خاطره ای از شهدا
...
جملات کوتاه وزیبا از نهج البلاغه
*همانا این دلها همانند بدنها افسرده میشوند، پس برای شادابی دلها، سخنان زیبای حکمت آمیز را بجویید.
*هنگامی که از چیزی میترسی، خود را در آن بیفکن، زیرا گاهی ترسیدن از چیزی، از خود آن سخت تر است.
*نه مرگ آنقدر ترسناک است و نه زندگی آنقدر شیرین که آدمی پای برشرافت خود گذارد.
*احمق ترین خلق کسی است که خود را عاقلترین خلق بداند.
*عقل تو را کفایت کند که راه گمراهی را از رستگاری نشانت دهد.
*دو گرسنهاند که هیچگاه سیر نشوند: طالب علم و طالب دنیا.
احترام به والدین
و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما، او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما..
و خدای تو حکم فرموده که، هیچ کس را جز او نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید اگر هر دو یا یکی از آنها به پیری برسند (که موجب رنج و زحمت باشند) زنهار کلمه ای که رنجیده خاطر شوند مگو و کمترین آزار به آنان مرسان و با ایشان با احترام و بزرگوارانه سخن بگو.
اسرا آیه 23
سیری در زنگی علما
داستانهای علما: میرفندرسکی و ذکرالله در کنیسه)
نقل است که میرزا ابوالقاسم فندرسکی در ایام سیاحت به یکی از ولایات کفار رسید و با اهل آنجا در هر موضوعی گفتگو و بحث نمود
روزی جمعی از اهل آن ولایت گفتند: از جمله اموری که دلیل بر حقانیت دین ما و بطلان دین شماست این است که بعضی معابد و کلیساهای ما قریب به دو هزار یا سه هزار است که بنا شده و هیچ اثر خرابی و سستی در آنها راه نیافته ولی اکثر مساجد شما به صد سال نمی رسد که خراب می شود نظر بر اینکه حقیقت هر چیزی حافظ آن است پس مذهب ما بر حق است
سید در جواب گفت
که بقای معابد شما و خراب شدن معابد ما نه باین سبب است بلکه به جهت آنست که در مساجد ما عبادت صحیح بجا آورده می شود و طاعت پروردگار در آنجامی شود و نام پروردگار عظیم در آنجا ذکر می شود بناء طاقت تحمل آن را ندارد و به این جهت خراب می شود و اما معابد شما باقی می ماند و اگر عبادت ما در معابد شما انجام و ذکری خدای ما در معابد شما شود لحظه ای طاقت تحمل نمی آورد و خراب می شودکفار گفتند: امتحان این کار بسیار آسان است اگر شما راست می گوئید بیائید در یکی از معابد ما عبادت کنید و نام خدای خود را ببرید تا صدق و کذب حرف شما معلوم شود
سید قبول نمود توکل بر خدا نموده و متوسل به ارواح طیبه ائمه معصومین علهیم السلام شد وضو ساخت و رفت در کنیسه اعظم ایشان که آن را در نهایت استحکام ساخته بودند و قریب سه هزار سال بوده بنا شده و هیچ گونه اثر خرابی نداشت. جمع کثیری در آنجا به نظاره آمده بودند. سید بعد از داخل شدن اذان و اقامه گفته مشغول نماز شد و بعد از نیت یک مرتبه دستها را بلند کرده و به آوازه گفت: الله اکبر و از کنیسه بیرون دوید
فی الفور سقف کنیسه فرود آمده دیوارهای آن بر هم ریختند
دلنوشته
مولای من!
ای ناگهان تراز همه ی اتفاق ها
پایان خوبِ قصه ی تلخِ فراق ها
ای وارثِ شکوه اساطیر،جلوه کن
تاگم شود ابهت این ادعاها…
” اللهم عجل لولیک الفرج ، وجعلنا من خیر أعوانه و أنصاره “
” اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم “