کنن؟؟ همایون لبخندی میزنه و میگه :ملکه انگلستان میتونه با هر مردی دست بده ؟ و هر مردی می تونه ملکه انگلستان رو لمس کنه؟ چارلز با عصبانیت می گه :نه! مگه ملکه فرد عادیه ؟!! فقط افراد خاصی می تونن با ایشون دست بدن و در رابطه باشن!!! همایون هم بی درنگ می گه : خانوم های ایرونی همشون ملکه هستند.
جشن پوریم تراژدی غمبار ایرانیان
جشن «پوریم» تراژدی غمبار ایرانیان
جشن پوریم که در برخی از نقاط اروپا و آمریکا برگزار میشود به جشن ایرانیکشی نیز مشهور است. این جشن براساس داستانی در تورات است .در این 3 روز 70 هزار نفر از ایرانیان که در میانشان زنان و کودکان نیز قرار داشتند با بیرحمی تمام به قتل رسیدند و اموالشان به غارت برده شد. این نسلکشی بیسابقه مطابق با روز 13 فروردین بوده است. جشن پوریم که در برخی از نقاط اروپا و آمریکا برگزار میشود به جشن ایرانکشی نیز مشهور است. این جشن براساس داستانی در تورات است . نام این جشن از کلمه پور به معنای قرعه گرفته شده است. از آن جهت که هامان برای یافتن مناسبترین روز برای اجرای نقشه این قرعه را انداخت.بر مبنای کتاب استر, خشایار شاه در روز جشن تاجگذاری در حال مستی از ملکه «وشتی» میخواهد در برابر مردان آمده تا زیبایی او را به رخ میهمانان بکشد. اما ملکه به دلیل حجب و حیا و عفت ایرانیاش قبول نمیکند و پادشاه خشمگین شخص دیگری را به عنوان ملکه انتخاب میکند. ملکه جدید که «هدسه یا استر» نام دارد, به همراه عدهای از زنان زیبا به قصر آمده تا با همکاری پسر عمویش مردخای که قیم او نیز هست هامان وزیر خشایار شاه را برکنار کرده و بکشند. بعد از هامان, مردخای را جانشین وی میکنند. آنها سپس از خشایار شاه اجازه کشتن دشمنان یهود را در 3 روز متوالی میگیرند. این جمع در این 3 روز 70 هزار نفر از ایرانیان که در میانشان زنان و کودکان نیز قرار داشتند, با بیرحمی تمام به قتل رسانده و اموالشان را به غارت میبرند. گفتنی است یهودیان هنوز هم با گذشت 26 قرن به مناسبت این پیروزی و قتل عام بیسابقه تاریخی جشن میگیرند. آنها در این روز لباسهایی شبیه شخصیتهای داستان پوشیده و با بازی کردن نقشهای آنها این جنایت بزرگ را تجدید خاطره میکنند. این نسلکشی بیسابقه مطابق با روز 13 فروردین بوده است. این نحسی 13 که برخی از آن اسم می برند مرتبط با پوریم و این نسل کشی است. ایرانیان از همان زمان, سیزدهم فروردین را به عنوان نماد مبارزه و اعتراض به جنایت برخی یهودیان آن زمان که آنها را سراسیمه از خانه و کاشانهاشان فراری داده بودند, برگزیده و سر به کوه و صحرا میگذارند. این نسلکشی را میتوان نوعی هولوکاست به حساب آورد. هولوکاستی که در طی 3 روز 70 هزار ایرانی (البته بسیاری از منابع و کارشناسان این رقم آورده شده در تورات را دور از ذهن می دانند)به قتل رسید. هولوکاستی که تبدیل به یکی از بزرگترین جشنهای آیینی یهودیان شده است. یهودیان در این روز برای شکرگزاری به درگاه خدا روز گرفته و به رقص و پایکوبی میپردازند. استر نام آخرين دفتر از كتاب تورات است. اين كتاب در اواخر عهد هخامنشي و يا پس از آن نوشته شده است. بنابر نوشته بسیاری از مورخین و کارشناسان تاریخ, مطالب كتاب استر تماما در خدمت مصالح رباخواران حاكم بر جهان ، يعني صهيونيست ها و فراماسون ها است. اين كتاب عمق نفرت و انزجار تند برخی يهودیان نسبت به غير يهوديان به ويژه ايرانيان را نشان مي دهد. شدت و تندي نفرت بحدي است كه خاخام ها و فقيهان قوم يهود در سده اول ميلادي مطمئن و متفق القول نبودند كه آيا بايد كتاب استر را در كتاب مقدس بياورند يا نه؟ مارتين لوتر از رهبران پروتستان ها نقل شده است كه « اي كاش اين داستان وجود نداشت.» این جشن گرفتن یهویان در تمام دنیا در حالی صورت میگیرد که کشته شدن حتی یک انسان جنایتی بزرگ محسوب میشود. این جنایت چیزی جز نژاد پرستی و بیارزشی یک قوم نیست. یهودیانی که, هیتلر را متهم به یهودی سوزی (هولوکاست) نمودهاند, باید به پیشینه سیاه تاریخی خود برگردند و هولو کاست واقعی را در تاریخ اقوام خود جستجو کنند. در جنگ جهانی دوم یهودیان, میلیونها مسیحی را کشتند و در ادامه, راه کشتار در فلسطین را در پیش گرفتند و هزاران تن از مسلمانان و مسیحیان به دست صهیونیستها قتل عام میشوند. صهیونیستها تمام اقوام به جز خودشان را از جنس اسب می دانند. آنها در گذشته به سپاهیان خود می گفتند که به سرزمین ایران و یا اعراب و یا حتی مسیحیها رسیدید رحم نکنید. زنان، کودکان، الاغ، شتر و چهارپایانشان را بکشید تا دو سوم جهان تمام شود و تنها یک سوم جهان که همان یهودیها هستند بمانند. این کشتار فقط برای یافتن سرزمینی برای یهودیان و صهیونیستهای بی جا ومکان صورت می گرفت. از کشتارهای عصر جدید به دست صهیونیستها میتوان ترور کندی رئیس جمهور اسبق آمریکا را نام برد که هنوز به صورت معمایی باقی مانده است. صهیونیستها, در حالی که فریاد حمایت از آزادی و نجات بشر سر می دهند هر روز هولوکاست تازه ای رقم می زند. از نمونه های بارز این جنایتها قتل عام اخير مردم غزه است. در روزی که یهودیان در اکثر نقاط دنیا به جشن و پایکوبی برای مراسم پوریم دارند صدها کودک و زن فلسطینی به شهادت می رسند. يک بار ديگر صهیونیزم در جنگي بدون مرز و با عنوان نبرد پيشگيرانه به کشتار زنان ، کودکان ، انديشمندان و نخبگان مسلمان دست يازيده است. سربازان تا دندان مسلح آمريکايي و انگليسي بدون هيچگونه پشتوانه فکري و عقلي با بيرحمانه ترين شيوه ها آمال و آرزوي سران يهودي دنيا را برآورده مي سازند.
منبع
مطالعه شده از سایتhttp://www.fardanews.com/fa/news
پوشش
پوشش در ادیان مختلف
براساس جهانبيني اديان الاهي، انسان خليفه خداوند و مركز و محور جهان هستي است. وی عهدهدار رسالت كسب معرفت، تهذيب نفس و اصلاح جامعه است. و حيات او در جهان آخرت نيز استمرار دارد. علاوه بر حفظ كرامت انسان، استعدادهاي معنوي و عقلاني بشر در پرتو رهيافتهاي فطري و هدايتهاي وحياني شكوفا ميشود. حجاب و پوشش از جمله موضوعاتي است كه رعايت آن موجب حفظ كرامت انسان است.
برخي معتقدند پوشش و حجاب، صرفاً نتيجه تعامل فرهنگي بين فرهنگهاست. در نتيجه اديان الاهي در مورد چگونگي حضور زن در برابر نامحرم، قانوني خاص ندارند. از ديدگاه ايشان، آنچه امروز به صورت دستوري شرعي درآمده، مستندي شرعي ندارد. حجاب به معناي «پوشاندن بدن زن در برابر نامحرم» از احكام ضروري دين اسلام است. در ديگر اديان الاهي از جمله آيين زرتشت، يهود و مسيحيت نيز، اين حكم با تفاوتهايي كموبيش وجود دارد. پوشش و عفاف از آن جهت كه امري فطري و براي حيات اجتماعي انسان ضروري است،
در اديان و مذاهب اللهی داراي جايگاه خاصي است. همه اديان آسماني، حجاب و پوشش را بر زن واجب و لازم شمرده اند و جامعه بشري را به سوي آن فراخوانده اند؛ زيرا حيا و لزوم پوشش به طور طبيعي در نهاد زنان به وديعت نهاده شده و احكام و دستورهاي اديان الاهي هماهنگ و همسو با فطرت انساني تشريع شده است. گرچه انتخاب لباس و پوشاك برآيند انديشه و اراده آدمياست، ولي بر بينش و اراده انساني نيز تأثير ميگذارد و ميتواند به عنوان زمينه ساز تعالي يا انحطاط فردي و اجتماعي نقشآفريني كند
در آيين زرتشت، يهود و مسيحيت، حجاب بر زنان امري لازم بوده است. كتابهاي مقدس مذهبي، دستورات و احكام ديني، آداب و مراسم و سيره عملي پيروان اين اديان، بهترين گواه بر اثبات اين مدعاست.
براساس آموزههاي ديني، يك زرتشتي مؤمن، بايد از نگاه ناپاك به زنان دوري جويد و حتي از به كارگيري چنين مرداني خودداري كند. در اندرز «آذر بادمار اسپند» مؤبد موبدان آمده است: «مرد بدچشم (نگاه ناپاك ) را به معاونت خود قبول مكن».1
پوشش وحجاب درآيين يهود: همه مورخان از حجاب سخت زنان يهودی سخن گفتهاند.2 ويل دورانت ميگويد: گفتوگوي علني ميان ذكور و اِناث، حتّي بين زن و شوهر از طرف فقهاي دين ممنوع گرديده بود…..دختران را به مدرسه نميفرستادند و در مورد آنها كسب اندكي علم را به ويژه چيز خطرناكي ميشمردند. با اينهمه تدريس خصوصي براي اِناث مجاز بود.3 نپوشاندن موي سر، خلافي بود كه مرتكب آن را مستوجب طلاق مي ساخت.4 زندگي جنسي آنان، عليرغمِ تعدد زوجات، به طرز شايان توجّه، منزّه از خطايا بود. زنان آنان، دوشيزگاني محجوب، همسراني كوشا، مادراني پُرزا و امين بودند و از آنجاكه زود وصلت ميكردند، فحشا به حدّاقل تخفيف پيدا ميكرد.5
پوشش وحجاب پيش از آيين مسيحيت : در آيين مسيحيت، پوشش اهميت زيادي داشته و زنان معتقد به حضرت مسيح(ع) ميكوشيدند مانند حضرت مریم موي خود را بپوشانند و باحجاب وارد جامعه شوند. نقاشان مسيحي ـ به خصوص نقاشان قديميتر ـ تصوير حضرت مریم را با پوشش و حجاب كامل ميكشيدند. همچنين از گذشته تا زمان حاضر زنان راهبه و قديس، يكي از كاملترين حجابها را انتخاب كردهاند. اين امر نشان ميدهد كه از نظر آنان، داشتن حجاب، به دينداري نزديكتر و در پيشگاه خدا پسنديدهتر است. بنابراين مسيحيت، براي از بين بردن زمينه هرگونه تحريك و تهييج، زنان را به صورت شديدتري به رعايت كامل پوشش و دوري از هرگونه آرايش و تزيين فراخواند. در متون تاريخي، چادر و روبند، براي همگان - حتّي براي خاتونهاي اشراف - ضروري بود. در اعياد نيز، كسي آن را كنار نميگذاشت؛ بلكه با طلا و نقره و پارچه هاي زربافت آن را تزيين مينمودند و حتّي براي تفريح نيز با حجب و حياي كامل در مجالس انس يا گردشهايي دور از چشم نامحرمان، شركت ميجستند.6
نتيجهگيري هدف مقاله صرفاً ارائه مستندات شرعي براي توجه اديان بر مسئله پوشش و حجاب بود تا نشان داده شود، فرهنگ به تنهايي بر اين مهم تأكيد نداشته است؛ بلكه اديان، هماهنگ با فطرت آدمي،گرايش به پوشش و عفاف را به عنوان يك اصل پسنديده مطرح كردند در اديان، صرفاً به حجاب ظاهري تأكيد و بسنده نشده؛ بلكه حجاب باطني به عنوان آراستگي دروني و تلاش در جهت تأديب نفس براي هر مرد و زنِ متدين توصيه شده است. از ديگر مسائلي كه بايد مورد توجه قرار گيرد، مسئله فرهنگپذيري است كه بر تمام شئونات اجتماعي تأثير دارد. حتي نحوه تغذيه، پوشش و نيز چگونگي تفريح و تفرج را نيز تحت تأثير خود قرار داده است. هنگاميكه عملي به عنوان فرهنگ جهاني در جامعه تبليغ شد، آن جامعه بدون توجه به اعتقادات و مصالح خود، تن به فرهنگ به اصطلاح جهان ميدهد؛ در حالي كه اديان در عرصه اصيل خود انسان را به ارزشهاي والاي انساني سوق ميدهند و از چهره زن، مريم، آسيه، خديجه و سرانجام، فاطمه ميسازد.
منبع برگرفته از یاداشت های خودم از دوره گلبرگ عفاف حجاب
واز سایت
http://marefateadyan.nashriyat.ir/node/27 1
پی نوشت:1سالنماى 1372، چاپ انجمن زرتشتيان، ص10.
2عبدالرسول عبدالحسن الغفّار، المرأة المعاصره، ص40.
3 ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج 12، ص 66.
4همان، ج12، ص62.
5همان، ص63.
6 .محمدي آشناني، علي، حجاب در اديان الاهي،ص16
اعمال ماه ریبع الاول
اعمال اين ماه:
روز اوّل اين ماه: علما گفته اند مستحب است، به شكرانه هجرت موفّقيت آميز رسول خدا(صلى الله عليه وآله) اين روز را روزه بگيرند و صدقه و انفاق و احسان نمايند،(1) و همچنين زيارت آن بزرگوار، در اين روز مناسب است. مرحوم «سيّد بن طاووس»، دعايى را براى اين روز در كتاب اقبال نقل كرده است.(2)
روز دوازدهم: در اين روز دو ركعت نماز مستحب است كه در ركعت اوّل بعد از حمد، سه مرتبه سوره «قل يا ايّها الكافرون» و در ركعت دوم بعد از حمد، سه مرتبه سوره «توحيد» خوانده شود.(3)
روز هفدهم: همان گونه كه قبلا گفته شد اين روز مطابق نظر مشهور علماى اماميّه، روز ولادت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و همچنين ميلاد امام صادق(عليه السلام)است و روز بسيار مباركى است و داراى اعمالى مى باشد: * غسل; به نيّت روز هفدهم ربيع الاوّل.(4) * روزه; كه براى آن فضيلت بسيار نقل شده است، از جمله در رواياتى از ائمّه معصومين(عليهم السلام)آمده است: كسى كه اين روز را روزه بدارد، خداوند براى او ثواب روزه يكسال را مقرّر مى فرمايد.(5) * دادن صدقه، احسان نمودن و خوشحال كردن مؤمنان و به زيارت مشاهد مشرّفه رفتن.(6) * زيارت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) از دور و نزديك; در روايتى از آن حضرت آمده است: هر كس بعد از وفات من، قبرم را زيارت كند مانند كسى است كه به هنگام حياتم به سوى من هجرت كرده باشد، اگر نمى توانيد مرا از نزديك زيارت كنيد، از همان راه دور به سوى من سلام بفرستيد (كه به من مى رسد).(7) * زيارت امير مؤمنان، على(عليه السلام) نيز در اين روز مستحب است با همان زيارتى كه امام صادق(عليه السلام) در چنين روزى كنار ضريح شريف آن حضرت(عليه السلام) وى را زيارت كرد.(8) (اين زيارت در بخش زيارات، صفحه 301 آمده است. * تكريم، تعظيم و بزرگداشت اين روز بسيار بجاست، مرحوم «سيّد بن طاووس»، در اقبال، در تكريم و تعظيم اين روز به خاطر ولادت شخص اوّل عالم امكان و سرور همه ممكنات حضرت نبىّ اكرم(صلى الله عليه وآله) سفارش بسيار كرده است.(9) بنابراين، سزاوار است مسلمين با برپايى جشن ها و تشكيل جلسات، هرچه بيشتر با شخصيّت نبىّ مكرّم اسلام(صلى الله عليه وآله)، سيره و تاريخ زندگى او آشنا شوند و از آن، براى ساختن جامعه اى اسلامى و محمّدى بهره كامل گيرند.
——————————————————————————–
منبع: مفاتيح نوين
1. اقبال، صفحه 592. 2. همان مدرك، صفحه 596. 3. همان مدرك، صفحه 599. 4. فلاح السائل، صفحه 61. 5. اقبال، صفحه 603. 6. همان مدرك. 7. همان مدرك، صفحه 604. 8. همان مدرك، صفحه 608. 9. اقبال، صفحه 603.