هنگامي كه امپراطور روم نماينده اي را نزد امام حسين عليه السلام و يزيد بن معاويه فرستاده بود؛ البته اين خبر مفصل است كه مقدار مورد نياز از آن را به اختصار مي آوريم.
نماينده امپراطور از ايشان در باره كهكشان و آن هفت چيزي كه مخلوق خدايند و در بيرون از رحم آفريده شده اند پرسيد. امام حسين عليه السلام از شنيدن اين سوال خنديد. به ايشان عرض كرد: چه چيز باعث خنده شما شد؟ امام فرمود: زيرا تو از چيزهايي پرسيدي كه در برابر گستردگي علم چون خاشاكي در پهناي دريا باشد. اما كهكشان با تمام عظمتش به مثابه كمان خداست. و آن هفت چيزي كه در درون رحم آفريده نشده اند: نخستين آنها آدم عليه السلام است، سپس حوا، آن كلاغ كه قابيل دفن كردن را از او آموخت ، گوسفند ابراهيم عليه السلام براي قرباني ، شتر خدا كه معجزه حضرت صالح عليه السلام بود ، عصاي موسي عليه السلام و آن پرنده اي كه عيسي بن مريم عليه السلام آفريد.
سپس در باره روزي بندگان پرسيد امام حسين عليه السلام فرمود: روزي بندگان در آسمان چهارم است كه خداوند آن را به اندازه فرو مي فرستد و به اندازه هم گشايش دهد.
آنگاه از محل گردهمايي ارواح مومنين پرسيد. امام فرمود: ارواح مومنين در شب جمعه زير صخره بيت المقدس گرد هم آيند و آنجا پايين ترين مرتبه عرش خداست كه از آنجا خدا زمين را پهناور نمايد و بر آن پيموده شود و از آنجا بر آسمان استيلا مي يابد.
اما محل گردهمايي ارواح كافران در اين دنيا در حضرموت كه پشت شهر يمن است مي باشد. سپس خدا آتشي از مغرب و آتشي از مشرق برانگيزد كه ميان آنها دو باد است كه مردم را به سوي صخره بيت المقدس گرد مي آورند و در جانب راست آن صخره نگه داشته شوند و بهشت براي تقوا پيشگان جلوه نمايي كند و دوزخ به جانب چپ آن صخره در عمق آن زمين باشد و فلق و سجين در آن است و همه مردم از نزد آن صخره پراكنده مي شوند، آن كس كه بهشتي است از آنجا داخل بهشت مي شود و آن كس كه جهنمي است از همان جا به جهنم وارد مي شود.(1)
پی نوشت
تحف العقول عن الرسول،حرانی ابو محمد،ص،421
مطالعه شده از کتاب
تحف العقول عن الرسول،حرانی ابو محمد، انتشارات آل علی،1393